خلاصه داستان سریال ترکی لروکس قسمت ۶۹+زیر نویس فارسی

شب ودات برای شام پیش دمیر می آید .

دمیر نگران تنها بودن لروکس و ایلول است.

هرچند که ایلول به او گفته است چیزی به لروکس نمی‌گوید و دمیر به او هشدار داده است که با لروکس صمیمی نشود،

اما دمیر و ودات هر دو میدانند که لروکس دختر خونگرم و صمیمی است و به راحتی با همه دوست می شود.

کمی بعد لروکس بادمیر تماس میگیره .
آنها کمی بایکدیگر عاشقانه حرف میزنند ولروکس میگه که فردا بعد از بهتر شدن هوا برمیگردم.

دمیر میفهمه که لروکس و ایلول با هم صمیمی شده اند .

بعد از قطع تماس ودات از دمیر میخواهد که نگران نباشه چون لروکس اورا دوست داره و مشکلی بینشون پیش نخواهد امد

درخونه ایدا مروه درحال خراب کردن وسایل بجا از بورا است و آیدا و ایبو بانگرانی بهش نگاه میکنند.

مروه چیزی درمورد تصمیم جداییشون به ایدا نگفته

اوحاضر به حرف زدن نیست و به اتاقش میره تا آیدا و ایبو رو تنها بذاره.

اونها نگران وضعیت مروه هستند اما ایدا میگه که باید ابتدا با مروه صجبت کنه.
نیمه شب دمیر خواب میبینه که لروکس مقابل بچگی های او ایستاده و اونو ترک میکنه .

او پریشان از خواب میپره و همون لحظه لروکس هم که خواب بد دیده و بیدار شده و بااو تماس میگیره.

او میگه که خواب دمیر را دیده و باهم کمی صحبت میکنند و دوباره میخوابند .

بوراک با ایلول تماس میگیره تااز اوخبر بگیره.

ایلول که فکرش درگیره میگه که لروکس دختر خیلی خوب و مهربونیه و از اون خوشش اومده.
بوراک هم اونو تایید میکنه.

ایلول میگه که حالا میتونه اونهارو نسبت به دوستی بالروکس درک کنه.

صبح زود دمیر به جزیره به دنبال لروکس میره.

لروکس هنوز از خواب بیدار نشده.

صاحبخانه از دمیر استقبال کرده و همچنین عشق او وانتخابشو تحسین میکنه.

کمی بعد لروکس بیدار شده و می آید.

دمیر از این که یک شب از هم جدا بودن گله میکنه و میگه که دیگه هیچ وقت نباید شبی رو تنها بگذرونند.

ایلول نیز بیدار شده و پایین می آید
ترجیح میدهد که به بهانه کار بیشتر در جزیره بمونه و مزاحم دمیرو لروکس نباشه.

ودات وقتی به گلخونه میره مروه رو میبینه که در حال کاشت گله .

او از این که مروه این وقت صبح به اونجا اومده متعجب میشه.

اومتوج آشفتگی مروه شده و اونو برای صبحانه نگه میداره تا کمی باهم صحبت کنند.

ودات سعی داره که غیر مستقیم به مروه بفهمونه کخ باید قدر زندگیشو بدونه و بخاطر یک مورد مشکل تمام زندگیشو خراب نکنه

وقتی ایدا و ایبو بیدار میشن متوجه میشن که مروه رفته .

ایدا هنوز از ایبو بخاطر دیدار بادوست دختر قبلیش دلخوره اما ایبو نیز اصرار داره که باید دوست پسر قبلی اونو ببینه تا حس اونو درک کنه.

اوهنگام رفتن از خونه به ایدا ابراز علاقه کرده و میگه دوستت دارم.

ایدا شکه شده و بشدت ذوق میکنه.

دمیر لروکس را روی تپه ای میبره که تمام شهر از اونجا معلومه

انها بایکدیگر در مورد احساس و علاقه صحبت میکنند

لروکس به دمیر میگه که احساس میکنه مشکلی داره و از اون پنهان میکنه .

دمیر باز هم به او چیزی نمیگه.

سپس لروکس قول میده که هرگز اونو ترک نکنه و دمیر از اون میخواهد که هر زمان به هر دلیلی اگر اتفاقی افتاد لروکس بدونه که هیچ کس رو به اندازه اون دوست نداشته.