خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۷۲ + زیرنویس فارسی

هالیت از دیدن اندر شوکه و عصبی می شود. او از اینکه اندر با نادر همدست شده عصبانی می شود و به او میگوید که اصلا به فکر آینده پسرش نیست. اندر میگوید که اتفاقا به خاطر آینده پسرش این کار را کرده است و از قبل به او هشدار داده بود که با او در نیفتد. هالیت میخواهد اندر را بیرون کند، اما نادر به او یادآوری میکند که نمی‌تواند چنین کاری را با سهامداران شرکت انجام دهد. سپس اندر با خونسردی به سمت اتاق کار خودش می رود.

کمی بعد، نادر به اتاق اندر می رود. آنها یادآوری میکنند که آن شبی که نادر اندر را سوار کرده بود، به او ماجرا را توضیح داده بود و اندر نیز همدستی با او رو قبول کرده بود. او در مورد شاهیکا از نادر سوال میکند. نادر میگوید که تصمیم به کشتن آنها تصمیم شخصی شاهیکا بخاطر حسادت خودش بوده و از دستورات او نبوده است.

در دفتر کایا، لیلی با عصبانیت به اتاق کایا می رود و از او بخاطر اینکه در مورد ییعیت چیزی نگفته بود گله میکند. کایا میگوید که او خودش نیز تازه متوجه شده است و به لیلی اطمینان میدهد که این مسأله چیزی را بین او و اندر تغییر نخواهد داد. او لیلی را متقاعد میکند و سپس برای شب به خانه دعوت میکند تا سه تایی با ییعیت باشند.

بعد از رفتن نادر، هالیت به اتاق اندر می آید و با او بحث میکند. اندر حق را به خودش میدهد و میگوید مقصر خود هالیت بوده که او را با خودش دشمن کرده است. هالیت میگوید که او و نادر را به زمین خواهد زد، اما اندر با خنده او را به تمسخر میگیرد.

زهرا به همراه اکین بیرون رفته اند. آکین اصرار دارد تا مسأله مدیر برنامه را حل کنند. آنها به پیشنهاد زهرا پیش کایا می روند تا برایشان قرارداد بنویسد. کایا در مورد اطلاع داشتن هالیت سوال میکند و زهرا میگوید که هالیت آکین را می شناسد. سپس کایا برای آنها قرارداد تنظیم می‌کند.
بعد از تنظیم قرارداد، قرار است برای جلسه امضای کتاب زهرا به کتابفروشی بروند. زهرا از امیر و جانر نیز میخواهد که بیایند.

در کتابفروشی، همه آمده اند و زهرا مشغول امضای کتابهاست. آکین نیز چند نفر را برای شلوغ کردن آورده است. لیلا و ییلدیز نیز می آیند. کمی بعد، ییعیت نیز آمده و سعی دارد با لیلا صحبت کند. او اصرار دارد تا دل لیلا را به دست بیاورد تا بتواند او را از طلاق منصرف کند.

شب در خانه، کایا به ییعیت ماجرای رابطه خودش و لیلی را میگوید و خبر میدهد که او قرار است برای شام بیاید.

در خانه هالیت، او با اعصابی به هم ریخته، به خانه می آید. ییلدیز میخواهد به او بگوید که تصمیم گرفته است بخاطر پسرشان از طلاق منصرف شود، اما متوجه کلافگی هالیت می شود. هالیت ماجرای شرکت را به او میگوید. ییلدیز از دست اندر عصبی می شود و سریع به خانه اندر می رود و با او بحث میکند.او از اینکه اندر خودش مثل شاهیکا شده و باعث ورشکستگی هالیت می شود عصبی است. اندر میگوید او نیز مانند ییلدیز به فکر پسر خود است و اینکه ییلدیز نیز قصد طلاق داشته پس نباید ناراحت باشد. ییلدیز با ناراحتی می رود. او نگران ورشکستی هالیت است.

لیلی به خانه کایا رفته و هر ست مشغول شام خوردن می شوند. اندر با ییعیت تماس میگیرد و به او میگوید که برایش هدیه ای خریده. او از سر و صدا متوجه می شود که لیلی به خانه آنها رفته است. برای همین از حرصش، بی خبر به خانه کایا می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه قسمت ۱۷۲ لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۷۳ مراجعه فرمایید و از مطالعه آن لذت ببرید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *