خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 22

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 22 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 22

دمیر پیش یک نفر رفته و با دادن پول به او می‌سپارد تا فردی را به زندان بفرستد و ییلماز را بکشد.

ثانیه به اجبار به همراه غفور به خانه دمیر می آید تا از زلیخا معذرت خواهی کند.

شرمین که در خانه آنهاست، بیرون آمده اما از روی کنجکاوی پشت در میماند. او از اینکه ثانیه از زلیخا معذرت خواهی میکند، متعجب می شود.

غفور، ثانیه را به پای زلیخا می اندازد. زلیخا ابتدا با اکراه اما سپس بخاطر ترس از هونکار، با التماس و گریه از زلیخا میخواهد که او را ببخشد.

زلیخا نیز او را می بخشد و میگوید که دیگر حق تکرار این کارها را ندارد.

در زندان، مرد جدیدی وارد شده و او که مشخص است وضع مالی خوبی دارد، در بدو ورود به همه زندانی ها مقداری پول میدهد.

وقتی او به سمت ییلماز پول میگیرد، ییلماز با اکراه دست او را پس‌زده و میگوید که محتاج پول او نیست.

وقتی زلیخا به گلخانه می رود، از بیرون صدای شرمین را می شنود که با تعجب ، ثانیه را بخاطر معذرت خواهی از زلیخا سرزنش میکند و پیش او از زلیخا بدگویی میکند.

شرمین با دوستش بیرون رفته و متوجه می شود که صباح الدین، یک روز در هفته را رایگان برای نیازمندان کار میکند.

او به شدت عصبانی شده و شب با صباح الدین دعوا میکند.صباح الدین میگوید که او اگر مشکل دارد میتواند طلاق بگیرد.

کمی بعد، بتول تماس گرفته و میگوید که پولش را دزد زده و در پاریس بی پول مانده است.

شرمین مجبور است دوباره از دمیر پول بخواهد. او به خانه دمیر رفته و به هونکار ماجرا را میگوید و از او میخواهد که از دمیر بخواهد پول ارسال کند.

شب قبل از خواب، زلیخا که از شرمین عصبانی است، به دمیر میگوید که بهتر است به شرمین پول ندهد.

دمیر با او موافق است زیرا میگوید که شرمین بعد از تمام کردن ارث پدر خود، حالا دنبال پول اوست و همیشه از او پول میخواهد.

روز بعد، گولتن متوجه می شود که غفور قرار است او را به یکی از پسرهای مزرعه بدهد. گولتن با گریه میگوید که نمیخواهد با حسین ازدواج کند.

غفور با او دعوا کرده و میگوید که مجبور به این کار است. شب در خانه دمیر، مراسم خواستگاری برگزار می شود.

زلیخا از حرفهای گولتن می فهمد که او به این ازدواج راضی نیست، اما توانایی مخالفت نیز ندارد. او برای گولتن ناراحت می شود.

گولتن و حسن نامزد شده و به دستشان حلقه می اندازند.

در زندان، فرد تازه وارد و ییلماز با یکدیگر شروع به بحث کرده و میخواهند درگیر بشوند.

همان لحظه، در بلندگوی زندان اعلام می شود که قرار است همه زندانیان آن بند عفو بخورند.

همه خوشحال شده و در حال جشن و خوشحالی هستند.

وقتی دمیر متوجه این خبر می شود، دوباره عصبی شده و سریع پیش آن فردی که با او قرار گذاشته بود می رود و از او میخواهد که هر چه سریع تر کار ییلماز را تمام کنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 22 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 23  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *