خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 109

در این مطلب خلاصه قسمت 109 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

 

سریال گودال قسمت 109

جومالی روی زخم های یاماچ مرهم می گذارد و آرام اشک می ریزد.

وارتلو در کوچه ها سرگردان است که عده ای به او حمله می کنند و هرچه دارد را می دزدند.

وقتی یکی از آنها می خواهد گردنبند وارتلو را بردارد او عصبانی شده و نمی گذارد.

کمال به فریده قول می دهد که برود و قهرمان را از چتو و افرادش بگیرد.

وقتی از خانه بیرون می رود و ماحسون او را می گیرد و با چکش روی دست او می کوبد.

بعد هم سراغ چتو می رود و چتو به او می گوید که بچه را نیست و نابود کند.

اما ماحسون دلش به رحم می آید و بچه را به فریده پس می دهد و می گوید: «از استانبول برو شهر آبا و اجدادیت. تو دیگه وجود نداری. مردی. پسرت اینجا مرد اونجا زندگی میکنه. اما اگه یه کلمه حرف بزنی اونجا میمیره. یکی هم این که بچتو هیچ وقت تنها نذار… »

مکه و افرادش کمین کرده اند.

شخصی از خانه ای بیرون می آید و مکه به همراه افرادش او را دنبال می کنند تا هرطور شده گیرش بیندازند اما نمی توانند و افراد جلاسون او را گرفته و پیش جلاسون می برند.

جلاسون هرچه دارد را از او می گیرد و بعد هم ولش می کند.

مکه وقتی متوجه می شود که باز هم جلاسون طعمه ی انها را گرفته عصبانی می شود و به مکان جلاسون و افرادش می رود تا دعوا راه بیندازند.

مکه و جلاسون انگار دیگر دوستان صمیمی سابق نیستند.

جلاسون می گوید: «مگه نیومدی درمورد کار حرف بزنی پسر آرایشگر؟ »

مکه می گوید: «نیومدم در مورد کار حرف بزنم اومدم ازت حساب پس بگیرم. آدمی که من دنبالشم. از دیشب تا صبح آدم گذاشتم بگیرنش و تحت نظر گرفتمش.. بعد تو اومدی لقمه ی حاضر شده رو گرفتی هان؟ »

جلاسون لبخندی می زند و می گوید: «شماها خودتون احمقین من چیکار کنم؟ تو آدمو دنبالش کردی تا اینجا کشوندیش! چیکار میکردم پسر؟! »

بعد هم وقتی بحث انها بالا می گیرد، شخصی از بره های سیاه به نام ارسوی به همراه افرادش سر می رسد و آنها را تهدید می کند و می گوید: «دفعه قبل به اسمتون احترام گذاشتیم مثل خر کتکتون زدیم ولی اینجور که معلومه سیر نشدین.. ولی این دفعه نمیگم کتکتون بزنن میگم به پاهاتون شلیک کنن! اعصاب منو خرد نکنین وگرنه به ماحسون میگم! »

مکه و افرادش کوتاه می آیند و از انجا می روند.

ارسوی رو به جلاسون می گوید: «همدیگرو نکشین. نونی که بهتون داده میشه رو نصف کنین. قوانین اینا هستن. هرکی قوانینو رعایت نکنه میره. »

چتو به ماحسون می گوید: «یاماچی که ما آویزون کردیم و برش داشتن انگار؟ »

ماحسون می گوید: «آره یه آدم قدبلند و لاغر بوده ولی بچه ها قیاقشو ندیدن. اشتباه از ما بود. باید همون اول میکشتیمش. »

چتو می گوید: «ما یه قولی دادیم. اگه به اون عمل کنیم نباید نگران چیزی باشیم. تو زن یاماچو واسم پیدا کن. بعدش خیالت راحت باشه. »

سنا هرروز برای علیچو سوپ می برد و از او خبری از یاماچ می گیرد.

اما روزهاست که یاماچ پیش علیچو هم نیامده.

سنا نگران می شود و زیر لب می گوید: «حتما بلایی سرش اومده.. »

جومالی روزهاست که مراقب یاماچ است و نمی تواند بیرون برود یا مکانشان را عوض کند.

بالاخره شبی پنهانی یاماچ را سوار اتومبیلی کرده و به مکان امن دیگری می برد.

بعد از مدتی یاماچ به هوش می آید. او با دیدن جومالی جا می خورد و بعد هم زیر گریه می زند.

جلاسون صبح با صدای آکشین که کنار پنجره است و زیر لب می گوید: «بادبادکه نیست. امروزم نیومد.. .»

بیدار می شود. او به سمت آکشین می رود و وقتی به او دست می زند و اکشین خودش را عقب می کشد و می گوید: «نکن جلاسون یکی میبینه.. »

جلاسون می گوید: «آکشین ما با هم ازدواج کردیم. اینجا هم خونمونه.. »

آکشین فقط به او نگاه می کند و بعد هم می گوید که برای آجار کیک درست کرده است.

ناگهان صدای مادر جلاسون درمی آید که با عصبانیت می گوید: «این دختره بالاخره مارو میکشه. رفته خاک و با آرد قاطی کرده. باید بیاد خراب کاریشو تمیز کنه! »

بعد هم سراغ آکشین می رود و موهای او را می گیرد و روی زمین می کشد.

اکشین جیغ می کشد که جلاسون سر می رسد و مادرش را با عصبانیت از اتاق بیرون می کند.

یاماچ هنوز هم در بستر است و از جومالی می پرسد: «داداش خبر مرگ تورو واسم آوردن… ؟! »

جومالی بعد از کمی توضیح می گوید: «من الان از نظر قانونی مرده محسوب میشم! »

ناگهان صدای در می آید و جومالی با چاقوی توی دستش به سمت در می رود که کمال وارد خانه می شود.

او یاماچ را در آغوش می گیرد و بعد هم سراغ فریده را می گیرد.

یاماچ سکوت می کند و کمال هم ناراحت به او خیره می شود… .

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 109 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 110 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *