خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 168

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 168 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال هرجایی قسمت 152

سریال هرجایی قسمت 168

سلطان و جهان دوباره همدیگر را ملاقات می کنند. جهان از سلطان می خواهد که بفهمد اصلان کیست و با عزیزه چه نسبتی دارد. وقتی سلطان از این کار امتناع می کندجهان تهدیدش می کند که در آن صورت راز او را برملا خواهد کرد.

زهرا به اتاق ریحان می رود و از اینکه تا آن زمان ناتنی بودن هازار را از او پنهان کرده عذرخواهی می کند و می گوید: «فکر می کردم من و پدر واقعیت عاشق هم هستیم اما وقتی من حامله شدم اون ما رو نخواست. منم ترکش کردم. هازار دوست دوران سربازی برادرم بود و برادرم موقع شهادت من و مادرم رو به اون سپرد. بعد من وپدرت ازدواج کردیم و خوشبخت بودیم. حالا من همیشه کنار تو و میران هستم. نمی ذارم جدا بشین.»

حنیفه با عزیزه تماس می گیرد و می پرسد: «وقتی خواستی خودت رو بکشی و انتقام رو به پایان برسونی چرا فکری به حال من نکردی؟» عزیزه می گوید: «قرار بود بعد از مرگم محمود تو رو پیش گونول و سلطان ببره و تو بعد از من به گونول خدمت کنی.» حنیفه متوجه می شود که عزیزه او را فراموش کرده و فقط از او سواستفاده کرده است. بنابراین به اصلان زنگ می زند و می گوید: «من طرف تو هستم و به زودی در مورد آتیش سوزی در گذشته باهات حرف می زنم.»

اصلان و ریحان همدیگر را ملاقات می کنند. اصلان که قصد دارد توجه ریحان را به خود جلب کند یادداشتی را از شخص ناشناس به او نشان می دهد که در آن نوشته شده: «باید برای کمک به ریحان و میران به نصوح نزدیک بشی.»

این یادداشت که نوشته خود اصلان است به نظر ریحان مشکوک به نظر می رسد ولی با این حال می گوید: «این یادداشت ها به من و میران کمک کرد تا واقعیت ها رو بفهمیم. حالا هم بهش اعتماد می کنم و کمکت می کنم.» اصلان می گوید: «پس با من نامزد شو تا بتونم به نصوح نزدیک تر بشم.»

ریحان با عصبانیت می گوید: «من میران زن و شوهریم. حق نداری این حرف رو بزنی.»

و بدون توجه به عذرخواهی اصلان از آنجا می رود و در اتاقش با میران رو به رو می شود. او از میران می خواهد تا در کوچه منتظرش باشد چون ممکن است آزاد و جهان آنها را گیر بیندازند.

میران به کوچه می رود اما جهان که متوجه حضور میران شده به اتاق ریحان می رود و او راتهدید می کند که حق ندارد میران را ببیند.

ریحان به همراه عمویش به کوچه می رود و با دیدن میران داد می کشد: «ما طلاق گرفتیم ولی تو بازم دست از سرم برنمیداری. مزاحم من و خانواده م نشو.»

میران اول جا می خورد ولی بعد می فهمد که کسی مراقب آنهاست و او هم دعوا می کند و می رود و در گوشه ای پنهان می شود و می فهمد که کسی که باعث بدرفتاری ریحان بوده جهان است. ریحان به عمویش می گوید: «من پنهانکار نیستم ولی پدربزرگم با پنهانکاری زندگی همه ما رو سیاه کرده. اما بالاخره واقعیت ها رو می فهمیم.»

میران با اصلان تماس می گیرد و با او در تچه ای خارج از شهر قرار می گذارد تا صحبت کنند.

اصلان هم به ریحان خبر می دهد و ریحان که نگران است میران کار خطرناکی کند به همراه هارون به آنجا می رود.

محفوظ هم که حرف های اصلان را شنیده به عزیزه خبر می دهد که میران و اصلان قرار ملاقات دارند و ممکن است درگیر شوند.

عزیزه که چند دقیقه قبل یادداشتی از شخص ناشناس دریافت کرده که گوشه سنگ مزار دلشاه را برایش فرستاده و تهدید کرده که به زودی چهره واقعی اش را نمایان خواهد کرد.

عزیزه به یاد می آورد که وقتی مهمت به تحریک او دنبال هازار و دلشاه رفته بود، خودش را به آنجا رسانده بود و مهمت با دیدن مادرش به او گفته بود که او آن دو را کشته است در حالی که از سالها قبل آنها عاشق هم و بی گناه بودند و با اسلحه به سر خودش شلیک کرده بود.

عزیزه فریاد کشیده بود و محمود که در آن زمان پسربچه ای بود عزیزه را از آنجا دور کرده بود.

ریحان به محل قرار اصلان و میران می رسد و آنها را می بیند که با هم گلاویز شده اند. اصلان می گوید: «کاری نکن دشمن هم بشیم.»

میران می گوید: «ما دشمنیم. همه کارها و حرفهای تو دروغه.» میران از کوه پرت می شود و اصلان دست او را می گیرد تا کمکش کند ولی میران اسلحه رو به طرف او می گیرد.

عزیزه که از دور مراقب آنهاست فورا به محمود دستور می دهد به میران شلیک کند. میران تیر می خورد و داخل رودخانه سقوط می کند و ریحان با وحشت جیغ می کشد.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 168 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 169 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *