خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 186

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 186 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 186

نظیر اسلحه را از روی سارپ برمیدارد و با پشت آن به صورت مونیر می زند و او را نقش زمین می کند.

عظمی با نگرانی به برادرش خیره می شود و نظیر به سمت عظمی برگشته و اسلحه را به دست او می دهد و می گوید: «کارشو تموم کن تا یکیشون کم بشه! »

عظمی اسلحه را به سمت مونیر می گیرد و مکث می کند. مونیر می گوید: «داداش بزن. اگه نزنی میکشنت. »

عظمی اسلحه را به سمت خود نظیر می گیرد و می گوید: «منو بکشین آقا نظیر! » نظیر لبخندی می زند و می گوید: «آفرین! خانواده همیشه از همه چیز مهم تره! »

بعد موقع لبخند لبخندی می زند و می گوید: «شام اینارو بیارین. حتما گشنه شونه. »

بعد یکی از افراد نظیر مرغ زنده ای را درون اتاق می اندازد و برایش دانه هم روی سر و صورت سارپ و مونیر و سوات می ریزد!

انور به خدیجه خبر می دهد که دیشب جیدا برای شام بیرون نرفته و تمام شب قهوه خانه را برای او تمیز میکرده.

وقتی شیرین این را می شنود خوشحال می شود و بعد با ذوق به مادرش می گوید که باید امروز امره را هرطور شده ببیند.

سر میز شام دوروک به نظیر می گوید که دیگر دوست ندارد به حمام برود و بعد نقاشی هایی را که با ماژیک روی دستانش کشیده تا شبیه تتوهای نظیر بشود را نشان او می دهد.

نیسان با عصبانیت به دوروک خیره می شود و نظیر با لبخند و در حالی که بغض کرده به دوروک نگاه می کند و بعد به خاطر اینکه بغض کرده از سر میز شام بلند می شود.

از طرفی، عظمی به اتاق نظیر می رود و اسم و فامیل قیسمت را برمیدارد و موقع پایین آمدن از پله ها با نظیر روبرو می شود. نظیر با اینکه توی حال خودش است، از عظمی با شک و تردید می پرسد که بالا چه میکرده و عظمی می گوید که پنجره ی اتاقش را میبسته و نظیر قانع می شود.

شیرین سر قرارش با امره می رود و همان اول، با بغض و گریه ی دروغین در مورد اینکه شوهر خواهرش به او دست درازی میکرده اما کسی حرف او را باور نکرده و فکر میکرده اند که او عاشق سارپ است حرف می زند.

امره واقعا ناراحت می شود و بعد شیرین می گوید: «اگه خواهرم با سارپ برگرده. من بازم چیزی به کسی نمیگم.

چون نمیخوام رابطه ام با خواهرم خراب بشه… به اونم حق میدم منو دوست نداشته باشه چون مامانم وقتی بچه بود ترکش کرد و با بابای من زندگی کرد… منم وقتی خودمو جای اون میذارم همچین حسی میگیرم… » امره از اینکه شیرین انقدر مهربان است لبخند می زند و دستان او را در دست می گیرد.

عظمی شماره ی قیسمت را پیدا می کند و بعد شبانه به اتاق سارپ و بقیه می رود و با دلسوزی به مونیر که خواب است خیره می شود و کیسه ای غذا و دارو برای مونیر برایشان می گذارد و می رود. سارپ که بیدار بوده این صحنه را می بیند و فورا بقیه را بیدار می کند تا کمی گشنگی شان برطرف بشود.

شیرین طاقت نمی آورد و صبح زود خدیجه را از خواب بیدار می کند و به او می گوید: «امره دیشب بهم گفت داره کم کم عاشقم میشه! مامان باورت میشه… » خدیجه از خوشحالی او خوشحال می شود و گریه اش می گیرد.

سر میز صبحانه، یکی از خدمتکارها برای دوروک کش سر می آورد و نظیر دلیلش را می پرسد. خدمتکار می گوید که دوروک دلش می خواسته مثل نظیر موهایش را بلند بکند تا از پشت سر بندد. نظیر با خوشحالی به دوروک خیره می شود و دوروک هم با لبخند به نظیر نگاه می کند.

صبح امره دنبال ایدیل می رود تا برای فروختن زمین هایشان به روستا بروند. شیرین هم دم در می آید تا او را ببیند و امره از او چشم برنمیدارد.

ایدیل به محض نشستن داخل ماشین به امره می گوید که خدیجه و انور شنیده که شیرین دوست پسر مسن و پولداری داشته. امره اعصابش بهم می ریزد و بعد می گوید: «هرکسی که وارد رابطه میشه به خاطر پول نیست! »

خدیجه در کافه از جیدا به خاطر کمک هایش به انور تشکر می کند. جیدا او را در آغوش می گیرد و خدیجه هم لبخند می زند.

بعد شیرین به کافه می آید تا بورک هایی که مادرش برای قهوه خانه ی عارف هم درست کرده را برای انور ببرد. اما انور از قبل برای ملاقات عارف رفته و در قهوه خانه را هم بندد. شیرین با دیدن بسته بودن مغازه تعجب می کند.

عارف در مورد اینکه بهار و بچه ها در خانه ی قبلی نیستند و فرار کرده اند به انور می گوید و از او می خواهد اصلا سراغ پلیس نروند تا خودش موضوع را حل بکند. بعد عارف حال جیدا و خدیجه و در آخر شیرین را هم می پرسد.

انور می گوید که شیرین هم این روزها حالش خوب است و انگار با امره رابطه ای دارند. عارف تعجب می کند و بعد می گوید: «مگه شما نمیدونستین که امره بابای آرداست؟! نباید این اتفاق بیفته داداش انور! » انور با تعجب به او خیره می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 186 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 187 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *