خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۳۶ + زیرنویس و دوبله
دفنه سریع خودش را جمع کرده و میگوید هیچ مسأله خاصی وجود ندارد، و همچنین در مورد اطلاعات بیماران خود نمی‌تواند حرفی بزند. آزرا عصبی شده و او را تحت فشار میگذارد. او میگوید که مطمئن است مسأله ای وجود دارد که او خبر ندارد. جنک همان لحظه کنار آنها می آید. آزرا از او نیز در مورد دفنه و تماسی که دیروز با او داشته و پنهان کرده، سوال میکند و عصبانی است. ملیس و آردا از راه می رسند و وقتی آزرا متوجه می شود که ملیس نیز دفنه را می‌شناسد، بیشتر عصبی می شود. جنک موضوع را به زور عوض کرده و از همه میخواهد برای رفتن آماده شوند. آزرا به عمد ، با اصرار از دفنه نیز دعوت میکند.
در خانه سومرو، عظمی با دیدن برهان شوکه شده و با عصبانیت سمت او می رود و با او دعوا میکند. او از اینکه برهان را آنجا میبیند غیرتی شده است. آنها با یکدیگر کتک کاری میکنند. جانسو به همراه برهان از خانه بیرون می روند. سومرو که عصبی شده است، با عظمی به خاطر رفتارش دعوا کرده و او را از خانه بیرون می کند. عظمی به او اصرار دارد تا با یکدیگر آشتی کنند. او مدام از سومرو خواهش میکند که او را ببخشد.
برهان و جانسو به کافه می روند و کمی صحبت میکنند. جانسو در مورد تمام شدن رابطه عظمی و سومرو حرف می زند و از اینکه عظمی دوباره پیدایش شده ناراحت است. او امیدوار است که عظمی دوباره سومرو را به سمت خودش نکشاند.
در خانه، سومرو دوباره عظمی را راه داده و عظمی درحال دلجویی از سومرو است. سومرو میگوید که به هیچ وجه بخاطر جانسو نمی‌تواند با او در ارتباط باشد. عظمی از او میخواهد که پنهانی رابطه داشته باشند و به خارج از کشور رفته و آنجا ازدواج کنند، سپس بعد از مدتی که جانسو آرام شد میگویند که ازدواج کرده اند و دیگر کار از کار گذشته، و او نیز مجبور است قبول کند. سومرو در دلش از این حرفها خوشحال می شود، اما سعی میکند به روی خودش نیاورد.
سراب و مادرش به خانه برمیگردند. زرین خانم با اینکه میداند فریده خانم خوشی نمی آید، اما به عمد با کفش داخل خانه می آید. او وقتی میبیند فریده خانم در سالن نیست شروع به غر زدن میکند. کمی بعد ، فریده خانم آمده و بعد از او مرت به همراه حسن می آید. وقتی زرین خانم با کرد آشنا می شود به او نیز زخم زبان می زند . سراب که از دست مادرش کلافه شده به او گوشزد میکند ک درست رفتار کند. زرین خانم به او اهمیتی نداده و پیش فریده خانم شروع به تحقیر آزرا کرده و او را در شأن جنک نمی‌داند.
بچه ها همگی به دیسکو می روند.قدیر نیز به آنجا آمده است. وقتی قدیر و دفنه احوالپرسی میکنند، آزرا دیگر خیلی عصبی شده و باز پیگیر ماجرا می شود. جنک مدام طفره می رود.ملیس وقتی پنهانی با آزرا حرف می زند، احتمال میدهد که علت آشتی قدیر و جنک بیماری قدیر باشد. آزرا کمی قانع می شود.
در خانه، خدمتکار سابق زرین خانم ه متوجه شده است سرویس جواهر که به حتی دستمزد گرفته بود تقلبی است با او تماس میگیرد اما زرین خانم جواب نمی‌دهد. او که آدرس خانه فریده خانم را پیدا کرده، دم در خانه می آید.
