خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۳۷ + زیرنویس و دوبله

OTlTFvIqPcQ
بعد از رفتن آلارا، آیدا و مروه از حرص او به لروکس میگویند که سه تایی به بازار رفته تا لباسهای خوب بخرند که در سفر شیک به نظر بیایند. لروکس با بی حوصلگی میگوید که قصد خرید ندارد و میخواهد به خانه برود.
در کافه، اوستا محرم ناگهان مقابل لیلا خانم ظاهر می شود. لیلا خانم از دیدن او شوکه می شود. اوستا محرم با خوشحالی ماجرای سفر را توضیح داده و از لیلا و فیروزه خانم میخواهد که به عنوان همراه با او بیایند. لیلا خانم ابتدا قبول نمیکند، اما فیروزه خانم قبول میکند. اوستا محرم طبق معمول ناگهانی غیب می شود. فیروزه به لیلا میگوید که باید به این سفر بروند زیرا فرصت مناسبی برای نزدیک کردن دمیر و لروکس است. آیدا نیز به دامپزشکی ایبو رفته و از او برای سفر دعوت میکند.
در خانه، لروکس که به خاطر حرفهای آلارا عصبی شده است با دمیر بحث میکند و با کنایه در مورد خوشگذرانی های او و آلارا میپرسد. دمیر در مقابل حرص خوردنهای لروکس چیزی نمی‌گوید و لروکس بیشتر عصبی می شود. دمیر بی تفاوت به اتاقش می رود تا بخوابد.
شب، دمیر به اتاق لروکس می رود. او هدیه هایی به عنوان سوغاتی برای لروکس آورده است. لروکس بسیار خوشحال شده و از دمیر تشکر میکند. بعد از رفتن دمیر، لروکس با حس خوب به او فکر میکند، اما دوباره به خودش یادآوری میکند که دمیر با آلارا بوده است.
صبح، دمیر به اتاق لروکس می آید و او را برای آماده شدن برای سفر بیدار میکند. لروکس میگوید که قصد آمدن به سفر را ندارد.
‌دمیر با جدیت میگوید که او حتما باید بیاید و امکان ماندن او وجود ندارد. او در مقابل انکارهای لروکس، خودش ساک لروکس را برداشته و برای او لباس جمع میکند و بی توجه به او پایین رفته و منتظر آمدن لروکس است. لروکس با کلافگی بلند شده و حاضر می شود.
دمیر لروکس را مقابل در شرکت که همگی جمع شده اند می برد تا آنها با اتوبوس بروند و خودش با ماشین بیاید. بچه ها همگی سوار اتوبوس شده و به سمت مقصد حرکت می کنند.
آنها به هتل ویلایی رسیده و سپس هر کدام کلید اتاقهایشان را دو به دو میگیرند. مروه برای اینکه کارت شناسایی او را نبینند که متوجه عوض شدن فامیلی او و ازدواجش با بورا نشوند، پنهانی از صف بیرون می آید تا در آخر خودش با آیدا اتاق بگیرد.
لروکس به کلبه خودش می رود. او وقتی ساکش را باز میکند از لباسهای بی ربطی که دمیر برایش انتخاب کرده عصبی می شود. آیدا و مروه نیز کمی بعد به کلبه او آمده و در مورد دمیر و آلارا و رابطه آنها صبحت میکنند. لروکس باز هم خودش را به بی اعتنایی می زند. عظمیه نیز وارد اتاق می شود. او که از احساس لروکس به دمیر خبر دارد، به عمد اتاق دمیر و آلارا را که کنار هم بوده عوض کرده است.
آلارا با مسئول هتل در حال بحث کردن است. مسئول هتل میگوید که خود آلارا تماس گرفته و اتاقش را عوض کرده است، اما آلارا میگوید که حتما میخواهد اتاقش کنار دمیر باشد و او تماسی نگرفته است. مسئول هتل میگوید که این کار امکانپذیر نیست زیرا اتاق ها پر شده اند.
بچه ها بعد از استقرار به سمت دریاچه می روند. آنها طبق برنامه ای که آلارا چیده است به دو گروه تقسیم می شوند تا بازی کنند و سپس تیم بازنده به تیم برنده شام بدهد. بوراک و دمیر تیم تشکیل داده و هر کدوم عضوی انتخاب می‌کنند. لروکس عوض تیم بوراک شده و دمیر نیز آلارا را انتخاب میکند. آلارا از اینکه دمیر او را انتخاب کرده به شدت ذوق زده می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *