خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 93

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 93 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 93

انگین پیش سرکان می رود و سرکان از او می خواهد ماجرای ادا را از اول برایش تعریف کند. انگین هم از اول اول شروع به تعریف کردن می کند. سرکان خوب به حرف های او گوش می دهد و می گوید: «این چرت ترین چیزی بود که شنیدم انگین! من همچین آدمی نیستم و نمیتونم که باشم! چه خوب که الان درست مثل سرکان قبلی شدم! »
وقتی پیرل با یکی از دوستانش در مورد نگه داشتن بچه گربه صحبت می کند و می گوید: «هنوز تا زایمان وقت هست. نمیدونم به انگین بگم یا نه. نمیدونم خوشحال میشه یا نه. از طرفی کلی کار ریخته سرمون. » انگین حرف های او را می شنود و فکر می کند که پیرل حامله است و خیلی خوشحال می شود!
ادا در حالی که گریه می کند و خیلی عصبانی است پیش ملو و جرن می رود و می گوید: «سرکان منو یادش نمیاد. این چطور ممکنه؟ » ملو و جرن از او می خواهند آرام باشد و ملو می گوید: «ادا به این فکر کن که سرکان زنده برگشت. اون به زودی تورو به خاطر میاره. » اما ادا مدام بی تابی می کند.
آیفر و الکس در آتلیه دنیز نشسته اند. الکس از آیفر می خواهد تا بالاخره رابطه شان را علنی کنند چون از این پنهان کاری خسته شده اما آیفر می گوید که هنوز وقت مناسبش نرسیده. همان موقع ملو به آیفر زنگ می زند و می گوید که سرکان برگشته اما ادا را به خاطر ندارد. آیفر جا می خورد و این موضوع را به دنیز هم می گوید.
سلین پیش سرکان می رود تا برای جلسه مطبوعاتی آماده بشود چون باید همه چیز را به خبرنگاران توضیح بدهد. به محض رفتن سلین ادا به سمت سرکان می رود و ناگهان دستبندی دست خودش و سرکان می کند و بعد منتظر واکنشش می ماند. سرکان که عصبانی شده می گوید: «این یعنی چی؟ بازش کن! اینجا جای مسخره بازی تو نیست! » ادا که فهمیده سرکان چیزی به خاطر نیاورده دلخور می شود اما می گوید که این دستبند کلید ندارد و سرکان را بیشتر عصبی می کند. وقتی سلین این صحنه را می بیند در حالی که جا خورده می گوید: «واقعا باور نکردنی هستی ادا! » همان موقع خبرنگاران از راه می رسند و ادا به سرکان می گوید: «باید در مورد خودمون بهشون بگی چون آخرین بار ما داشتیم ازدواج میکردیم. » اما سرکان همچین چیزی نمی گوید و ادا خودش مجبور می شود چیزهایی سرهم کند. بعد ادا می گوید که الان جلسه ای با پلین خانم دارد و باید به انجا بروند. سرکان می گوید که با این وضع و دستبند به دست جایی نخواهد رفت اما ادا مجبورش می کند. لیلا میانه راه به انها خبر می دهد که پلین خانم در شرکت منتظر انها است و سرکان از این بی دقتی ادا حرصش می گیرد.
پیرل در مورد این که چطور می تواند به انگین در مورد برعهده گرفتن سرپرستی گربه بگوید از ملو و اردم می پرسد. ملو پیشنهاد می دهد تا فردا در جشنی که آیدان خانم به خاطر برگشت سرکان ترتیب داده این را به انگین بگوید و پیرل قبول می کند. او به سمت انگین می رود و می گوید: «فردا میخوام در مورد یه سورپرایز کوچولو باهات صحبت کنم. » انگین که حدس می زند آن سورپرایز حامله بودنش باشد سر از پا نمی شناسد.
آیفر و الکس هنوز در آتلیه هستند که آیدان سر می رسد و از این که انها کنار هم هستند جا می خورد و کمی حسادت می کند اما آیفر می گوید: «اتفاقی همو دیدیم ما اصلا همدیگه رو خارج از رستوران ملاقات نمیکنیم. »
وقتی ادا و سرکان مقابل پلین می نشینند، سرکان به خاطر آشنایتی که از قبل با پلین دارد سعی دارد خودش پروژه را بر عهده بگیرد اما پلین می گوید: «من این پروژه رو با ادا خانم شروع کردم و میخوام همه چیز رو به اون بسپارم. » ادا نگاهی به سرکان می اندازد و لبخندش را کش می دهد و سرکان از این بابت حرص می خورد.
انگین چپ و راست برای پیرل آجیل و غذاهای مقوی می برد که باعث تعجب پیرل می شود. بعد وقتی پیرل از او زردآلو می خواهد انگین با خوشحالی موضوع حامله بودن پیرل را به اردم می گوید تا شب برایش زردآلو بیاورد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 93 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 94 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *