خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 183

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 183 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 183

موقع شام نظیر می گوید که مهمان دیگری هم دارند و نیسان با خوشحالی فکر می کند که حتما پدرش خواهد آمد اما کمی بعد پیرل به جمع انها اضافه می شود و دوروک از او سراغ علی و عمر را می گیرد که پیرل می گوید بچه ها خواب هستند.

دورک هم از نظیر به خاطر اینکه به خواسته اش احترام گذاشته و پیرل را هم سر میز اورده تشکر می کند و نیسان با عصبانیت به دوروک خیره می شود.

کمی بعد عظمی نظیر را صدا می کند و پیرل درمورد سارپ از بهار می پرسد. بهار مقابل بچه ها چیزی نمی گوید اما کمی بعد نزدیک پیرل شده و می گوید که سارپ همانجاست اما نمیداند که کجا نگهش می دارند و پیرل نگرانی می شود.

قیسمت از عارف در مورد اینکه چرا حرفی نمیزند و یا از چه کسی محافظت می کند می پرسد؟

عارف اول چیزی نمی گوید و بعد قیسمت شروع می کند به گفتن اینکه چطور این همه چیز را درموردشان فهمیده و از اینکه برای پیدا کردن عارف وارد محله تارلا باشی شده و بعد وقتی آن شب جنایت اتفاق افتاده و فهمیده که عارف در دردسر بزرگی گیر کرده تصمیم گرفته به او کمک بکند.

بالاخره عارف می گوید که قصد دارد از بهار و بچه هایش محافظت بکند و به خاطر آنها حاضر است تا آخر عمرش هم در زندان بماند. همان شب قیسمت به خانه ی کوهستانی می رود و انجا را خوب بررسی می کند و بعد به همکارش می گوید تا اطلاعات مربوط به بهار چشملی را از آن خانه جمع بکنند تا شب دوباره آنها را مرور بکند.

سارپ ماتم زده و ناراحت به عکس دوروک خیره شده که سوات را هم زخمی و کبود درون اتاق می اندازند. مونیر به سمت سوات می رود و سوات با عصبانیت می گوید که باید خیلی زودتر از این حرف ها حساب نظیر را میرسیده.

مونیر از او می خواهد چیزی نگوید چون درون اتاق شنود کار گذاشته اند.

بعد سوات از مونیر می پرسد که چرا سارپ حال و روز خوبی ندارد و مونیر می گوید که مطمئن نیست اما ممکن است دوروک را کشته باشند. سوات ناباورانه به سارپ خیره می شود و بعد می گوید: «مطمئنی نوه های من آسیب ندیدن و پسر بزرگت بوده؟ »

سارپ با نفرت به او خیره می شود و بعد می گوید: «تو بودی که جای مارو لو دادی آره؟ »

و بعد به سمت سوات حمله می کند. مونیر مانع او میشود و می گوید که سوات تقصیری ندارد.

شیرین به کافه می رود و امره با دیدن او می پرسد که چرا دیروز آمده و خودش را به او نشان نداده است؟

شیرین به حالت اخم می گوید که چون او سرش شلوغ بوده و با دخترها خوش و بش میکرده.

امره هم لبخندی می زند و می گوید که برای جبران این کارش امشب او را برای شما دعوت می کند.

شیرین قبول می کند اما بعد امره می گوید امشب با دوستش قرار مهمی دارد و قرار شامش با شیرین را به فردا موکول می کند.

شیرین اول کمی ناز می کند اما بعد قبول می کند.

شیرین زودتر از همیشه وارد خانه می شود و می بیند که ایدیل مشغول گشتن پول ها در اتاق او است.

شیرین پوزخندی می زند و از خانه خارج می شود و این بار در را می زند و بعد وانمود می کند که چیزی نمی داند و از ایدیل می پرسد که چه شده؟

ایدیل شروع به درد دل می کند و می گوید که از نزول خور پول زیادی گرفته و بدهی ای حدود ده هزار لیر دارد.

شیرین هم با مهربانی قبول می کند که این پول را به او بدهد. ایدیل خیلی خوشحال می شود و شیرین از کیف پولش ده لیر بیرون می اورد و به سمت او می گیرد که این کار ایدیل را عصبانی می کند. شیرین با صدای بلند می خندد و می گوید: « تو واقعا فکر کردی من ده هزار لیر به تو میدم؟! » و ایدیل با عصبانیت به اتاقش برمی گردد.

جیدا سعی می کند با خدیجه صحبت بکند اما خدیجه به او روی خوش نشان نمی دهد و جیدا بعد از اتمام کار او را تعقیب می کند و زودتر از او وارد خانه می شود و حتی برای خودش قهوه می ریزد و منتظر انور می ماند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 183 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 184 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *