خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۶۲ + زیرنویس فارسی

صبح روز تعطیل، لروکس برای صبحانه ودات را دعوت کرده است، تا دمیر را نیز با غافلگیر و خوشحال کند‌. دمیر که به حمام رفته ،بخاطر قطع شدن آب داخل حمام می ماند و لروکس سریع برای او آب گرم میکند تا چشمان دمیر نسوزد.‌ در همین حین، ودات نیز به خانه آنها می آید. ودات خودش آب را برای دمیر به حمام می برد. دمیر از دیدن او غافلگیر شده و بعد از شستن سر خود بیرون می آید. سر میز صبحانه، دمیر مدام خودش را بخاطر خوب نشستن می خاراند و میگوید که آلرژی دارد. بعد از صبحانه، ودات از آنجا می رود‌. دمیر با اینکه از دعوت ودات از لروکس تشکر میکند، اما به او میگوید که دوست دارد روز تعطیل را با او تنها باشد و دوتایی وقت بگذارنند. همان لحظه، فیروزه خانم به خانه آنها می آید. او به دمیر و لروکس در مورد رابطه جدید اوستا محرم و لیلا خانم میگوید و چون شناختی از اوستا محرم ندارد، نگران خواهر خود است و از دمیر و لروکس در مورد او می پرسد‌
دمیر قصد دخالت ندارد، اما لروکس اوستا محرم را تایید کرده و میگوید که به یکدیگر می آیند. خیال فیروزه خانم راحت شده و وقتی میبیند که رابطه لروکس و دمیر نیز خوب است، می رود. بعد از رفتن او، ناگهان سر و کله ا‌وستا محرم پیدا می شود. او نیز در مورد علاقه و رابطه اش از لیلا خانم میگوید و بخاطر اختلاف طبقاتی نگران این رابطه است، اما لروکس به او نیز قوت قلب میدهد و میگوید آنها مناسب یکدیگر هستند. بعد از رفتن اوستا محرم، وقتی که دمیر و لروکس می‌خواهند دوباره خلوت کنند، این بار لیلا خانم دم خانه آنها می آید.لروکس به خیال اینکه او نیز میخواهد در مورد اوستا محرم صحبت میکند، میگوید که از رابطه آنها خبر دارند و امروز اوستا محرم او را از دمیر خواستگاری کرده است. لیلا خانم شوکه می شود و میگوید که در این مورد کاری نداشته و لباس عروسی قدیمی که برای خودش تهیه کرده بود، اما استفاده نکرده را آورده است. او لباس را برای لروکس آورده است، اما لروکس فکر میکند که لباس برای مروه است. او از لیلا خانم تشکر کرده و لیلا خانم نیز می رود.
بعد از رفتن لیلا خانم، دمیر و لروکس نفس راحتی کشیده و مشغول کتاب خواندن می شوند. آنها سپس برای خود نهار درست میکنند. قبل از خوردن غذا، آیدا با لروکس تماس میگیرد و میگوید که حال مروه خوب نیست، زیرا او با مادر بورا به مشکل خورده و مادرش مروه را به عنوان عروسش نمی‌پذیرد. او میگوید که صبح به استانبول برمیگردند و بورا نیز از برگشتن آنها خبر ندارد. لروکس از آیدا میخواهد به بورا خبر دهد. او برای وضعیت مروه ناراحت می شود. بعد از قطع تماس، دمیر به خاطر اینکه باعث ازدواج پنهانی و بی خبر بورا و مروه شده و این مشکلات سر آنها آمده ، عذاب وجدان میگیرد، اما لروکس به او میگوید که او مقصر نیست و او را دلداری میدهد. دمیر دور از چشم لروکس با یکی از دوستانش تماس میگیرد تا برای بورا کاری مناسب پیدا کند. او سپس با آیدا تماس میگیرد و از او میخواهد تا رزومه بورا را برای او ارسال کند‌. لروکس به است فکر می افتد که برای مروه و بورا با بنیامین تماس گرفته و از او وقت بگیرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *