خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 122

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 122 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 122

قهرمان به خانه بنفشه می رود تا از صحرا در مورد حضور جیلان در کنار خانواده بنفشه بپرسد که صدای التماس بنفشه را از پشت در می شنود.

همه به سمت در می روند و با لوکی رو به رو می شوند که در حال چاقو زدن به شکم بنفشه است.

صحرا مثل یک قاتل حرفه ای با چاقو گردن لوکی را می زند و چاقو را به دست قهرمان می دهد و خودش سریع داخل خانه می رود.

سنجر که از راه رسیده با دیدن بنفشه که روی زمین افتاده نگران بچه توی شکم بنفشه می شود و با دیدن قهرمان فکر می کند که بنفشه به دست قهرمان چاقو خورده اما قهرمان فورا داد می زند: «بنفشه بیهوشه و من به لوکی رو کشتم چون قصد کشتن بنفشه رو داشت.»

در همین حال ناره و الوان که برای گرفتن صدای ضبط شده یحیی و دودو آمده اند با بنفشه خون آلود در آغوش سنجر رو به رو می شوند.

سنجر آنها را بیرون می برد و جریان را توضیح می دهد. ناره گوشی اش را برمیدارد تا پلیس را در جریان بگذارد اما قهرمان که این را به نفع خودش نمی بیند به سنجر می گوید: «اگه به پلیس اطلاع بدین منم می گم که بنفشه معشوقه لوکی بوده و بچه توی شکمش هم ممکنه مال لوکی باشه.»

سنجر غیرتی می شود و الوان می گوید حق با قهرمان است. قهرمان می گوید: «حالا یا پلیس رو خبر کن و اسم زن سابقت رو بنداز تو دهن مردم یا از خبر کردن پلیس خبر منصرف شو.»

سنجر ناره و الوان را سوار ماشین می کند تا بروند اما ناره به خانه بنفشه برمی گردد و بنفشه مجبور می شود صدای یحیی و دودو را که ضبط کرده برای ناره بفرستد.

ناره هنگام رفتن با خشم به سنجر می گوید: «همونطور که من به خاطر تو قبر آکین رو کندم تو هم به خاطر بنفشه قبر آکین رو بکن.»

و سنجر می فهمد که ناره را به شدت رنجانده است. در عمارت افه اوغلو فریده از گاوروک می خواهد او را پیش بنفشه ببرد تا شکم او را معاینه کند چون به نظرش بنفشه شبیه زنان باردار نیست اما گاوروک به دستور سنجر عده ای را با خود می برد تا جسد لوکی را به مزرعه زیتون منتقل کنند و از پدر لوکی رضایت بگیرند.

سنجر هم از بنفشه می پرسد آیا بچه واقعا مال او ست یا نه. بنفشه هم قسم می خورد که بچه مال اوست و سنجر می گوید: «از این به بعد چند تا نگهبان دم در خونه کشک میدن. تا زایمانت حق نداری بیرون بری.» و می رود.

صحرا که می بیند آنجا گیر افتاده به گدیز زنگ می زند و جریان لوکی را برایش تعریف می کند و از او برای خارج شدن از خانه بنفشه کمک می خواهد.

الوان به عمارت می رود و به ناره می گوید: «اول باید یحیی رو رسوا کنم بعد طلاقم رو بگیرم.»

ناره هم به کارگاه روغن کشی می رود تا ملک را از پیش زهرا بردارد که آنجا با گدیز رو به رو می شود.

زهرا از ناره می خواهد در جلسه ای که بین او و گدیز هست حضور داشته باشد و به گدیز می گوید: «از امروز حق کشیدن چک رو از تمی گیرم.»

گدیز با خنده می گوید: «باید زودتر از اینا این کار رو می کردی. چون دیر شده. طلبکارا به زودی سراغتون میان.» و می رود.

زهرا و ناره به همه بانک های شهر تلفن می کنند تا ببینند آیا از طرف شرکت ساقدوش ها چک برگشتی دارند یا نه که همه بانک ها جواب منفی می دهند.

از آن طرف قهرمان با صحرا تماس می گیرد و از او می خواهد توضیح بدهد که او و جیلان و بنفشه چه غلطی می کنند و صحرا به دروغ می گوید: «جیلان رو بیرون انداختی. اونم به بنفشه پناه برده. منم طبق خواسته آکین یه زن باردار توی استانبول پیدا کردم که به جای بنفشه زایمان کنه و بچه رو جای بچه سنجر جا بزنیم.»

گوون چلبی به قهرمان خبر می دهد که زهرا حق پک کشیدن در شرکت را از گدیز سلب کرده و قهرمان می گوید: «ما اقدامی نمی کنیم. فقط تماشاگریم.»

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 122 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 123 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *