خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۸۳ + زیرنویس فارسی و دوبله

در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۱۸۳ سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .

خلاصه داستان سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۸۳

در خانه، زهرا به ییلدیز یک سایت فروش آنلاین لباس نشان میدهد. ییلدیز جذب لباسهای زیبا شده و و به پیشنهاد زهرا تصمیم میگیرد سفارش لباس دهد. لیلا در کلوب، ییعیت را میبیند که باز هم در حال حرف زدن با دختران دیگری است. لیلا نیز همراه دوستانش مشغول خوشگذرانی می شود. ییعیت که مست است با دیدن لیلا، اعصابش به هم می‌ریزد، وقتی یکی از پسران همکلاسی لیلا را در حال حرف زدن با او می بیند ، جلو آمده و شروع به دعوا می کند. لیلا آنها را در جدا کرده و از ییعیت میخواهد برود.

با این حال او نگران ییعیت است که در حال مستی رانندگی نکند، برای همین تصمیم می‌گیرد خودش ماشین ییعیت را براند و او را به خانه ببرد. در خانه کایا، اندر از او در مورد صندوق شاهیکا سوال میکند. کایا میگوید که در حال تحقیق است و احتمال میدهد آن صندوق در سوییس باشد، با این حال هر طور شده آن را پیدا خواهد کرد. درخانه هالیت، او با عصبانیت پیش ییلدیز و زهرا آمده و میگوید که بخاطر خرید اینترنتی آنها، شماره حساب او را هک کرده و از حساب دزدی شده است.

زهرا و ییلدیز میفهمند که سایت جعلی بوده است و ناراحت می شوند. لیلا، ییعیت را دم خانه رسانده و از او می‌خواهد پیاده شود. ییعیت که مست است در ماشین می‌خوابد و لیلا نیز بی توجه به شرایط،شب را در ماشین پیش او می ماند. صبح وقتی هالیت میفهمد که لیلا در خانه نیست،از طریق دوست او متوجه می شود که شب گذشته او همراه ییعیت رفته است. او به شدت عصبی می شود و صدقی و افرادش را دم خانه کایا میفرستد. آنها وقتی لیلا را دم در خانه کایا همراه ییعیت داخل ماشین می بینند، او را به زور سوار ماشین خودشان میکنند، اما ییعیت با آنها دعوا میکند. کایا و اندر از سر و صدای دعوا بیرون می آیند.

کایا از هالیت به خاطر این کارش عصبانی شده و تصمیم به انتقام میگیرد. صدقی و افرادش لیلا را به خانه می بزند. هالیت با او دعوای شدیدی میکند و میگوید که دیگر حق ندارد ییعیت را ببیند وگرنه سر هر دوی آنها بلا می آورد.

متین به خانه پیش هالیت آمده و میگوید که علت انجام قتل نادر در زندان را فهمیده اند و آن تهدید نادر توسط مقتول بوده است. او عکسی را از کیفش بیرون آورده وله هالیت میدهد و میگوید که قتل بخاطر این عکسی که در زندان نادر را مجبور به پوشیدن لباس زیر زنانه و سر و وضع خنده دار کرده بودند، رخ داده است و این عکس دست خانواده مقتول مانده بود. هالیت خوشحال شده و بعد از رفتن متین با نادر تماس میگیرد و میخواهد او را در خانه ببیند. کایا از لج هالیت, به شرکت پیش نادر می رود و پیشنهاد او را برای وکالتش که پیش از این به خاطر هالیت رد کرده بود، قبول میکند وقتی نادر به خانه هالیت می آید، هالیت عکس را به او نشان داده و به او بیست و چهار ساعت وقت میدهد تا سهامش را پس بدهد وگرنه عکس را به مطبوعات میدهد. نادر به شدت عصبی شده و او را نیز مانند قتل قبلی، تهدید به کشتن میکند.

هالیت میگوید که او چنین کاری را نمی‌تواند بکند و در اتاقش نیز شنود وجود دارد. نادر از خانه بیرون آمده و فوری با ییلدیز تماس میگیرد و میگوید حتما باید او را ببیند زیرا مسأله مرگ و زندگیست. ییلدیز پنهانی بیرون می رود. نادر ماجرای عکس را به ییلدیز میگوید و از او میخواهد که عکس و گوشی هالیت را برایش بیاورد، وگرنه هالیت را خواهد کشت. ییلدیز که خودش را مجبور می بیند،برای اینکه در خانه آنها کسی نیست و هالیت به او شک خواهد کرد، به بهانه اریم به اندر زنگ می زند و او را به خانه می‌کشاند و پنهانی او را به اتاق اریم می برد. سپس وقتی به عمد قهوه روی هالیت می ریزد و او را به حمام می‌فرستد، از داخل جیب هالیت عکس و گوشی را برداشته و بیرون می رود.

او آنها را تحویل نادر میدهد و با اکراه میگوید که امیدوار است دیگر با او رو در رو نشود. او سپس به حیاط خانه می آید و به عکسی که از روی عکس نادر گرفته و داخل گوشی اش ذخیره کرده نگاه میکند و میگوید:« نمی‌تونستم اجازه بدم چنین عکسی نابود شه.

منبع : رهافان