خلاصه داستان سریال استانبول ظالم قسمت ۲۳ + زیرنویس و دوبله
آگاه کنار پسرش می نشیند تا با او صحبت کند. از کاری که کرده پشیمان است و از سختی های پدر بودن میگوید. او اعتقاد دارد که پدر بودن حتی از مادر بودن هم سخت تر است. یک زن از همان ابتدای حاملگی مادر بودن را تجربه میکند. اما یک مرد زمانی که نوزاد را در آغوش میگیرد پدر میشود. و این کافی نیست زیرا پدری کردن را باید در طول مسیر آموخت.
پس از اینکه آگاه و جنک آشتی می کنند، شنیز به جنک میگوید که برای مشکل مست کردنش باید به کلینیک ترک الکل برود. آگاه نیز با این فکر موافق است.
جیوان به همراه بقیه راننده ها دورهم جمع شده اند. آنها از اتفاقاتی که اخیرا افتاده است صحبت میکنند. یکی از راننده ها میگوید حالا که شنیز خانم خانه را ترک کرده است به همین راحتی باز نمیگردد. حتما آگاه او را با انگشتر تک نگین و مسافرت های لاکچری راضی می کند. ناگهان داملا از پشت سر می آید و میگوید که کمتر راجب مادرش غیبت کنند. مردها خودشان را جمع می کنند و جیوان سوار ماشین میشود. داملا لوکیشن را به جیوان می دهد و آنها به سمت مرکز زیبایی میروند. جیوان به داملا تیکه می اندازد و با تمسخر میگوید :{ چه عجب گوشی دستت نیست. نمیخوای پست و استوری بزاری، شبکه های اجتماعی منتظرت هستن} اما کمی بعد جیوان متوجه میشود که داملا بخاطر مادرپدرش ناراحت است و نباید سر به سرش بگذارد. او معذرت خواهی می کند و میگوید که این دعواها در همه ی خانواده ها پیش می آید. داملا سکوت اش را می شکند و میگوید :{ ما اصلا هم یک خانواده نیستیم. کاراچای ها فقط نمایش یک خانواده خوشبخت رو بازی میکنن. پشت این همه زرق و برق فقط کاراچای های تنها و بدبخت هستن}
نریمان و جرن در آشپزخانه صحبت میکنند. حالا که جنک و شنیز از آنجا رفته اند، نریمان به این فکر است که حامله بودن جرن را شخصا به آگاه اطلاع دهد. صدای ماشین از حیاط می آید. آگاه و شنیز به خانه برگشته اند. جرن و نریمان از پنجره آنها را میبینند و خوشحال میشوند. شنیز پیش ندیم می رود و تظاهر به مهربانی میکند. او از اینکه ندیم در حال خودش نبوده و متوجه تفنگ نشده، خدا را شکر میکند. آگاه دستور می دهد که دوربین مدار بسته را از اتاق ندیم بردارند. جمره با قیافه متعجب دلیل اش را میپرسد. آگاه میگوید که این دوربین بخاطر پرستار هایی بود که سواستفاده می کرده اند. و حالا به جمره که پرستار ندیم است، اعتماد کامل دارند و نیازی به دوربین نیست. شنیز مسئله ی دیگری را به آگاه یادآوری میکند تا بگوید. آگاه میگوید :{ از این پس مسئولیت ندیم مانند گذشته با شنیز خانم است. یعنی شما طول درمان رو با ایشون سپری میکنین} جمره به ناچار چیزی نمی گوید اما می داند این اتفاق بدی ست. شنیز با برگشت اش کنترل تمام خانه را به دست گرفته است. او پنهانی در راهرو به دکتر زنگ می زند و میگوید که روند قبلی دارو های ندیم را پیش ببرند. دکتر گوش زد میکند که مصرف بیش از حد این داروها موجب توهم میشود اما شنیز سر حرف اش است. شنیز و جرن در اتاق باهم در مورد بچه حرف می زنند. شنیز میگوید که تا اثبات نشده بچه ی جرن از جنک است، حرفش را باور نمی کند و به کسی چیزی نمی گوید. اما اگر ثابت شود که آن بچه ی جنک است، تا آخر عمر از نوه اش حمایت خواهد کرد. جرن با شنیدن این حرف ها خوشحال میشود و قبول می کند که تست دی ان ای بدهد.
نریمان جلوی آگاه را میگیرد و به او در مورد جرن و دل درد میگوید. نریمان از آگاه می ترسد و حرفش را ادامه نمی دهد و چیزی نمی گوید . آگاه اهمیتی نمی دهد و می رود. سحر که از گوشه ای صحنه را دیده است، نریمان را میگیرد و دلیل این حرف های مسخره را می پرسد. نریمان به دروغ میگوید که جرن خسته شده و میخواسته برای جرن کمی مرخصی بگیرد.
آن شب جنک روبروی کلینیک ترک الکل می رود که مادرش زنگ میزند. شنیز تاکید میکند که طبق نقشه عمل کند و حتما به کلینیک برود. جنک از سر لجبازی به خانه برمیگردد.. شنیز به همه گفته که قرار است به کلینیک زیبایی برود، از این رو جرن را برای همراهی میخواهد. سحر به نورتن می گوید که این وقت شب چه کلینیکی باز است و چرا دخترم را میبرد. نورتن میگوید که شنیز خانم کارهای زیبایی اش را در خفا انجام میدهد. نریمان در اتاق به جرن میگوید که نباید به شنیز اعتماد کرد. حتی دو تا چشم های شنیز به یکدیگر اعتماد ندارند. ممکن است به بهانه ی تست با آمپول بچه را سقط کند و بلایی بر سرت بیاورد. جرن نیز دو به شک میشود و میترسد همچین اتفاقی بیوفتد. از این رو با مادربزرگش می رود…