خلاصه داستان سریال ترکی استانبول ظالم قسمت ۱۰۸ + زیرنویس فارسی و دوبله

همراهان گرامی در این بخش خلاصه قسمت ۱۰۸ سریال استانبول ظالم را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

استانبول ظالم قسمت 100

استانبول ظالم قسمت ۱۰۸

جیوان و داملا بخاطر درگیری در کافه، بازداشت شده اند.

از اداره آگاهی به سحر زنگ زده و خبر می‌دهند. سحر با عجله به اداره رفته تا ببیند چه شده است.

دوست داملا (مریچ) در درگیری شدید بینی اش شکسته و حالا از جیوان شکایت کرده.

سحر از پدر او خواهش می‌کند که رضایت دهد.

اما آنها سفت و سخت هستند و کوتاه نمی‌آیند.

ناگهان آگاه سر می‌رسد و با جذبه ای که دارد قضیه را حل می‌کند.

ابتدا داملا و سپس جیوان آزاد می‌شوند.

آگاه و سحر از دست بچه ها عصبانی هستند.

سحر قبول نمی‌کند که همراه آگاه به خانه بروند.

او می‌گوید: « ما با امکانات خودمون میایم تا همه جایگاه خودشونو بدونن.»

آگاه می‌فهمد که منظور سحر، جیوان است.

پس از رفتن آنها، سحر به پسرش سیلی می‌زند زیرا باعث سرافکندگی اش شده است.

سپس با اتوبوس به خانه می‌روند.

جرن بخاطر تصمیم ندیم برای طلاق استرس دارد و دنبال راهی می‌گردد تا طلاق نگیرد.

ندیم می‌آید و از لج جمره، دیگر نمیخواهد طلاق بگیرد.

جرن از خوشحالی پرواز می‌کند.

آن شب جمره پانسمان جنک را تجدید می‌کند.

روز بعد، شنیز با ندیم تماس میگیرد و به دروغ می‌گوید شکست را قبول کرده و قصد دارد رازهایی در مورد ممتاز به ندیم بگوید.

جرن پنهانی صحبت های ندیم را میشنود.

او مطمئن است شنیز دوباره نقشه ای دارد.

برای همین یک خودکاری که صدا را ضبط می‌کند در جیب ندیم جاسازی می‌کند.

سپس او را راهی می‌کند.

جنک عقیده دارد که ندیم هیچگاه او را نمیبخشد.

او به ندیم حق می‌دهد و می‌گوید: « اگه منم جای ندیم بودم، کسایی رو که این بلا رو سرم آوردن هیچوقت نمیبخشیدم.»

جمره می‌داند که قلب ندیم بزرگ تر از این حرفاست و باید به او مهلت داد.

داملا مدام در باغچه قدم می‌زند و منتظر جیوان است.

سحر سراغش رفته و میگوید دست از سر پسرش بردارد زیرا اینکار آخر و عاقبت خوبی ندارد.

داملا سکوت کرده و با ناراحتی خود را در اتاق مادرش حبس می‌کند.

او با گریه به عکس خانوادگی‌ شان نگاه می‌کند.

آگاه با نگرانی وارد اتاق می‌شود و دخترش را دلداری می‌دهد.

شنیز آماده شده و منتظر آمدن ندیم است.

او در حال خوردن غذا است که ندیم سر می‌رسد.

شنیز تعریف می‌کند که پدر ندیم مردی هوس باز بوده و با زنان زیادی بازی کرده است.

شنیز چاقویی که خریده را بیرون می‌آورد و با فریاد می‌گوید: « بابای تو یه بی‌شرف بود.»

سپس به ندیم حمله می‌کند.

ندیم جا خالی داده و چاقو را به سختی می‌گیرد.

طوری که دستش را می‌برد.

شنیز روی میز شیشه ای می‌افتد و زخمی می‌شود.

او به سختی بلند شده و به حرف هایش ادامه می‌دهد:« بابات از تو و مادرت متنفر بود. تو یه بدبختی هستی که ترحم و دلسوزی عمو نسیبش شده.»

ندیم چاقو به دست با تنفر به شنیز نگاه می‌کند.

کمی بعد، با دستان خونین از اتاق بیرون می‌آید و شنیز روی زمین می‌افتد…

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال استانبول ظالم لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال استانبول ظالم قسمت ۱۰۹ مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *