خلاصه داستان سریال ترکی بچه قسمت 23

همراهان گرامی در این بخش خلاصه قسمت 23 سریال بچه را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ترکی بچه

سریال بچه قسمت 23

مراد با تعجب، آرامش خود را حفظ کرده و به علی کمال میگوید که حرفش را نشنیده میگیرد.

او از علی کمال میخواهد که دوباره تست بگیرد.

علی کمال که از خیانت مراد مطمئن است، با او شروع به دعوا و کتک کاری میکند.

او میگوید که دیگر برادری به اسم مراد ندارد و سپس می رود.

حسن وقتی اسم آسیه را در پرونده می بیند، به شدت جا خورده و بی توجه به آکچا، فوری آنجا را ترک میکند.

حسن به خانه آسیه می رود.

او روی مبل نشسته و اسلحه اش را کنارش می‌گذارد.

سپس با طعنه شروع به صحبت با آسیه میکند.

او از آسیه علت پیگیری او از پرورشگاه را میپرسد و سپس رسید کمک او به آنجا را نشان میدهد.

آسیه با خونسردی، میگوید که آنها به مراکز زیادی کمک کرده اند و همیشه در کار خیر بوده اند.

او انکار میکند که پیگیر حسن بوده است.

حسن در ظاهر قانع شده و چیزی نمی‌گوید.

هنگام خروج، او پنهانی یکی از عکسهای جوانی آسیه را از قاب برداشته و می رود.

آکچا که نگران حسن شده، به خانه حسن می رود اما وقتی میبیند او نیست، به خانه امینه می آید و سراغ حسن را میگیرد.

سپس به حسن زنگ می زند.

حسن چیزی در مورد آسیه به او نمی‌گوید.

آکچا می‌گوید که باید یکدیگر را ببینند تا چیزی به او بگوید.

حسن که کار دارد، برای شب با او قرار میگذارد‌‌.

حسن پیش مدیر پرورشگاه می رود و عکس آسیه را نشان میدهد.

مدیر میگوید که همان زن به پرورشگاه آمده و سراغ حسن را گرفته بود.

حسن علت پنهانکاری آسیه را متوجه نمی شود.

مراد با عصبانیت به خانه می آید و ساکش را جمع میکند.

آسیه متعجب شده و سعی دارد جلوی مراد را بگیرد و علت مشکلش را می‌پرسد.

همان لحظه، علی کمال نیز با عصبانیت وارد می شود و سپس با تصور خیانت شعله، او را به سمت مراد می‌کشاند و می‌گوید که او نیز باید همراه مراد برود.

همه با سردرگمی به رفتارهای علی کمال نگاه میکنند.

علی کمال میگوید که افه پسر او نیست، بلکه پسر برادر اوست و مراد و شعله به او خیانت کرده اند.

شعله با عصبانیت سیلی به گوش علی کمال می زند و سپس میگوید که او باید جواب این مسأله را از آسیه پس بگیرد و از او توضیح بخواهد.

حسن به تعمیرگاه رفته و با وکیل قرار میگذارد‌‌.

او از وکیل میخواهد که در مورد زندگی آسیه تحقیق کند و هرچه از گذشته او میداند به او بگوید.

در خانه، آسیه که دیگر راهی ندارد، میگوید که او پسر دیگری نیز دارد و بچه مال اوست.

او همه چیز را در مورد بارداری قبل ازدواجش تعریف میکند و میگوید که بخاطر خلافکار بودن حسن و مرده به دنیا آمدن پسر علی کمال، افه را پیش خودشان آورده تا او مثل پدرش بزرگ نشود و زندگی خوبی داشته باشد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال بچه  قسمت 23 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال بچه قسمت 24 مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *