خلاصه داستان سریال ترکی دکتر معجزه قسمت ۱۴ + زیرنویس و دوبله

دکتر فرمان به اتاق تانجو میرود و از او میخواهد تا او را در عمل آقا بهزاد بپذیرد. او این خواهش را فقط بخاطر بلیز به زبان می آورد. اما تانجو این درخواست را رد کرده و او را از اتاق بیرون میکند. نازلی و علی باید سریعا کبد را به بیمارستان برسانند اما هوا بد شده است و هلیکوپتر پرواز نمیکند. نازلی دنبال ماشین آمبولانس میگردد اما نیست. علی پیشنهاد میدهد که به پلیس زنگ بزنند تا آنها را برساند. وقتی ماشین پلیس می رسد علی یاد دوران کودکی اش می افتد که او را با ماشین پلیس به یتیم خانه می بردند و مادرش پنهانی او را نگاه میکند. در بیمارستان نتیجه آزمایش خون عمو محسن، مقداری الکل نشان میدهد. با اینکه او گفته بود سه سال است الکل را ترک کرده اما نتیجه چیز دیگری میگوید. فرمان ناراحت و عصبانی به اتاق محسن میرود و میگوید که دیگر عمل کبد منتفی است زیرا مصرف الکل اجازه اینکار را نمیدهد. محسن با شرمندگی میگوید که چند سال پرهیز کرده و قسم میخورد که تنها دو روز پیش، یک لیوان مشروب خورده است. دکتر فرمان به این فکر می افتد که هیت مدیره بیمارستان را برای انجام این عمل راضی کند. او به آچلیا و دمیر دستور میدهد تا از روی آزمایش ثابت کنند که عمو محسن فقط یک لیوان الکل مصرف کرده است. اما هیچکدام از آنها در ریاضیات استعداد نداشتند، از این رو تصمیم میگیرند با علی تماس بگیرند و کمک بخواهند. علی پشت تلفن، به طرز باور نکردنی ای مقدار دوز الکل موجود در خون عمو محسن را محاسبه و ثابت میکند.  آچلیا خوشحال میشود و نتیجه را به دمیر نشان میدهد. داخل ماشین پلیس، علی کُلمنی که درون اش کلیه است را محکم گرفته و مراقب است زمین نیوفتد. ناگهان دمای درون کُلمن شروع به بالا رفتن میکند و هشدار دمای آن به صدا در می آید. نازلی فریاد میزند که یخ احتیاج دارند و باید خیلی زود دمای کبد پایین بیاید. آنها به دنبال سوپرمارکت کنار جاده میگردند تا اینکه به یک پمپ بنزین که سوپرمارکت داشت. میرسند. علی و نازلی با عجله به طرف صندوق دار میروند و یخ میخواهند اما متاسفانه یخ تمام شده است. نازلی به طرف یخچال بستنی ها میرود و با عجله بستنی های کارخانه ای را درون کلمن میگذارد اما بی فایده است. علی یخ در بهشت های رنگی را نشان میدهد و به کمک نازلی آنها را داخل کلمن میریزد. اینک فکر علی جواب میدهد و دما کاهش پیدا میکند. نازلی ذوق زده و خو‌شحال از جا میپرد و علی را بغل میکند. اما علی کنار میکشد و چیزی نمیگوید زیرا همچنان با نازلی قهر است.
در بیمارستان بلیز، کوویلجیم را به اتاقش میخواند و از او میخواهد تا تانجو را برای اتاق عمل وی آی پی راضی کند. آقا بهزاد، مرد سرمایه گذاریست که موفقیت عمل اش برای آینده بیمارستان بسیار حائز اهمیت است. از این رو با اینکه دکتر تانجو جراح ماهریست و رئیس بخش است، دکتر فرمان نیز باید در اتاق عمل حضور داشته باشد. کوویلجیم به سراغ تانجو در رستوران بیمارستان می رود. او به تانجو میگوید که اگر در عمل موفق شود تنها نام او سر زبان ها می افتد نه دستیارانش. پس بهتر است فرمان نیز در اتاق عمل حضور داشته باشد و در نهایت موفقیت به نام او تمام شود. تانجو ابتدا رد میکند اما در آخر با حرف های کوویلجیم به فکر فرو میرود. اتاق عمل وی آی پی برای آقا بهزاد همراه با پخش یک موزیک لایت آماده میشود. دکتر تانجو و پرستارانش عمل را شروع میکنند اما در اواسط کار فشار خون بهزاد پایین می آید و تانجو باید سریعا کار را تمام کند. هم چنین احتمال فلج شدن بهزاد نیز وجود دارد، از این رو دکتر تانجو فرمان را برای ادامه ی کار صدا میکند.
ArtemisS

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *