خلاصه داستان سریال ترکی بچه قسمت 13

همراهان گرامی در این بخش خلاصه قسمت 13 سریال بچه را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال بچه قسمت 13

علی کمال، مراد را که سر و صورتش زخمی شده به خانه می آورد.

آسیه با دیدن مراد شوکه و نگران می شود.

او مدام سوال میکند که چه کسی این بلا را سر مراد آورده است.

علی کمال با عصبانیت میگوید که حسن این کار را کرده و معلوم نیست که چه بلایی سر آکچا آورده است.

مراد به اتاق رفته و قصد دارد با برداشتن اسلحه به سراغ حسن برود، اما علی کمال جلوی او را میگیرد.

آکچا با شعله توافق میکند تا افه را از او بگیرد.

آکچا به سمت باغ علی کمال می رود و شعله نیز به خانه می رود تا افه را پیش آکچا ببرد.

آسیه با حسن تماس میگیرد تا بخاطر کارش از او حساب پس بگیرد.

حسن که مجروح است، به سختی گوشی را جواب میدهد.

وقتی آسیه متوجه حال بد او می شود، به شدت نگران می شود و سعی دارد به حسن کمک کند.

او آدرس حسن را می پرسد و سریع به همراه عثمان به آنجا می رود و آمبولانس خبر میکند.

او گریه میکند و از حسن میخواهد که تحمل کند تا او برسد.

شعله به خانه رسیده و ساک افه را جمع میکند.

او به افه میگوید که او را پیش آکچا می برد.

موقع خروج آنها از خانه، ملک میپرسد که آنها به کجا می روند.

شعله میگوید که افه را پیش آکچا می برد تا او نیز سر جای درست خودش باشد و هیچکدام اذیت نشوند.

در باغ، امینه از اینکه بچه افه زنده است متعجب و شوکه است و به آکچا می‌گوید که علی کمال او را رها نخواهد کرد و دنبالش می رود تا بچه را پس بگیرد.

او اصرار دارد تا بچه پیش خانواده آسیه بماند، زیرا آنها از او مراقبت میکنند و وضعشان خوب است، اما آکچا به حرفهای مادرش اهمیت نمی‌دهد.

کمی بعد، شعله به همراه افه از راه می رسند. شعله از اینکه تصمیم دارد افه را به آکچا بدهد، عذاب وجدان دارد و ناراحت است، اما با این حال تصمیم خودش را گرفته است.

افه تصور میکند که قرار است برای یک شب پیش آکچا مهمان باشد.

آسیه بالای سر حسن می رسد.

او حسن را که بیهوش است، بغل کرده و گریه میکند و از او میخواهد که طاقت بیاورد.

آمبولانس از راه رسیده و حسن را به بیمارستان می برند.

علی کمال برای پیدا کردن حسن، دم مغازه افراد او ایستاده تا آنها را تعقیب کند.

افراد حسن با خبر می شوند که او زخمی شده و به بیمارستان منتقل شده است.

آنها سریع سوار ماشین شده و به بیمارستان می روند.

علی کمال نیز آنها را تعقیب میکند. او داخل بیمارستان می رود و با دیدن مادرش ، شوکه شده و از او توضیح میخواهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال بچه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال بچه قسمت 14 مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *