خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 182

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 182 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زن قسمت 182

نظیر دوروک را به باغچه می برد و شاخه های گل رزش را که زمانی پر از رز بود را نشان او می دهد و می گوید که تصمیم دارد همراه او دوباره مثل قبل آنجا را زیبا بکند.

بعد از دوروک می خواهد تا قیچی باغبانی را به او بدهد. دوروک هم همین کار را می کند و موقع دادن قیچی طبق بازی جماغ شکستن می گوید: «یادم تو را فراموش. »

نظیر تازه می فهمد که به دوروک باخته و حالا از او می خواهد که هرچه دلش می خواهد را بگوید.

دوروک تصمیم می گیرد کمی فکر کند و بعد خواسته اش را بگوید.

نظیر هم پیشنهاد یک بازی می دهد و چشمان دوروک را می بندد. از طرفی عظمی سارپ را مجبور می کند به تصویر گوشی اش که نشان می دهد دوروک چشم بسته مقابل نظیر است و نظیر خم شده و قیچی باغبانی را برمیدارد و به سمت گردن او می برد نگاه بکند.

سارپ گریه می کند و فریاد می زند و از انها می خواهد که با دوروک کاری نداشته باشند اما نظیر به کارش ادامه می دهد و عظمی هم گوشی را خاموش می کند و سارپ شدت گریه اش بیشتر می شود.

نیسان همراه مادرش در اتاق نشسته و می پرسد که چرا پدرش برای نجات انها نمی آید و بهار می گوید که بالاخره خواهد آمد اما از طرفی هم نگران دوروک است.

نظمی همراه دوروک بازی می کند و با چشمان بسته او را به سمت جعبه ای راهنمایی می کند و دوروک با رسیدن با جعبه و باز کردن آن با وسایل باغبانی کوچکی که مال او است روبرو می شود و با ذوق و خوشحالی به انها خیره می شود.

او به اتاق برمی گردد و به مادرش و نیسان می گوید که در بازی یادم تو را فراموش عمو نظیر را برده و او هم پرسیده بوده که هرچه که میخواهد را بگوید.

بهار و نیسان با کنجکاوی به دوروک خیره می شوند تا ببینند او چه خواسته اما دوروک می گوید که چیزی از نظیر نخواسته.

شیرین بورک های مادرش را به کافه می برد و با دیدن امره که با مشتری های دختر بگو و بخند می کند عصبانی می شود و بدون این که خودش را به او نشان بدهد از انجا می رود.

بعد امره از جیدا در مورد شیرین می پرسد و او هم می گوید که شیرین آمد اما امره متوجه او نشد.

امره با ناراحتی به فکر فرو می رود و جیدا هم به خاطر این مسئله کمی ناراحت می شود.

بند یوسف و عارف عوض می شود و در ابتدا ادم های بند دیگر با آنها برخورد شدیدی می کنند که باعث می شود یوسف بترسد اما بعد رئیس بند هردوی آنها را در آغوش می گیرد و می گوید که وکیل قسمت، آنها را به آن بند فرستاده و همه حواسشان به انها است تا بهشان بد نگذرد.

عارف هم به یاد می آورد که قسمت از او پرسیده بود که میدانسته خواهر و برداری دارد یا نه؟

و عارف هم گفته بود که به یاد می اورد روزی که مادر قسمت همراه بچه ی کوچکی دم خانه ی انها امده بوده اما مادر عارف آنها را بیرون کرده بوده و عارف دنبال مادر قسمت راه افتاده و بچه را که نوزاد کوچکی بوده دیده بوده اما فکر میکرده که باید پسر باشد.

قسمت هم می گوید که مادرش ان برخورد را برایش تعریف کرده بوده که حتی عارف به او ماشین کوچکش را داده بوده.

قسمت ماشین را که این همه سال نگه داشته بوده به دست عارف میدهد و عارف به ماشین کوچکش در سلول زندان خیره می شود و لبخند محوی می زند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 182 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 183 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم