خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۹ + زیرنویس و دوبله

روز عروسی عایشه و کرم است . عایشه و نظمیه و مادرش در حال آرایش هستند در خانه از عایشه می پرسند که کرم دنبالش می آید. عایشه می گوید قرار نیست کرم بیاید خودمان ماشین میگیریم و می‌رویم. در آرایشگاه همه به او می‌گویند که اینطوری  نمی شود و رسم است داماد بیاید عروس را ببرد. حتما به او زنگ بزن. وقتی عایشه زنگ می زند کرم می‌گوید خودتان تاکسی بگیرید و بیایید. عایشه عصبانی میشود و می گوید نمی شود و اگر نیایی تنها ازدواج می‌کنی.

دم در آرایشگاه صبری منتظر ایستاده کشیک می‌دهد. به کارگرانی که اجیر کرده زنگ میزند و میگوید سریع تر بیایید تا قبل از اینکه عایشه از آرایشگاه برود باید او را فراری دهیم. آنها اهمیت نمی‌دهند و گوشی را قطع میکنند.

در عمارت محسن، صمد و هولیا در حال حاضر شدن هستند ‌. هولیا به مادر کرم یلدا می گوید ما به آرایشگاه می‌رویم. مادرش قبول نمی کند که بیاید‌. هولیا و مادر کرم به هم تیکه می اندازند و کمی بحث می‌کنند و هولیا و صمد می روند. محسن پیش یلدا می آید و  بعد کرم هم می آید و در مورد عروس بردن از محسن می پرسد. محسن او را سرزنش می کند و می گوید حتما باید همه به دنبال عروس برویم. ماشین عروس را حاضر کن.

در خانه عایشه  همسایه ها جمع شده و در کوچه بزن و برقص راه انداخته اند‌. عایشه در اتاق آماده با لباس عروس نشسته است. مادرش می گوید کاش پدرت هم بود و تو را می دید.

خانواده کرم با ماشین عروس می رسند. هولیا با ذوق از اینهمه رفتار سطح پایین از خودشان نگاه میکند و فیلم میگیرد. کرم به خانه رفته و عایشه را با خود می برد. همگی بعد از دست بوسی و خداحافظی از خانه پدری عایشه سوار شده و به سمت عمارت می روند.

جیدا پیش یلدا مادر کرم است.مادر کرم از او عذرخواهی میکند و می گوید نمی‌خواست اینجور پیش برود و از اینکه با این حال جیدا به مراسم آمده تشکر می کند. جیدا می گوید برای جشن نمی‌ماند و فقط کادوی عروسی کرم را میخواهد بدهد. او به اتاق کرم و عایشه می رود و کادو را باز می‌کند که در آن چند عکس و شال گردن است . کرم می‌گوید خودم از ماجرای برک با خبر هستم. جیدا میگوید اگر شما هم دوست بودید پس عکسهایتان کجاست و چرا عایشه مثل برک برای تو شالگردن نبافته است. عایشه و کرم عصبانی می شوند و او را دست به سر می کنند و می گویند تو حق دخالت نداری. جیدا میگوید که من میدانم این ازدواج دوامی ندارد وگرنه عایشه آن کاغذ قرارداد را امضا نمی‌کرد. و از اتاق می رود. عایشه از این قضیه عصبانی شده و با کرم بحث می کند و می گوید تا زمانی که قضیه قرارداد حل نشود در مراسم حاضر نمی شود و از عروسی خبری نیست ‌. کرم در دوراهی می ماند‌‌. همه مهمانها در حیاط جمع شده اند. فامیل های عایشه با مینی بوس در محل حاضر شدند . یلدا به شدت حرصی شده و فقط تماشا می کند.

صبری پیش کارگران می رود و با عصبانیت علت نیامدن آنها را می‌پرسد و طلب پولش را میکند اما در جواب کتک می‌خورد. او با صورت کبود و زخمی به خانه برگشته و با دلسردی به مادرش می‌گوید برایم به خواستگاری همان دختر فامیل که می‌گفتید بروید. ‌

کرم به ولکان قضیه را میگوید و از او می خواهد مادرش را صدا کند تا قرارداد را پاره کنند. مادر کرم وقتی می فهمد کرم خودش امضا کرده عصبانی می شود و زبر بار نمی‌رود.

عاقد سر می‌رسد اما عایشه هنوز از اتاق بیرون نیامده . محسن دنبال آنها می رود و وقتی همه را در اتاق جمع می بیند پیگیر داستان می‌شود و بعد از اینکه می فهمد یلدا را مجبور به آوردن قرارداد کرده و آن را مقابل چشم عایشه و کرم پاره می کند. مادر کرم با عصبانیت از اتاق می رود و می گوید دیگر تا آخر مراسم در اتاق خودش می ماند. همگی سر میز عقد می روند . عاقد خطبه را خوانده و آن دو را زن و شوهر معرفی می‌کند . جشن آغاز می شود و همگی می‌رقصند. اورکات خیلی مست می کند و خرابکاری درست کرده و داخل استخر می افتد. عایشه خجالت زده می شود. ‌

شب بعد از رفتن مهمان ها محسن و صمد و هولیا در خانه به عایشه و کرم تبریک می‌گویند و آنها به اتاق خودشان می روند. کرم می‌گوید من دیگر می روم. چون قرار بود به پارتی که  ولکان به مناسبت ازدواج کردنش راه انداخته بود  برود. عایشه به او می گوید که از شب اول شروع نکند تا از همین الان مشکوک نباشند و جیدا چیزی نفهمد‌. کرم می‌گوید دیگر مهم نیست چون امضاها انجام شده و زن و شوهر شده ایم. او حلقه اش را در می‌آورد و می رود. در طبقه پایین محسن که یلدا او را از اتاق بیرون کرده بود تا آنجا بخوابد ، کرم را در حال بیرون رفتن می بیند.

محسن او را تعقیب می کند و سر از پارتی در می آورد. از اینکه کرم هنوز هم آدم نشده عصبانی می شود. ‌ داخل می شود و مچ کرم را می‌گیرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *