خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۳۰ + زیرنویس و دوبله

شب، لروکس و دمیر هیچکدام به دعوت فیروزه خانم به کافه هپی پای نمی روند. ایبو و آیدا، شب به کافه می روند تا به کارهای آنجا رسیدگی کنند. فیروزه خانم و لیلا که رفته اند، به پسری سپرده اند که تا آمدن دو جوان منتظر بماند. آن پسر وقتی آیدا و ایبو را می بیند،به تصور لروکس و دمیر، کافه را تحویل داده و می رود. آیدا و ایبو داخل رفته و از دیدن فضای رمانتیک و میز شام و شمع های اطراف غافلگیر می شوند. آیدا کاغذی روی میز می بیند که از طرف فیروزه و لیلا خانم است. او تصور میکند که آنها این فضا را برای او و ایبو درست کرده اند. آنها خوشحال شده و مشغول شام خوردن می شوند‌.

 

دمیر زودتر به خانه رفته و شام درست کرده است. لروکس به خانه آمده و وقتی میز شام را چیده شده و آماده میبیند، با تصور اینکه دمیر مهمان دارد، کلافه شده و از اینکه مجبور است بیرون برود گله میکند. دمیر او را پشت میز نشانده و میگوید که این شام را برای خودشان درست کرده است. لروکس که خیلی گرسنه است، خوشحال شده و سریع مشغول خوردن غذا می شود. دمیر از اینکه لروکس غذا را با دست میخورد حرصش میگیرد و لروکس نیز به زور میخواهد دمیر را وادار کند که وسواس نباشد و با لذت با دست غذا بخورد. در این حین، آلارا با دمیر تماس میگیرد. دمیر داخل رفته و جواب آلارا را میدهد. آلارا به دروغ میگوید که تماسهای او را ندیده بود.

 

دمیر توضیح میدهد که در مورد خبر دادن بابت استارت پروژه و سرعت در تحویل آن تماس گرفته بود. آلارا متعجب شده و میگوید که عجله ای در کار نیست، اما دمیر که در واقع نمیخواهد هیچ بهانه ای دست آلارا باشد، این کار را صحیح میداند. آلارا وقتی میبیند که دمیر در مورد لروکس چیزی نمی‌گوید، از او میخواهد که بیرون بروند تا صحبت کنند. دمیر سر قرار با آلارا می رود.

 

لروکس در این مدت به اتاق دمیر رفته و به او فکر میکند. او تصور میکند که با دمیر است و به عنوان عشق او در کنارش روی تخت دراز کشیده و او را پیتر پن صدا می زند. او سپس به اتاق خودش می رود و ماهی خود را در یک آکواریوم بزرگ و زیبا میبیند. روی کاغذی کنار آکواریوم از طرف دمیر نوشته است تولدت مبارک. او سوپرایز شده و به شدت خوشحال می شود‌.
آلارا بحث لروکس را پیش میکشد. دمیر که از دست او کلافه شده، برای اینکه سو تفاهم آلارا مشکل ایجاد نکند به ناچار واقعیت را برای او تعریف میکند و ماجرای خانه را میگوید. آلارا گویا کمی آرام شده و خیالش راحت می شود.

 

لروکس در خانه مشغول درست کردن پودینگ برای دمیر می شود. دمیر هنگام برگشت به خانه برای لروکس آبنبات چوبی میخرد. او وقتی غیه خانه می رود، در اتاقش پودینگ را همراه یادداشتی از لروکس می بیند. او خوشحال شده و پودینگ را می‌خورد.

 

صبح لروکس با انرژی و خوشحال بیدار شده است. او از دمیر بابت آکواریوم تشکر میکند. کمی بعد بوراک دم در آمده و میخواهد با لروکس سر پروژه محوطه برود. دمیر که پشت دیوار پنهان شده وقتی می شنود که بوراک به لروکس می گوید «خوشگلم»، عصبی می شود. لروکس و بوراک می روند.بچه ها در شرکت نیز به همراه آلارا به ساختمان پرورشگاه برای بازسازی می روند.

 

لروکس و بوراک در محوطه مشغول حرف زدن هستند که دمیر نیز سر زده به آنجا می آید. بوراک از آمدن او متعجب می شود‌. دمیر بوراک را به بهانه بررسی پروژه به شرکت میفرستد و خودش پیش لروکس میماند. دمیر زیر اندازی پهن کرده و از داخل ماشین پودینگ های لروسم را می آورد و مشغول خوردن می شوند. سپس کمی از رویاهایشان میگویند و در حرفهای دمیر غیر مستقیم علاقه او به لروکس مشخص می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *