خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 11

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 11 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 11

وقتی ادا به هوش می آید، سرکان را می بیند که بالای سر او نشسته و مچ دستش را در دست دارد و به او خیره شده.

ادا با لبخند به صورت سرکان خیره می شود تا این که به خودش می آید.

سرکان از او می خواهد هرچه زودتر خودش را به دکتر برساند تا بداند که آدم مریضی کنارش نیست و بعد می پرسد: «چی شنیدی پشت گوشی که بیهوش شدی؟ »

ادا ناگهان به یاد می آورد که سلین به او گفته بود که شب برای شام همراه فرید به خانه ی آنها می آیند.

ادا دستپاچه می شود و تند تند می گوید: «من نمیتونم قبول کنم اونا بیان. اگه بیان همه چیز لو میره. »

سرکان از او می خواهد آرام باشد خودش به سلین زنگ می زند و همه چیز را حل می کند.

پیرل مشغول کار کردن است که سلین کنارش می رود.

پیرل در مورد این که سرکان دیگر آدم قبلی نیست و همراه نامزدش در ساعت کاری شرکت را ترک کرده گله می کند.

سلین بغض می کند و می گوید: «ولی با همه اینا سرکان خیلی خوشحال به نظر میرسه. سرکانی که من تو خیالم داشتم، اینجوری بود… که یهو دستمو بگیره و بیخیال کار بشه… »

پیرل سعی می کند سلین را آرام کند و می گوید: «گیرم که عاشق شده باشن اما چرا نامزدش رو میاره تو شرکت که همه چیزو بهم بریزه! اون وقت تو هم باید فرید رو بیاری تا سرکان حرصش بگیره! »

سلین ناگهان خوشحال می شود و تصمیم می گیرد همین کار را بکند.

وقتی ادا همراه سرکان به خانه می روند، ملو و جرن و فیفی با عصبانیت به سرکان چشم می دوزند و بعد ادا را گوشه ای می کشند و به او می گویند که سرکان همراه سلین به او خیانت می کند.

ادا خنده اش می گیرد و به خاطر دخترها به سمت سرکان می رود و با او در این مورد بحث و دعوا می کند.

سرکان از حرف های او جا می خورد تا این که ادا به او اشاره می کند دخترها به خاطر دیدار او و سلین عصبانی هستند و از سرکان می خواهد تا او را در آغوش بگیرد که انگار آشتی کرده اند! سرکان هم این کار را می کند.

اما دخترها جز ملو این را باور نمی کنند و برای همین فیفی تصمیم می گیرد از اردم چیزهایی در مورد سلین بفهمد و جرن هم تصمیم می گیرد از انگین در این مورد سوال بپرسد.

سرکان ادا را پیش دکتر خانوادگی شان می برد تا او را چک بکند.

دکتر می گوید که ادا به خاطر استرس زیاد بیهوش می شود و کارهایی مثل شنا کردن به او کمک می کند.

سرکان هم به ادا می گوید که باید همین فردا شنا بکند. ادا من و من می کند و می گوید که شنا بلد نیست!

سرکان هم می گوید: «همین فردا میای تا شنا کردن رو هم یاد بگیری. چون سه روز دیگه با سلین و فرید قراره بریم آنتالیا! »

ادا هول می کند و همان موقع آیدان دوباره به او زنگ می زند.

ادا که از دست او کلافه شده بیرون می رود تا ببیند حرف حسابش چیست.

آیدان می گوید: «تو میخوای خونه پسرم اسباب کشی کنی؟! بدجوری بهش گیر دادی! »

ادا لبخند می زند و می گوید: «اینطور نیست! سرکان اصلا تیپ من نیست! من از پسرایی مثل سرکان خوشم نمیاد! »

حتی آیدان و سیفی از شنیدن این حرف شوکه می شود.

ادا به خانه می رود که متوجه می شود آیفر به آلبوم عکس های قدیمی خیره شده و گریه می کند.

ادا هم دلش برای پدر و مادرش تنگ شده و اشک می ریزد.

آیفر می گوید: «ادا چطوره از مادربزرگت بخوایم تا هزینه ی دانشگاه تورو بده… »

ادا با عصبانیت می گوید: «لازم نیست! من از اون چیزی نمیخوام. فقط از ما دور بمونه. »

سلین به فرید پیشنهاد می دهد تا به عنوان مشاور در شرکت کار بکند.

فرید موافقت می کند اما می گوید که سرکان به این کار اجازه نخواهد داد.

سلین لبخند می زند و به آلپ تکین زنگ می زند و از او می خواهد تا فرید را به عنوان مشاور در هولدینگ راه بدهد.

آلپ تکین هم به خاطر این که به سرکان حرص بدهد قبول می کند!

شب ادا به سرکان زنگ می زند و برای رفع استرس او، آهنگی ملایمی برایش می فرستد و بعد از او می خواهد تا لیمو را بو کند و به ستاره های آسمان تاریک چشم بدوزد و نفس عمیق بکشد.

سرکان این کارها را می کند و واقعا هم آرام می گیرد.

ملو و دخترها با شنیدن این که ادا به دروغ به سرکان گفته شنا بلد نیست، خنده شان می گیرد و همه با هم به خرید مایو می روند.

ادا مایوی جذابی را پیدا می کند و به خانه ی سرکان می رود.

اما وقتی می بیند سرکان به جای خودش مربی شنایی را صدا کرده تا به ادا آموزش بدهد، توی ذوقش می خورد.

ادا با همان مایو وارد آب استخر می شود و در آغوش مربی خودش را رها می کند.

سرکان با دیدن این صحنه کمی عصبی می شود و همان موقع هم سیفی به او می گوید: «ادا خانم دیروز به مادرتون گفتن که از مردهایی مثل شما خوششون نمیاد! »

سرکان بیشتر حساس می شود و از ادا می خواهد تا زودتر از استخر بیرون بیاید چون کلی کار دارند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 11 لذت برده باشید ؛

در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 12   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم