خلاصه داستان سریال ترکی لروکس / همه جا تو قسمت ۹ + زیرنویس و دوبله

دمیر به سمت لروکس می دود و دزد که همان بوراک است با عجله فرار میکند. دمیر نمی‌تواند او را بگیرد. او سریع به سمت لروکس رفته و وقتی میبیند لروکس بیهوش است، او را بلند کرده و به بیمارستان می برد. در بیمارستان وقتی لروکس به هوش می آید، شروع به داد و بیداد کرده و دمیر را مقصر تمامی مشکلات خود میداند. او میگوید که تا به حال به بیمارستان نمی آمده اما از وقتی با دمیر آشنا شده هر روز در بیمارستان است. دکتر ها تصور می‌کنند که بخاطر ضربه به سرش در حال دادو بیداد است، اما دمیر میگوید که این اخلاق اوست و حالا بخاطر شوک عصبی بدتر شده.
بعد از بیمارستان، لروکس و دمیر به خانه برمی‌گردد. دمیر در اتاق خواب پایین تخت خود برای لروکس جا می اندازد. او به لروکس میگوید که شب باید نزدیک او بخوابد و تنها نباشد تا مجبور نشود او را مدام چک کند. لروکس عصبی شده و حرصش میگیرد اما نهایتا حرف او را قبول میکند. او خوابش نمی آید و دائماً غر می زند. لروکس وسط حرفهایش به شطرنج باز بودن خودش اشاره میکند. دمیر وقتی متوجه می شود لروکس شطرنج باز بوده، شطرنج خودش را می آورد تا با یکدیگر بازی کنند. آنها بعد از بازی همانجا روزی زمین خوابشان می برد.
صبح، با صدای زنگ در از خواب بیدار می شوند. وانت بار آمده و مقداری از وسایل دمیر که از خانه قبلی جا مانده بود برای تحویل آورده است. لروکس حرصش گرفته و اجازه تخلیه بار نمی‌دهد و میگوید که در خانه جا نداریم. اما دمیر بی توجه به حرف او وسایل را خالی میکند‌. آنها در خانه دنبال اتاق مناسب برای جابجایی می گردند. دمیر در یکی از اتاق ها که لروکس آن را تبدیل به انباری کرده، یک پیانو گوشه اتاق می بیند‌. او با دیدن پیانو منقلب می شود. لروکس میگوید که آن پیانو از صاحبخانه قبلی به جای مانده است.
آیدا و مروه برای صبحانه بیرون می روند. آنها در حال صحبت و کندوکاو علت زود رفتن لروکس از مهمانی دیشب هستند. آنها ابتدا تصور می‌کنند که شاید چیزی بین او و دمیر است. اما بعد یادشان می آید که بوراک نیز از مهمانی زودتر رفته بود و شاید لروکس، که آنها میدانند به بوراک علاقه دارد، همراه او بوده است. سپس تصمیم میگیرند بعد لروکس زنگ زده و ماجرا را بپرسند. لروکس نیز اصل ماجرا را برای آنها تعریف میکند.
بوراک به لروکس پیام داده و احوال او را می پرسد، و از نحوه جواب دادن او خیالش راحت می شود که متوجه اینکه دیشب خودش به دزدی رفته بود، نشده است.
لروکس در خانه مشغول نگاه کردن به وسایل دمیر است. او گلدانی را پیدا میکند که خودش نیز در خانه از آن داشته و از صاحبخانه قبلی مانده است. دمیر با دیدن گلدان یاد کودکی اش می افتد که با مادرش زیر گلدان اسم هایشان را نوشته بودند. اما چیزی به لروکس نمی‌گوید.
لیلا خانم و فیروزه خانم در خانه مشغول پختن شیرینی هستند که از طریف آن میل جنسی را بالا برده و بتوانند لروکس و دمیر را به یکدیگر نزدیک کنند‌. آنها بسته شیرینی را دم خانه بچه ها برده و در می زنند و خودشان می روند. دمیر و لروکس پاکت را برداشته در خانه مشغول خوردن آن می شوند.
دمیر وقتی متوجه می شود که لروکس دسته کلید را گم کرده است، عصبی شده و از اینترنت یک کلیدساز خبر میکند تا دوباره قفل ها را عوض کنند. لروکس سر این قضیه با او بحث میکند . وقتی کلید ساز ها آمده و کارشان تمام می شود، مبلغ خیلی زیادی را بابت دستمزد می‌خواهند ‌. بعد از رفتن آنها، لروکس و دمیر متوجه می شوند که لبتاپ و تبلتشان توسط کلید سازها دزدیده شده است .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *