خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۶۱ + زیرنویس فارسی

لروکس و دمیر، صبح روز تعطیل در خانه تصمیم میگیرند که تغییر دکوراسیون دهند. لروکس میگوید حالا که تا قبل از این دکور خانه با دو سلیقه متفاوت و نیازهای جداگانه بوده، باید خانه ای دو نفره شود. آنها وسایل و دکوراسیون را طبق سلیقه هر دو، تغییر می دهند.
ایلول در خانه خود سخت مشغول تمرین بوکس است. بوراک با او تماس میگیرد تا دو تایی به ورزش بروند، اما ایلول میگوید که در خانه برای جابجایی وسایل مشغول است و کار دارد. او مشغول باز کردن کارتونهایش می شود. کمی بعد، بوراک دم در خانه آمده و میگوید که برای کمک به او آمده است. آنها با یکدیگر خانه را می چینند. و بوراک بعد از تمام شدن کارها می رود.
عظمیه با دمیر تماس میگیرد و خبر میدهد که مشتری جدید، برای اولین روز هفته صبح زود قرار کاری گذاشته است‌ .دمیر از اینکه ساعت جلسه خیلی زود هنگام است کلافه می شود، اما قبول میکند. او تصمیم می‌گیرد به شرکت برود تا پروژه ها را به خانه آورده و به کمک لروکس بررسی کند.او وقتی وارد شرکت که تعطیل است می شود، صدای آواز خواندن می شنود. او جلو رفته و ایلول را میبیند که سر میز خودش مشغول کار و آواز خواندن است. دمیر یاد روزهایی می افتد که ایلول برایش آواز می خواند. او بی توجه به ایلول به اتاقش رفته و پرونده ها را بر میدارد. موقع خروجش، ایلول او را میبیند و با او رو در رو می شود. دمیر وقتی متوجه می شود که ایلول ساعت جلسه را با مشتری هماهنگ کرده است ،از اینکه با او مشورت نکرده است ، گله میکند. ایلول میگوید که دمیر همیشه صبح خیلی زود بیدار می شد و همه تمرکزش روی کار بود. دمیر میگوید که آن دمیر سابق بود و حالا همه چیز عوض شده است. او با منظور این حرف را می زند و سپس بیرون می رود.
دمیر پیش ودات می رود. او در مورد شرایط اخیر با او درد و دل میکند و میگوید که با افکار به هم ریخته به خاطر ایلول، نمیخواهد به خانه پیش لروکس برود.او تعریف میکند که شب قبل، قصد داشت ماجرا را به لروکس بگوید، اما بخاطر نگرانی لروکس از حالات او، منصرف شده است. ودات به لروکس حق میدهد و میگوید که او ترس از دست دادن دمیر را دارد و در واقع نیز ممکن است او همانطور که ناگهانی به استانبول آمد، باز هم برود. دمیر میگوید که هرگز این کار را با لروکس نمیکند و چنین کاری از خصوصیات ایلول است. ودات به او میگوید که بعد از گذشت زمان و با اعتماد لروکس به او، آن موقع در مورد ایلول به او بگوید.
ابراهیم با آیدا تماس می‌گیرد. آیدا میگوید که در هتل مانده و مروه شرایط خوبی ندارد، زیرا مادر شوهر او با او بد رفتاری کرده و او را قبول نکرده است و فعلا یا مشکلات آنجا دست و پنجه نرم می کند. آنها کمی با یکدیگر حرفهای عاشقانه زده و خداحافظی میکنند.
شب در خانه، بعد از اینکه دمیر و لروکس روی پروژه کار می‌کنند، مشغول دیدن فیلم ترسناک می شوند.
ایلول در خانه اش با دیدن تیشرت دمیر بین وسایلشان،یاد شبی می افتد که به دمیز گفته بود خواب دیده است او با دختر دیگری در ارتباط است، و آن تی‌شرت تن آن دختر بوده است. دمیر نیز تیشرت را به ایلول داده بود تا خیالش راحت باشد که دختر دیگری در کار نیست.
ایلول ، تیشرت را از کشو در می آرود و آن را می پوشد، و سپس با رویابافی های خودش توی تخت رفته و می خوابد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *