خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۸۷ + زیرنویس فارسی و دوبله

در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۱۸۷ سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .

 

خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت 187

خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۸۷

 

خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۸۷ تقدیم نگاه شما کاربران عزیز

ییلدیز با استرس به اندر زنگ میزنه و میگه که حق با اون بوده و بین لیلی و هالیت چیزی هست.

اندر از ییلدیز میخواهد که هیچ عکس العملی نشون نده تا با هم قرار بگذارند و صحبت کنند.

ییلدیز قبول میکنه اما نمیتونه نسبت به این قضیه بی تفاوت باشد.

در خانه کایا مشغول چیدن میز است و به شاهیکا که بیرون میره میگه شب مهمون دارند.

اون به عمد نمیگه که مهمونشون کیه تا واکنش شاهیکا را ببیند.

شاهیکا در مورد این که او زیاد این ازدواج را جدی گرفته طعنه میزنه و بیرون میره.

توی خونه هالیت وقتی  اون به خونه میاد ییلدیز به اتاقش میره و سعی داره در مورد اینکه امروز کجا رفته چیزی بفهمد
اما هالیت از سوال های ییلدیز عصبی میشه.

ییلدیز از زهرا میخواد که پیش هالیت بره از زبون اون در مورد لیلی حرف بکشه‌.

اما زهرا هم موفق نمیشه.

نادر به خونه کایا و هالیت میاد.

اون بابت ازدواج اونها هم یک تابلوی نقاشی هدیه آورده.

نادر در مورد ازدواج میگه که این تنهایی رو ترجیح میده تا به خاطر شرایط زندگیش کسی را به خطر نندازه.

تلفن اون چندین بار زنگ میخوره و اون آخر شب به  آشپزخانه میره تا پنهانی جواب بده

اندر سریع پشت دیوار آشپزخانه میره تا حرفهای اون رو بشنوه.

اون متوجه میشه که نادر با زنی صحبت می‌کنه و از او می خواهد که فعلاً با او تماس نگیره.

ییعیت و لیلا برای اولین قرار عاشقانه به رستوران میروند.

شاهیکا هم به همان رستوران آمده و با دیدن اونها با لبخند از این که بعد از طلاق آشتی  کردن کنایه می‌زنه.

لیلا از اینکه ممکنه شاهیکا  این خبر را به پدرش بده دلهره میگیره.

شاهیکا با بی تفاوتی میگه که چیزی به هالیت نخواهد گفت.

کمی بعد وقتی شاهیکا به خونه میاد با دیدن نادر جا میخوره.

اون متوجه میشه که اندر به عمد این کار را کرده تا اونو  حرص بده.

در خونه هالیت  اریم در حال صحبت کردن تلفنی با دوست دخترش که ییلدیز حرف‌های اونو میشنوه و اصرار می کنه که ماجرا رو بدونه.

اریم میگه که با دختری دوست شده و قصد داره اونو باهالیت اشنا کنه و به خونه دعوتش کنه
اما از هالیت میترسه.

ییلدیز اونو تشویق می کنه و می گه که هالیت باهاش کاری نداره و میتونه با اون در میون بذاره.

صبح روز بعد اندر با ییلدیز  بیرون میره و ماجرای عکس‌ها را تعریف می‌کند.

اون از اندر کمک میخواد .

اندر میگه که باید فکر کنه و نقشه ای بکشه تا لیلی رو از شرکت بیرون کنند و به ییلدیز میگه که به اوخبر خواهد داد.

کایابا یکی از دوستان قدیمی خانوادگیشان  تماس میگیره و میگه که میخواد به صندوق قدیمی که برای اون و شاهیکاست سر بزنه.

اون به بانک صندوق میره و صندوق مشترک شان را که سالهاست به ان سر نزده بود باز می کند.

داخل  صندوق چند تکه جواهر ویک  جعبه که داخل ان یک فلش با یک نام ه است.

کایا فلش را بر می داره و بعد نامه رو میخونه که از طرف مادرشون برای اون و شاهیکاست و از اون ها خواسته که هوای هم را داشته باشم و اونا رو به هم امانت سپرده
کایاخواندن نامه گریه اش میگیره.

اون بعد بیرون میره و پای سیستم میره وبا دیدن فایل شب گم شدن اندر به شدت عصبانی میشه و میفهمه که اندر همه چیز را درست می گفت و شاهیکا واقعا اون و ییعیت را تهدید کرده.

با عصبانیت به سمت شرکت و پیش اندر میره و به اندر میگه که دیگه نیازی نیست از شاهیکا اطاعت کنه  چرا که فلش را پیدا کرده
اندر خوشحال میشه.

بعدبه اتاق شاهیکا میره و با عصبانیت ازش می خواد که از زندگیش گمشه و دیگه خواهری به نامِ شاهیکا نداره
شاهیکا گریه میکنه و سعی داره باز هم اندر رو مقصر جلوه بده اما کایا دیگه  به حرفای اون اهمیتی نمیده و  بیرون میاد.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال ترکی سیب ممنوعه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سیب ممنوعه قسمت ۱۸۸ مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *