خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 203
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 203 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
در بازارچه محمود به دفنه میگوید که قدریه به خاطر وضعیت بچه ها پریشان است و مدام فکرش آنجاست. او از دفنه میخواهد که در این مدت به مغازه رسیدگی کند و آنجا را برای کار آماده کند.
ویلدان در محوطه بازارچه نشسته است و کنعان از داخل مغازه او را تماشا میکند. او نامه ای برای ویلدان می نویسد و از احساسش به او میگوید و عنوان میکند که تا هر زمان نیاز باشد منتظر ویلدان میماند.
قدریه به بازارچه می آید و دفنه او را داخل مغازه برده و نشانش میدهد. قدریه با ناراحتی میگوید که حس خوبی نسبت به مغازه ندارد، زیرا کار کردن آنجا باعث شد که او بچه هایش را زود به دنیا بیاورد و از این بابت احساس گناه دارد. دفنه چنین چیزی را انکار میکند و از او میخواهد که به هدف و آینده کارش فکر کند.
گولجه با دیدن جشن تولد و کادو دادن ها به سیدعلی و توجه های دیگران به او، حسادت کرده و به گوشه ای می رود و گریه میکند. او در جواب علت گریه اش، به سیران میگوید که دل درد دارد. سیران که دلیل اصلی را میداند، با گولجه به داروخانه می رود.
ملک از سیدعلی میخواهد که حالا شمع ها را فوت کند، اما سیدعلی میگوید که میخواهد منتظر او بماند و از نیامدن او ناراحت است. جومالی نیز از اینکه خلیل نیامده است عصبی است. ملک سعی دارد سیدعلی کوچک را قانع کند و میگوید که برای خلیل کار پیش آمده است.
آلپای نیز کلافه شده و میگوید که خلیل حق ندارد به تولد پسر او بیاید. ملک از حرف آلپای عصبی می شود.
آلپای سراغ دفنه می رود و از او میخواهد که یک شب همراه دفنه برای شام به خانه او بروند. فوندا از اینکه آلپای بدون هماهنگی با او مهمان دعوت میکند، عصبی می شود.
در داروخانه، گولجه خطاب به پدرش نامه ای می نویسد و به او ابراز دلتنگی میکند و از او میخواهد که برایش یک جفت اسکیت بخرد. سیران نامه را میبیند و ناراحت می شود. سپس با میتات تماس میگیرد و از او میخواهد که برای گولجه اسکیت بخرد.
بعد از تولد، دفنه نیز همراه خانواده اش به خانه سیدعلی می رود. او برای خانه سیدعلی ابراز دلتنگی میکند. کرم با تعجب میگوید که او تنها یک روز است که از آنجا رفته است. نفیسه متوجه می شود که چیزی دفنه را اذیت میکند. او پنهانی با دفنه صحبت کرده و از او میخواهد که متانت و صبر خود را در مقابل اذیت های زمرد حفط کند و به زودی او خسته شده و دیگر به آنها کاری نخواهد داشت.
کنعان با ملک در رستوران قرار میگذارد و به او هشدار میدهد که آلپای با خلیل مشکلی دارد، و میگوید که قرار است آلپای را به آدانا بفرستد تا آنها بتوانند راحت ازدواج کنند. ملک علت این کارهای کنعان را درک نمیکند. کنعان میگوید که او مدتهاست که دیگر حامی آلپای نیست و او را قبول ندارد، و اجازه نمیدهد که آلپای باعث اذیت کسی بشود. او علت این قضیه را عشقش به ویلدان عنوان میکند.
ادریس که پنهانی به رستوران آمده، حرفهای کنعان را می شنود.
آلپای از اینکه قرار است به آدانا برود کلافه است. او موضوع را به فوندا میگوید، اما فوندا مخالف رفتن است و به آلپای میگوید که هیچ کجا نمی رود.
در خانه هنگامی که دفنه برمیگردد، زمرد با او بحث میکند و به او هشدار میدهد که هچحواسش به رفتارش باشد و اگر چیزهایی که بین خودشان میگذرد را به ویلدان یا عمر بگوید، برای او بد می شود. همان لحظه عمر به خانه می رسد.
ادریس به مغازه می رود و به آلپای میگوید که کنعان به خاطر ملک و خلیل، او را میخواهد به آدانا بفرستد. آلپای عصبی شده و نامه ای که کنعان برای ویلدان نوشته را از کشو برمیدارد تا سراغ جومالی برود. خلیل و جومالی به قهوه خانه رفته اند تا خلیل در مورد مشکلش با جومالی صحبت کند ، زیرا جومالی بابت ازدواج به او فشار آورده است. خلیل به جومالی میگوید که نمیتواند با ملک ازدواج کند، زیرا طبق قراری که با آلپای گذاشته ، عمارت و مغازه را از دست میدهند. جومالی شوکه می شود.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 203 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 204 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .