خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 199

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 199 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 199

سنجر هنگام رانندگی متوجه می شود که در تعقیبش هستند و به جاده ی فرعی می پیچد و تعقیب کننده ها ناکام می ماند. او به خانه ی متروک خودش و ماوی می رود و با دیدن خانه دلش می گیرد و به یاد ملک و ماوی گریه می کند و خاطرات مثل فیلم از جلوی چشمانش می گذرد. آن خانه دیگر روح ندارد. همان موقع زنی با او تماس می گیرد و با او قرار می گذارد و سنجر با عجله به دیدن او می رود.
نجدت در آشپزخانه به گولسیه می گوید که افراد چلبی او را کتک زده اند و تهدیدش کرده اند تا برایشان جاسوسی کند. اما او نمی خواهد جان گولسیه را به خطر بیندازد و هرگز به او خیانت نمی کند. گولسیه از این کار نجدت خوشحال می شود و کم کم حس می کند نجدت ادم دوست داشتنی ای است.
یحیا پیش الوان می رود و به او می گوید که به خاطر آزادی سنجر جشن کوچکی برگزار کرده اند و از او و گیدیز کوچک هم می خواهد که حضور داشته باشند. الوان که دلش برای سنجر و افه اغلوها تنگ شده می پذیرد.
گاوروک با اتومبیلش مقابل ساختمان اسکله می ایستد و با خوشحالی منتظر زهرا می شود. زهرا همراه همکارش از انجا خارج می شود و دختر به زهرا می گوید: «راننده ت رو زیاد منتظر نذار. » زهرا که از این حرف خجالت کشیده به سردی با گاوروک برخورد می کند و گاوروک ناراحت می شود.
سنجر بعد از ملاقات با زن به کارگاه زیتون می رود و وکلایش را آنجا جمع می کند و با عصبانیت می گوید: «چند ماهه دنبال ملک و ماوی هستید اما هیچ کاری نکردید. » فاروق با ناراحتی می گوید: «چند ماهه زندگی و خانواده مون رو رها کردیم و دنبال همسر شما میگردیم. نه داخل و نه خارج هیچ خبری پیدا نکردیم. » سنجر می گوید: «از این به بعد ماوی همسر سابق من محسوب میشه. مقدمات برگه ی طلاق رو آماده کنید. »
چلبی که از طریق شنود به این حرف ها گوش می دهد می فهمد که سنجر از ماوی واقعا بی خبر است. چلبی دودو را به دفترش صدا می زند و از او به خاطر کار گذاشتن شنود تشکر می کند و برای فریب دودو می گوید که سدات به زودی پیش او خواهد آمد.
سنجر به عمارت می رود و تک تک خانواده اش را به آغوش می کشد و به الوان بابت مرگ قهرمان و جیلان تسلیت می گوید. سر میز، خالصه نفرت خودش از ماوی را اعلام می کند و به خاطر این که نوه هایش را از او گرفته و این بلاها را سر سنجر اورده او را دشمن خود میداند. سنجر او را به آرامش دعوت می کند و می گوید: «پیداش میکنیم. بچه هامو از اون پس میگیرم و طلاقش میدم. » خالصه با رضایت لبخند میزند.
بعد از شام گاوروک به سنجر می گوید: «ماوی واقعا عاشق تو بود. گمون نمیکنم نیت بدی داشته باشه.» سنجر از رابطه ی او و زهرا می پرسد و گاوروک جواب می دهد: «زهرا یکم از وضعیت تو و ماوی حالش گرفته ست. به زودی خوب میشه. مادرت هم رفتارش با من خیلی خوبه و منو پسرم صدا میزنه. » سنجر به اتاقش می رود و در تنهایی به زن و دخترش فکر می کند. خالصه پیش او می رود و از سنجر می خواهد تا اشتباهاتش را ببخشد و او را ترک نکند. سنجر دست مادرش را می بوسد و او را در آغوش می گیرد و با بغض می گوید: «دلم برای ملک تنگ شده اما ماوی یه لحظه م از توی فکرم بیرون نمیره. انگار توی من زندگی میکنه. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 199 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 200 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *