خلاصه داستان سریال ترکی کلاغ قسمت ۶۴ + زیرنویس فارسی
دیلا به دفتر کمیسر میرود و تمام مدارک کارهایی که بهرام و شریک هایش انجام داده اند را تحویل میدهد. در این پرونده نام و مشخصات بهرام و شریک جرم هایش وجود دارد به غیر از نام کوزگون. کمیسر در مورد کوزگون میپرسد. دیلا یادآوری میکند که کوزگون را تحویل پلیس نخواهد داد. کمیسر میگوید: « اما دیر یا زود دستگیر میشه و زندان میوفته.
فرمان با سلجوق تماس گرفته و میگوید: « امروز بهرام آدی وار کشته میشه. بعدش نوبت نابودی کوزگونه. جنازه بورا و تفنگ رو تحویل پلیس بده. فرمان که قبلا خودش بورا را کشته و روی اسلحه اثر انگشت کوزگون را گذاشته، میخواهد اینگونه کوزگون را نابود کند. سلجوق به اتاق کمیسر رفته و مدارک قتل بورا را میدهد. حکم بازداشت کوزگون جبجی صادر میشود.
دیلا با برادرش تماس میگیرد و حالش را میپرسد. علی در ویلایی پنهان شده تا کوزگون او را پیدا نکند. اما افراد کوزگون او را تعقیب کرده و کوزگون و جهان وارد ویلا میشوند. کوزگون با عصبانیت علی را میزند و میپرسد: « میخواستی مادر من رو بکشی؟ با کدوم دستت اون پیام هارو واسم نوشتی سپس به کف دست های علی شلیک میکند. علی از درد فریاد میزند و میگوید که کار او نبوده و در اصل بهرام به او دستور همچین کاری را داده و همه چیز نقشه ی او بوده است. با توجه به اینکه جهان قبلا حضور آدم های بهرام را در بندرگاه نشان داده بود، کوزگون میفهمد که واقعا این نقشه بهرام برای کشتن مادرش بوده است. او با عصبانیت از خانه علی بیرون میآید و تلفنی به بهرام میگوید که به سراغش خواهد رفت.
بهرام وسایلی که کوزگون از خانه فرمان آورده بود را مورد آزمایش قرار داده است و حالا یکی از افرادش نتیجه آزمایش اثر انگشت را برایش میآورد که آن نوشته شده اثر انگشت مطعلق به یوسف جبجی است. بهرام بلاخره باور میکند که پسرش زنده است.
علی با دست های باندپیچی شده به خانه بازمیگردد. فسون با دیدن او لبخندی مرموز زده و میگوید: « منتظرت بودم او علی را به بهانه بوسیدن به اتاقش میکشاند و چاقویی که پنهان کرده بود را به شکم علی فرو میبرد. فسون میگوید: « فکر کردی نمیدونم تو برادرم رو کشتی؟ او میخواهد ضربه ی دیگری به علی بزند اما علی جلویش را گرفته و او را هل میدهد. سر فسون به میز میخورد و بیهوش میشود.
بهرام فکر میکند که دیلا و فرمان باهم قرار دارند و افرادش را به آن محل فرستاده اما نمیداند که این نقشه دیلاست.
دیلا با تفنگ به طرف مغازه بهرام میرود. فرمان تمام افراد بهرام را بیهوش کرده است تا دیلا بتواند بهرام را بکشد. دیلا در پشت بام به طرف او نشانه میگیرد و میگوید: « بهت گفته بودم منو دست کم نگیر بهرام آدی وار. بهرام سعی میکند با حرف هایش دیلا را آرام کند اما دیلا جدی ست. کوزگون که با عصبانیت به دیدن پدربزرگ اش آمده، دیلا و بهرام را میبیند. او به طرف دیلا اسلحه میکشد و میگوید که دست نگه دارد و کاری نکند. کوزگون با دیدن مصمم بودن دیلا، به دروغ میگوید که اگر بهرام را بکشد، علی زنده نخواهد ماند. دیلا به ناچار اسلحه اش را پایین میآورد و با کنایه به کوزگون میگوید: « واقعا یه آدی وار هستی. بهرام نوه اش را تحسین میکند که ناگهان کوزگون به طرف او نشانه میگیرد و میگوید:« باعث مردن پدرم شدی و حالا میخواستی مادرم رو بکشی؟ سپس به بهرام شلیک میکند و او را میکشد. کوزگون دست دیلا را میگیرد تا از آنجا بروند اما دیلا حرکتی نمیکند. کوزگون میگوید که آن حرف ها بخاطر آرام کردن دیلا بود. اما دیلا میگوید: « میدونی وقتی به سمتم اسلحه کشیدی اصلا از مرگ نترسیدم. ترسیدم به دست تو کشته بشم. آخرش منو هم مثل خودتون کردین. من نمیتونم اینجوری زندگی کنم. دیگه نه تورو میتونم خوب کنم نه خودمو سپس تفنگ را روی سینه اش میگذارد تا خود را بکشد. کوزگون وحشت زده زانو میزند و التماسش میکند. کوزگون اعتراف میکند که دیلا را خیلی دوست دارد. دیلا میخندد و میگوید: « بهت گفته بودم به قلبت ضربه میزنم. سپس ماشه را میکشد و روی زمین میافتد. کوزگون فریاد میزند و گریه میکند و بدن بی جان دیلا را در آغوش میگیرد.
این آخرین نسخه منتشر شده دوبله سریال کلاغ است. به محض انتشار این قسمت، جایگزین این ویدئو خواهد شد. تا آن زمان، میتوانید این سریال و سریالهای دیگر را در سایت آستارا خبر دنبال کنید.
ایا ذیلا میمیره
نظر شما چیه ؟