خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 338

در این مطلب خلاصه قسمت 338 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 338

گولکان رمزی را پیدا می کند و با دادن مبلغی پول از او می خواهد که برایش کار کند. رمزی با کمال میل قبول می کند.
یاماچ به مراسم تشییع جنازه ی پسری که در بار کار می کرد و به دست گولکان کشته شد می رود و از دوستان پسر جوان ماجرا را می پرسد. یک نفر می گوید:« یه بچه پولدار کشتش. مثل اینکه هر وقت حوصلش سر می ره برای تفریح این کارارو می کنه و با تهدید همه رو می خره و هیچ شاهدی علیه ش شهادت نمی ده.» یاماچ می گوید که حل کردن این کار را به او بسپارند.
نهیر و افسون که هر دو در یک اتاق زندانی شده اند تصمیم می گیرند شانسشان را امتحان کنند و نقشه ی فرار بکشند. وقتی یکی از نگهبانهای جوان اردنتها به اسم مراد برای آنها غذا می آورد افسون از فرصت استفاده می کند و سعی می کند که مراد را تحریک کند و خود را مشتاق خوش گذرانی با او نشان می دهد و او را کنار خودش می نشاند و می گوید:« ما خیلی حوصلمون سر رفته کاش بشه برای شیطونی کردن با هم یکم بیرون بریم.» مراد ابتدا قبول نمی کند اما کم کم تحت تاثیر قرار می گیرد و پنهانی نهیر و افسون را به پارکینگ می برد تا برای مدتی آنها را از آنجا خارج کند. گولکان متوجه این قضیه می شود و در پارکینگ گلوله ای به سر مراد شلیک می کند و افسون و نهیر را دوباره به اتاق برمی گرداند و به انها می گوید:« دفعه ی دیگه با این کاراتون مجبورم می کنین که جون شما رو بگیرم.» بعد از رفتن گولکان افسون که صورتش خونی شده و بدنش از ترس می لرزد در آغوش نهیر گریه می کند.
یاماچ درباره ی پیشنهادی که از ندیم گرفته با جومالی مشورت می کند و به او می گوید:« طرف پیشنهادش خوبه ولی اینکه خودش اون کارو نمی کنه و به ما می سپره منو به شک می ندازه.» جومالی می گوید:« به نظر من پیشنهادشو قبول کنیم. من معامله رو اینجوری بلدم که چیزی که طرف خواسته رو انجام بدم و چیزی که قراره بهم بده رو بگیرم. اگه حقمو نداد اونوقت حسابشو می رسم. در ضمن ندیم ازمون نخواسته که مواد مخدر جابه جا کنیم. ازمون خواسته یه دختر بیچاره رو نجات بدیم.»
آکین و داملا به چنگیز که از شوک زیاد گیج و منگ شده و هوشیاری اش خیلی بالا نیست می گویند که دکتر از آنها خواسته که به او یاد آوری کنند چه کسی است. آنها روی پروژکتور عکسهایی از چنگیز ماردین را در کنار خانواده ی معمولی و دخترهایش نشان می دهند. در این عکسها خبری از شرکت و ثروت اردنتها نیست. چنگیز که توان حرف زدن ندارد فقط به عکسها نگاه می کند.
اولگا از سرن می خواهد که به قولش عمل کند و او را فراری بدهد و به پسرش چاعتای برساند. سرن قبول می کند و درباره ی نقشه ای که برای فراری دادن اولگا کشیده می گوید:« نگهبانها که شیفت عوض کردن من و تو به بهانه ی هواخوری می ریم حیاط و من تو رو یه مدت تو صندوق عقب می ذارم و خودمم به بهانه ی دیدن یکی از دوستام از خونه بیرون می رم و اینجوری تو به پسرت می رسی.» اولگا اشیای با ارزشش را در کیفش می گذارد و آماده ی رفتن می شود.
یاماچ و جومالی سراغ ندیم می روند تا پیشنهد او را قبول کنند اما به او می گویند که خبر دارند خلیل ابراهیم در افغانستان گروگان گرفته شده و اگر کار او را راه بیندازند انتظار دارند که ندیم هم به قولش عمل کند و به آنها حساب دار چنگیز را معرفی کند و تاکید می کنند که درغیر این صورت ندیم را نابود خواهند کرد. ندیم قبول می کند و عکس خواهر اسکندر یعنی یاسمین را که روبند دارد و چهره اش زیرنقاب است به آنها نشان می دهد و می گوید که یاسمین و دو محافظش امشب با هواپیمای خصوصی به فرودگاه می رسند.
نیمه شب مرتضی سراغ چنگیز می رود و به او می گوید که می داند او چنگیز اردنت است و اگر چیز با ارزش یا پول گلمبه ای به او بدهد فراری اش خواهد داد. چنگیز که کم کم داشت باور می کرد زندگی اش داستان تخیلی ای بیش نیست خیلی خوشحال می شود و به مرتضی می گوید که ساعت یک میلیون دلاری اش را به او خواهد داد. مرتضی وسایل چنگیز را از کمد او بیرون می آورد اما با دیدن وسایل او وانمود می کند که توی ذوقش خورده است و به چنگیز می گوید:« من احمق هم حرفاتو باور کردم. این که ساعت خیلی ارزونیه.» او کارت ملی چنگیز را هم به او نشان می دهد و می گوید:« ایناهاش. فامیلی ت هم که ماردینه.» چنگیز همانطور که به کارت ملی چشم دوخته با ناراحتی و بهت می گوید:« نه این من نیستم. نکنه این منم؟»

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 338 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 339 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .