خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۲۴ + زیرنویس و دوبله

زرین که از خبر شنیدن ازدواج مجدد هالیت هنوز در شوک است، به ایندر زنگ زده و با او قرار می گذارد. او از ایندر می خواهد با کمک یکدیگر، جلوی ازدواج هالیت را بگیرند و باعث خراب کردن وجهه ییلدیز شوند.
ییلدیز سرش به کارهای عروسی گرم است و هر روز دنبال لباس عروس و کارهای دیگر می رود. او شب با هالیت قرار دارد و به او می گوید که برایش سوپرایز دارد.
زینب و علیهان هم به دیدن هم می روند و بحث خانواده علیهان می شود. او می گوید که پدر و مادرش هر دو فوت کرده اند، و از یادآوری این مسأله ناراحت و عصبی می شود.
هالیت که خبر ندارد در مراسم ایونت عثمان، ایندر مسئول برگزاری است، برای عرض تبریک به مراسم می رود. ایندر با دیدن هالیت به سمت او رفته و صمیمانه نزدیکش می شود تا خبرنگاران از آنها عکس بگیرند. هالیت شوکه شده و از دست ایندر عصبانی است. او بعد از تبریک به عثمان، سریع محل را ترک می کند. هالیت دنبال ییلدیز می رود، ییلدیز که با ذوق برای خودش و هالیت حلقه خریده است به عنوان سوپرایز آن را به هالیت می دهد. فکر هالیت درگیر کار ایندر است و واکنش خاصی به هدیه ییلدیز نشان نمی‌دهد. وقتی ییلدیز پیگیر علت بی‌حالی او می شود، هالیت ماجرای مراسم و دیدن ایندر را توضیح می دهد. او می خواهد قبل از اینکه ییلدیز در اخبار عکس ها را ببیند خودش به او خبر داده باشد. ییلدیز عصبانی شده و از ماشین پیاده می شود. در خانه برای زینب ماجرا را توضیح می دهد و از اینکه هنوز ازدواج نکرده، ایندر مخل زندگی اش شده و پرونده او تمام نشده است عصبی است. زینب سعی در آرام کردن او دارد و این اتفاقات را در انتخاب چنین ازدواجی طبیعی می داند.
هالیت با عصبانیت به خانه ایندر رفته و او را تهدید می کند.

روز بعد، هالیت با فرستادن گل‌های فراوان به خانه ییلدیز، با او آشتی می کند.
ییلدیز به مادرش برای عروسی خبر می دهد. مادر او به شهر آنها می آید.
روز عروسی فرا می رسد. ییلدیز لباس عروس پوشیده و حاضر شده است. هالیت به اتاق می آید و قبل از رفتن به مراسم، برگه توافق نامه ازدواج را بیرون آورده و از ییلدیز می خواهد که طبق خواسته خودش, آن را پیش از ازدواج امضا کند. ییلدیز شوکه می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *