خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 6

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 6 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ضربان قلب الو سریال

سریال ضربان قلب قسمت 6

علی به ایلول میگوید: تونستم دردم رو بهت بگم که متاهل نیستم، و این برات فرقی نداره؟ ایلول میگوید: بخاطر این برگشتی ؟ علی میگوید: کسی چه میدونه؟
موقع رفتن علی در پایش احساس درد میکند و ایلول او را وادار میکند که ام آر آی بدهد. به علت مشکلی که در پای علی دیده شده او با عصا به همراه ایلول به کافه اسما می رود. اسما نیز میفهمد که علی متأهل نیست. آنها به بیمارستان برمیگردند. بیمارستان شلوغ است و بیماران زیادی مراجعه کرده اند. استاد سلیم پیش دکتر ضیاء می رود و میگوید که سینان میخواهد به ناحق ایلول را اخراج کند و او نمی‌تواند این بی عدالتی را تحمل کند و استعفا می دهد.
علی و آغوز در بیمارستان تابلو بزرگی را می بینند که عکس علی روی آن نصب شده. آغوز میگوید که این عکس به خاطر صاحب بیمارستان شدن است. علی آنجا با همه بیماران به گرمی برخورد کرده و به حرفهایشان گوش میدهد.
یکی از بیماران بدحال بدون اطلاع بیمارستان را ترک میکند و بیرون از هوش می رود‌. او مریض ایلول است و ایلول با دستیارش بیرون می رود و می‌بیند که وضعیت بیمار وخیم است و فرصتی نیست و میخواهد همانجا در خیابان سرش را جراحی کند‌. دکتر آغوز سر می رسد و میخواهد مانع این کار بشود و چند بار تذکر میدهد، اما ایلول دستیارش را دنبال لوازم جراحی میفرستد و می‌گوید :مسئولیتش با مته. سپس سر بیمار را با درل سوراخ میکند تا لخته خون بیرون برید. با این کار نبض بیمار نرمال می شود. آغوز متوجه می شود که ایلول دکتر ماهری است.
یکی از دستیارها اوضاع بیمارستان را به بهار خبر میدهد.
دکتر آغوز می خواهد آن بیمار را عمل کند و از ایلول میخواهد دستیارش باشد. ایلول قبول نمیکند و میگوید که دستیار کسی نمی شود. آغوز عصبانی شده و میگوید: تو کارهای خودسرانه می‌کنی. بهار نیز از راه می رسد. آغوز به ایلول میگوید که پس عمل را خودش انجام بدهد و تمام کند و به او کمکی نمیکند و اگر نتواند موفق بشود باید از آنجا برود. بهار پیش علی رفته و خبر میدهد که ایلول میخواهد عمل مهم و حساس را خودش انجام دهد. علی پیش آغوز رفته و میگوید که ایلول تازه کار است و نمی‌تواند به تنهایی جراحی کند اما آغوز میگوید که او خودش اینگونه خواسته است. علی تصمیم می‌گیرد که به کمک ایلول برود. او در اتاق عمل به ایلول میگوید که این عمل حساس تر از آن چیزی هست که تو فکر می‌کنی. اما ایلول میگوید که میخواهد خودش انجام بدهد و به خودش اعتماد دارد. با این حال موقع عمل علی به عنوان دستیار ایلول وارد می شود.
حسن عمل حساس، آغوز به ایلول میگوید که بقیه عمل را دست علی بسپارد. اما ایلول خودش به خوبی عمل را پیش می برد و تمام میکند. بعد از عمل، آغوز که به قدرت و مهارت ایلول پی برده است، پیش او آمده و معذرت خواهی میکند و میگوید که این برای ادای احترام به دکتر خوب است و لحنشان صمیمانه تر می شود.
وقتی که آغوز از ایلول در مورد علاقه سوال میکند، ایلول میگوید که مسائل آنگونه که او شنیده است نیستند.
علی و ایلول روی نیمکت پارک می نشینند و ایلول برای علی قهوه و آب می آورد و بابت اینکه در عمل به او کمک کرده و باعث اطمینان او شده از او تشکر میکند.
علی از اینطوری می‌پرسد: میخوای اینطوری به زندگیت ادامه بدی ؟ چون برای موفق شدن حریص شدی و نمیتونی از بقیه زندگیت لذت ببری.
ایلول میگوید آرزوی مادربزرگم دکتر شدن من بود و من تلاش کردم و موفق شدم و از این بابت خوشحالم. علی میگوید: از اینکه سالها پیش گذاشتم با یک نفر دیگه بری پشیمونم و من اون موقع نه به عنوان استاد بلکه به عنوان یک مرد بهت نزدیک شدم. او از ایلول میخواهد که یک شب با هم بیرون بروند اما ایلول نمی‌پذیرد. علی میگوید که دوباره این سوال را از او خواهد پرسید و می‌خواهد آن زمان جوابش مثبت باشد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 6  لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 7   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *