خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۳۶ + زیرنویس و دوبله

دکتر روانشناس رضا سر زده به قهوه خانه او می رود. رضا جا می‌خورد. دکتر به او نسخه جدید از دارو را داده و می گوید داروهایش را به یکباره قطع نکند واگرنه موجب انفجار خشم ناگهانی او خواهد شد.
جلسه مهم همکاری با شرکت جدید برگزار می شود. محسن از عایشه می خواهد که او هم در جلسه حضور داشته باشد. جلسه با سخنرانی خوب و قوی کرم اداره می شود و شرکت جدید فردا قرار است نظر قطعی خودش را اعلام کند. همه در شرکت از این جلسه ی خوب خوشحال هستند و تصمیم می گیرند یک جشن برپا کنند.
همه در تراس شرکت جمع می شوند و شادی می کنند. عایشه به خاطر کلاس ریاضی که با استاد معمر دارد در طبقه پایین مشغول درس خواندن است. او ذهن و احساسش درگیر کرم است. موزیک زمان جشن دانشجویی جیدا و کرم پخش می شود و به اصرار جیدا آن دو با هم می رقصند. وقتی عایشه برای ریختن چای به طبقه بالا می آید, اتفاقی کرم و جیدا را می بیند که در حال تانگو رقصیدن هستند. او دلش می گیرد و با خودش فکر می کند که باید فقط به فکر خودش و اهدافش باشد و به کرم اهمیتی ندهد.
عایشه به اتاق برمی گردد. استاد معمر وقتی حال گرفته ی او را می ببند، دستش را می گیرد و به او ابراز احساسات می کند. او به عایشه می گوید که: «میدانم تو هم این احساس را داری».
عایشه عصبانی شده دست او را پس می زند و او را از اتاق بیرون می کند.
او زودتر از همیشه به خانه برمی گردد و در جواب کنجکاوی های کرم فقط خستگی را بهانه می کند. کرم که به قضیه مشکوک است به پیشنهاد ولکان دوربین های اتاق را چک کرده و همه چیز را می بیند. او عصبانی شده و دم خانه معمر می رود و او را کتک می زند. معمر خیلی شرمنده است و به او حق می دهد و می گوید اشتباه برداشت کرده است.
وقتی کرم به شرکت برمی گردد، ماجرا را برای ولکان در حضور جیدا تعریف می کند. جیدا که داستان را می فهمد، به خانه معمر رفته و با وعده ی درست بودن احساسات بین خودش و عایشه، او را تحریک به شکایت از کرم می کند.
ارکوت وقتی می بیند بورک هایش بخاطر نداشتن بسته بندی و پاکت طرفدار ندارد، تصمیم می‌گیرد از طریق مشارکت با صبری محصولات بسته بندی ارائه دهد. برای همین به خانه صبری رفته و با هم صحبت می کنند.
نظمیه و رضا برای صحبت کردن با یکدیگر، برای شام بیرون می روند. صاحب رستوران که مردی از دوستان دبیرستان نظمیه است، دائم به او توجه کرده و اعصاب رضا به هم می ریزد. این قضیه موجب عصبانیت و کتک کاری رضا با او می شود.
شب قبل از خواب، کرم موضوع استاد معمر را به روی عاشیه می آورد اما نمی‌گوید که این قضیه را پیگیری کرده و او را کتک زده است.
صبح روز بعد که روز تعیین وضعیت قرارداد شرکت است، همه سر میز صبحانه هستند و هولیا و صمد در اتاق مشغول اندازه گرفتن برای پرده جدید هستند. پلیس برای بردن کرم بخاطر شکایت معمر به خانه می آید.هم زمان هولیا از بالای صندلی به زمین می افتد. موقع بردن کرم، حال محسن نیز بد می شود. جو خانه بسیار شلوغ و به هم ریخته شده است. کرم نمی تواند پلیس ها را راضی کند و با آنها می رود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *