خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 173

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 173 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 152

سریال هرجایی قسمت 173

گونول بعد از شلیک به میران با ازاد تماس می گیرد و می گوید:« میران را کشتم و تصمیم دارم خودم را هم از بین ببرم. به این روستای متروک بیا وعشقت ریان را با خودت ببر.»

ریان از داخل چاه داد می زند و به گونول التماس می کند که جان میران را نجات دهد و قسم می خورد که اگر کمکش کند برای همیشه از زندگی او و میران بیرون خواهد رفت.

وقتی گونول اسلحه را به سر خود می چسباند تا شلیک کند جهان مانع او می شود و می گوید:« اول باید جلوی عزیزه اعتراف کنی که میران را کشته ای سپس هر کاری می خواهی بکن.»

و او را دست بسته سوار ماشین می کند.

سپس به ریان کمک می کند که از چاه خارج شود و به دروغ می گوید:« میران بدنش سرد شده و مرده است و کمک به او بی فایده است.»

ریان را هم به زور سوار ماشین کرده و به التماسهای او اهمیت نمی دهد و به سرعت به سمت میدیات حرکت می کند. در نزدیکی روستا فیرات که سعی دارد هر طور شده خود را به میران برساند گونول و ریان را داخل ماشین جهان دست بسته می بیند. او هم با عجله به میدیات برمی گردد.

عزیزه بر مزار پسری که مال او و نصوح بود اشک می ریزد و به یاد می آورد وقتی آتش سوزی گذشته همه ی خانواده اش را از او گرفته بود مادر نصوح به دیدن او رفته و گفته بود که نصوح دو هفته ی پپش ازدواج کرد و زنش چهار ماهه حامله است یعنی هم زمان با تو با او هم رابطه داشته.

عایشه از همانجا کینه ی نصوح را به دل گرفته بود و قسم خورده بود که انتقام کودک و خانواده اش را بگیرد. و حالا عزیزه خوشحال است که به زودی عدالت اجرا می شود و نوه ی نصوح میران به دست عمویش جهان کشته می شود.

جهان ریان را به عمارت شاداغلو می آورد و ریان از شنیدن خبر مرگ میران بی هوش می شود.

جهان او را در اتاقش زندانی می کند و به خانواده اش می سپارد به هازار چیزی نگویند سپس گونول را به عمارت اصلان بی می برد و به عزیزه و سلطان می گوید:« دختر شما میران را کشت و حالا جنازه ی او در چاهی در روستایی متروک افتاده است. با مرگ میران ریشه ی اصلان بی خشک شد. به نفع شماست که از خانواده ی ما فاصله بگیرید.

اسما از شنیدن خبر مرگ میران حالش بد می شود و سلطان از گونول می خواهد که حرف بزند و بگوید که جهان دروغ گفته است اما گونول فریاد می کشد:« من فقط شلیک کردم. قاتل میران شما هستید. ما مثل خواهر و برادر بودیم و شماها ما را مجبور به ازدواج کردید. شما ها زندگی من و میران را تباه کردید.»

عزیزه برای پیدا کردن جنازه ی میران به سمت روستا می رود. از آن طرف هازار وقتی به خانه ی ایلا می رود و خانه را خالی می بیند به شک می افتد که مبادا ایلا را ترسانده باشند. علی دوست قدیمی هازار به او می گوید:« اگر دلشاه حامله بوده و سقط جنین کرده حتما پیش قابله ی روستایشان آسیه رفته است.»

هازار فورا به دیدن قابله می رود و می فهمد که دلشاه بچه اش را سقط نکرده و بیشتر امیدوار می شود که میران پسر او باشد.

ریان در اتاقی که زندانی شده کابوس می بیند که میران مرده است. او که تحمل مرگ میران را ندارد همه ی اتاق را به هم می ریزد. هاندان نگران می شود که نکند ریان بلایی سر خودش بیاورد.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 173 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 174 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *