خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 154

در این مطلب خلاصه قسمت 154 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

 

سریال گودال قسمت 154

فرهاد همراه عده ای دیگر سراغ آرایشگاه موحی الدین می رود و مکه را صدا می کند. مکه هم که از قبل همراه دوستانش خود را آماده کرده با دیدن فرهاد برق محله را خاموش می کند و محله در تاریکی فرو می رود و بعد به فرهاد و دوستانش حمله می کنند و آنها را می زنند و از آنجا دور می کنند.

برق را برمی گردانند و اینبار فقط مکه و فرهاد باقی مانده اند. مکه چاقویش را بیرون آورده و یقه او را می گیرد و به او می گوید: «فکر کردی کی هستی مرتیکه؟! » فرهاد می گوید: «تو مارو دست کم گرفتی ولی ما خیلی تعدادمون زیاده.. »

بعد هم دوستانش سر می رسند و همه با هم به جان یکدیگر می افتند.

چتو به عایشه می گوید که حرفی یا علامتی به وارتلو ندهد تا نفهمد که او آنجاست.

عایشه هم در را باز می کند و وارتلو به او می گوید: «اگه میخوای بری بیمارستان بیا من برسونمت. چتو عوضی تو گوداله. »

عایشه می گوید که امشب دیگر نمی رود. وارتلو قبول می کند و می رود. بعد چتو با بی حالی به عایشه می گوید: «باید کمکم کنی… وگرنه با من فرقی نخواهی داشت. » و بیهوش می شود.

عایشه هم به چتو کمک می کند و گلوله را از بدنش او بیرون می کشد و زخمش را هم بخیه می زند.

وارتلو از خانه عایشه بیرون آمده و به مدد می گوید که چتو را زخمی کرده و حتما همین دور و برهاست و باید دنبالش بگردیم. همان لحظه با دیدن جوانانی که با سرعت از جلویشان رد می شوند به سمت محل دعوا می رود و آنها را جدا می کند.

وارتلو می گوید: «بره های سیاه تموم شدن شما شروع کردین. ما درگیر چی هستیم شما چیکار دارین میکنین. تو این محله دعوا نباشه! »

مکه رو به او می گوید: «گمشو وارتلو! برای ما کوچوالی بازی درنیار! » وارتلو جلو می رود و می گوید: «پسر مگه تو همین دو روز پیش با اسلحه به جنگ این بی شرف ها نرفتی؟ به خاطر من و سعادت؟ »

مکه می گوید: «اون فرق میکنه. تو کسی نیستی که تو محله خودم برام تعیین تکلیف کنی! »

وارتلو کمی مکث می کند و بعد چاقوی خود مکه را از دست او می گیرد و سمت گلویش می برد و می گوید: «دور روز پیش بهم خوبی کردی حالا بهم میگی که بیا تو مغزم یه تیر خالی کن مگه میشه؟ »

همان لحظه کسی به فرهاد خبر می دهد که دوستش به خون نیاز دارد و فرهاد رو به مکه می گوید: «این مسئله اینجا تموم نشد! » و همراه دوستانش می رود. وارتلو هم همراه مدد از آنجا دور می شود.

سلیم از سنا می خواهد که کمی حرف بزنند و می گوید: «من امروز ماحسونو دنبال کردم. اونو چتو همونایین که یاماچو به این روز اوردن. بعد… میخواستم بکشمش ولی نتونستم… میدونی منم این کارو کردم ولی خیانت کردن خیلی سخته! سنا تو نمیتونی این بارو به دوش بکشی. اگه میخوای از کسی انتقام بگیری از من بگیر. »

سنا که تعجب کرده و کلافه شده از او می پرسد که جریان چیست؟ و بعد هم بلند می شود که برود. سلیم می گوید: «اون مردی که شب دم در آپارتمان باهاش حرف میزدی، کی بود؟ »

سنا جا می خورد و می گوید فکرت؟ سلیم می گوید: «فکرت نیست. رئیس کوچیکه بره های سیاه ماحسونه! » سنا عصبی می شود و می گوید: «ِیعنی چی؟ این آدم چند ماهه بیخ گوش منه! »

سلیم از او می خواهد که آرام باشد. سنا می خواهد به خانه برگردد و سلیم این اجازه را به او نمی دهد و از او قول می گیرد که یاماچ هم چیزی نفهمد چون دیوانه خواهد شد.

وارتلو به بیمارستان رفته و به جومالی و عمو می گوید که وضع محله خراب است و از جومالی می خواهد به محله برود و حواسش به مردم باشد.

جومالی هم از متین و کمال می خواهد که به محله سر بزنند و قضیه را حل کنند. کمال سراغ فرهاد می رود و متین هم حرف های مکه را می شنود. اما سرکان دوست فرهاد میمیرد و آتش خشم فرهاد دو چندان می شود.

سلیم به آپارتمان سنا و خانه پایینی می رود و همه جا را می گردد و صاحبخانه ی دست و پا بسته را که از بس کتک خورده و نای حرف زدن دارد را هم پیدا نمی کند.

کمال برای جومالی همه چیز را تعریف می کند و جومالی با دیدن مغازه سوخته موحی الدین عصبانی می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 154 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 155 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *