خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 137

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 137 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 137

شب، میتات و سیران پیش ملک می روند. میتات به ملک پیشنهاد میدهد که با هم برای زندگی به استانبول بروند، زیرا آنجا دکترهای بهتری نیز دارد.

ملک قبول نمیکند و میگوید که او به خاطر سیدعلی به آنجا آمده تا زیر سایه او باشند، و حتی اگر سیدعلی به او اهمیت نمی‌دهد و با او قهر است، همین که پیش او باشد برایش کافیست.

صبح، سیدعلی دم مغازه صاحبخانه ملک می رود و به شاگردش میگوید‌ که اون هر زمان آمد، او را به مغازه سیدعلی بفرستد.

در کارگاه، ویلدان لای دفتر حساب و کتاب، برگه حساب های بیمارستان ملک را میبیند.

او با تعجب از خلیل می پرسد که این هزینه های سنگین برای چه کاری است. خلیل بهانه ای می آورد.

ملک که همان لحظه به کارگاه رسیده، با شنیدن حرفهای آنها متوجه می شود که خلیل هزینه بیمارستان او را که زیاد بوده پرداخت کرده است و به همین خاطر ماشین خود را نیز برای فروش گذاشته است.

او خلیل را صدا زده و بابت این مسأله او را سرزنش میکند. خلیل میگوید که او هرکاری که لازم باید برای ملک انجام میدهد.

صاحبخانه ملک پیش سیدعلی می رود. سیدعلی از او میخواهد که ملک را از خانه اش بلند کند.

صاحبخانه متعجب شده و ابتدا قبول نمی‌کند، اما سیدعلی اصرار میکند. زینال از پشت سر،‌حرفهای آنها را می شنود و از کار سیدعلی متعجب و ناراحت می شود.

سیدعلی در واقع میخواهد با این کار، ملک مجبور بشود که به خانه او بیاید تا کنار خودش باشد.

زینال ماجرا را به جومالی میگوید. جومالی پیش سیدعلی آمده و بابت این کار او را سرزنش میکند.

سیدعلی با حرص از او میخواهد که در کارهایش دخالت نکند. سپس می رود.

میتات پیش زینال می آید. زینال ضمن درد دل در مورد صاحب مغازه اش، به میتات می‌گوید که سیدعلی از صاحبخانه ملک خواسته تا او را بیرون کند.

میتات بسیار عصبانی می شود و سراغ سیدعلی می رود و با او دعوا میکند. سیدعلی که خودش عصبی است، از او نیز میخواهد دخالت نکند و می رود.

کنعان دوباره سراغ ویلدان می رود و از او برای قهوه دعوت میکند. او با ویلدان صحبت کرده و میگوید که میخواهد با او بیشتر آشنا بشود.

ویلدان معذب می شود و راحت نیست. کنعان بین صحبت‌هایش، میگوید که ملک سرطان دارد ، اما او نخواسته بود که آلپای این موضوع را بفهمد ، تا بچه ها

را از ملک نگیرد. ویلدان با شنیدن خبر سرطان ملک شوکه می شود.

آلپای با همفکری کنعان، تصمیم می‌گیرد برای بچه ها خانه ای بگیرد و ملک نیز پیش آنها برود.

او به کارگاه می رود و موضوع را به ملک می‌گوید. ملک با حرص می‌گوید که به خانه او احتیاجی ندارد و از او میخواهد که به آنها کاری نداشته باشد و سراغ زندگی خودش برود.

ملک به خانه می رود. کمی بعد صاحبخانه دم در آمده و از او میخواهد که از خانه برود.

ملک شوکه شده و علت را می پرسد. صاحبخانه میگوید که سیدعلی از او اینطور خواسته است. ملک به شدت عصبی می شود.

فوندا در بیرون، اتفاقی آسلی و امره را با هم میبیند و تصور میکند که امره دوست پسر آسلی است.

در خانه سید علی، بچه ها صندلی ها را چیده اند تا دفنه برای اهالی خانه کنسرت برگزار کند. همه نشسته اند و منتظر ملک هستند.

در خانه باز می شود و ملک با عصبانیت جلوی سیدعلی می آید. او با سیدعلی به خاطر اینکه او را بی خانه کرده دعوا میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 137 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 138 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *