خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 118

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 118 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 118

آلپای با دیدن ملک و خلیل با هم عصبی شده و جلو می رود.

سیدعلی کوچک سریع سمت ملک می رود و او را بغل میکند. ملک نیز از دیدن آنها جا میخورد.

آلپای سمت آنها رفته و با ملک دعوا میکند و با توهین میگوید که او فقط به خاطر خلیل به ترکیه برگشته و او را می‌خواسته است.

ملک عصبی می شود و می‌گوید که چنین چیزی نیست و او به دلیل دیگری آمده است.

خلیل نمیگذارد‌‌ که ملک علت آمدنش را بگوید. خلیل با آلپای دعوا کرده و از او میخواهد که برود.

جومالی که از بیرون حرفهای آنها را می شنود حالش بد شده و می افتد.

خلیل متوجه جومالی می شود و سریع پیش او می رود .

فوندا به زور آلپای را بیرون می‌کشد و از او میخواهد بروند و به زندگی ملک کاری نداشته باشد.

سیدعلی با دیدن عمر و دفنه با آنها بحث کرده و از عمر به خاطر کاری که با جومالی کرده و از دفنه خواستگاری کرده است و هیچ چیزی را در نظر نگرفته، او را سرزنش میکند.

سپس به سمت خانه می رود و دفنه نیز پشت سر او می رود.

در خانه میتات با قدریه به خاطر حرف‌هایی که با خدیجه زده دعوا میکند.

قدریه انکار کرده و طلبکارانه میگوید که میتات حق ندارد با او بد حرف بزند.

سیدعلی به خانه می آید و قدریه پیش او مظلوم نمایی میکند اما سیدعلی خوب میداند که قدریه همیشه در زندگی همه دخالت میکند و حالا نیز کاری کرده است.

میتات بین حرفهایش به خاطر کاری که محمود با او کرده نیز طعنه می زند و سپس می رود.

بعد از رفتن او سیدعلی قدریه را سرزنش میکند. قدریه حرصش میگیرد و خودش را به مریضی میزند.

نفیسه با محمود تماس میگیرد و میگوید که به خانه بیاید که حال قدریه خوب نیست.

محمود در خانه وقتی می فهمد که میتات با قدریه بد رفتاری کرده، عصبانی شده و میخواهد سراغ میتات برود، اما سیدعلی جلوی او را می‌گیرد و می‌گوید که قدریه خودش مقصر است و او نیز نباید نان کسی را آجر میکرد.

محمود از حرفهای سیدعلی عصبی می شود.

سیدعلی رو به دفنه نیز میگوید که کسی که به حرفهای او گوش نمی‌دهد میتواند از آن خانه برود.

دفنه پیش سیدعلی می آید و میگوید که او را درک کند.

سپس میگوید که او از خانه سیدعلی نمی رود زیرا او را دوست دارد و دست او را میگیرد.

سیدعلی احساساتی می شود.

کرم و هم تیمی هایش در پارک هستند. دختری در حال فرار به آنها برخورد میکند و یک مرد که دنبال او افتاده می‌گوید که آن دختر دزد است و از مغازه او دزدی کرده است.

اسلی میگوید که او کاری نکرده و آن مرد کیفش را می‌گردد و چیزی پیدا نمیکند.

کرم از اسلی دفاع میکند و آن مرد می رود. امره، هم تیمی کرم به اسلی می‌گوید که برای قهوه بیرون بروند.

کرم میگوید که باید به خانه برود و از آنجا جدا می شود.

خدمتکار خانه جومالی وقتی از خرید به خانه می آید به زمرد خبر میدهد که مغازه جومالی در حال مصادره است.

زمرد شوکه شده و با جومالی تماس میگیرد و موضوع را میگوید.

جومالی با خونسردی میگوید که برایش اهمیتی ندارد و میخواهد راحت باشد. زمرد متعجب شده و حرصش میگیرد.

خلیل پیش کسی که چک دست او بود می رود و از او گله میکند.

صاحب مغازه که از دوستان جومالی است متعجب شده و میگوید او چنین کاری نکرده است.

سپس از شاگرد مغازه خبر میگیرد و او میگوید که چک را به یکی از همسایه های جومالی فروخته است.

آن مرد با شاگرد خود دعوا میکند. خلیل مطمئن می شود که کار کنعان است.

او به بازارچه می رود و شروع به داد و بیداد و تهدید کنعان میکند .

کنعان میگوید که کاری نکرده و برعکس قصد وساطت داشته و هزینه را نیز پرداخت کرده است.

همه نیز شهادت میدهند که او خوبی کرده است. خلیل او را باور ندارد .

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 118 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 119 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .