خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 262

در این مطلب خلاصه قسمت 262 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 262

سلیم عمو و جومالی و آکین را در اتاق کار ادریس جمع می کند تا جلسه ای داشته باشند.

او می گوید که باید محتاطانه عمل کنند و از آکین می خواهد که مسئولیت محافظت از خانواده را بر عهده بگیرد.

آکین از اینکه رویش حساب کرده اند خوشحال می شود. سلیم در ادامه می گوید که گودال باید به قلعه تبدیل شود و به جوانهای محله سپرده که نوبتی نگهبانی بدهند.

جومالی طرفدار روشی است که یاماچ پیش گرفته و می گوید:« بذار یاماچ آشوب به پا کنه ما هم پشت سرش حرکت می کنیم.»

اما عمو از سلیم حمایت می کند و رو به جومالی می گوید:« باید از گودال محافظت کنیم. خیلی وقته از متین هم خبری نداریم باید سراغش بریم و تنهاش نذاریم.»

سپس عمو به خانه ی متین که بخاطر غم از دست دادن کمال در خوردن مشروب زیاده روی می کند می رود.

او در کوچه به همراه متین قدم می زند و می گوید:« تنها برادری که داشتی کمال نبود.» و در همان لحظه سلیم و جومالی به طرف متین می آیند و او را در آغوش می گیرند تا برادری شان را یاد آوری کنند.

یاماچ پیش علیچو می رود و به او می گوید:« می خوام طلاهای چاعتای رو پس بدم چون شکست خوردم.»

علیچو می گوید:« شکست خوردن با تسلیم شدن فرق داره. بابام می گفت خوبه که بخاطر چیزای با ارزش جنگید. چیزایی که از خود آدم مهمتر باشن.»

یاماچ که تحت تاثیر حرفهای او قرار گرفته می گوید:« پس می رم که درحال جنگیدن ببازم.»

یاماچ به کارگاه شنول می رود تا مسئولیتی به او بسپارد. شنول از شکی که به مرتضی دارد حرف می زند و می گوید:« وقتی برادر آذر رو زدن مرتضی جوری به راحتی ما رو پیدا کرد که انگار خودش ما رو رسونده بود. در حالی که فقط من و اون اونجا بودیم.»

یاماچ که متقاعد شده مرتضی به آنها خیانت می کند می گوید:« زیاد بهش فشار نیار. نذار بفهمه که بهش شک داری. حتی بذار از همه چی باخبر بشه.»

عایشه بالاخره به خانه ی آذر می رود تا به کاراجا سر بزند. کاراجا که روزها منتظر او بوده شروع به گله کردن از مادرش می کند و بعد از گفت و گوی کوتاهی با رفتار سردش او را راهی می کند.

سلیم در قهوه خانه با مهربانی به آکین می گوید:« از اعتمادم سواستفاده نکن. منو نا امید نکن پسرم. باشه؟» و دستش را روی شانه ی او می گذارد.

اکین برای اطمینان دادن به او سری تکان می دهد.

آکین سراغ سرجان که برادر دوست دختر سابقش است می رود و با تهدید از او می پرسد که سونگول کجاست؟

سرجان با عصبانیت می گوید:« زندگیشو خراب کردی. کسی به اندازه ی تو به اون آسیب نزده. از اون گلوله هایی که اون شب شلیک کردی یکیش به پای سونگول خورد. تو روانی هستی. اجازه نمی دم به خواهرم دست بزنی.»

آکین که گوشی سرجان را دزدیده شماره ی سونگول را پیدا می کند و لبخندی می زند.

یاماچ به قهوه خانه می رود و رو به سلیم می گوید:« من بدون جنگیدن نمی بازم. جلوی این یارو هم سر خم نمی کنم. درد این یارو با منه من نمی ذارم به کس دیگه آسیب برسونه. نگران نباش حرف تو رو هم نادیده نمی گیرم.»

در همین موقع مرتضی و شنول کامیون پر از طلا را با خود می اورند و یاماچ پنهانی به شنول می گوید که با مرتضی تنها نماند و چند نفر ادم با خودش ببرد.

خود یاماچ هم پشت فرمان کامیون می نشیند و راه می افتد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 262 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 263 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *