خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 91

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 91 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 91

ادا و دخترها و آیدان آیفر برای پرو و خرید لباس عروسی می روند. همه از دیدن ادا در لباس های عروسی زیبا احساساتی می شوند و ذوق می کنند. بعد هرکدام مناسب خودش لباس عروسی پرو می کند دور هم و کلی خوش می گذرانند.
سرکان هم همراه فرید برای پرو کت و شلوار دامادی می رود تا برای فردا آماده بشود.
ادا و بقیه به مراسم حمام که جزو رسوماتشان است می روند. مسئول آنجا از ادا می خواهد تا مادر شوهرش را کیسه بکشد! ادا و آیدان هردو معذب می شوند و ادا کمی روی تن آیدان آب می ریزد و بعد با بغض می گوید: «آیدان خانم خانواده ی من همیشه عمه م و دوستام بودن. حالا که با سرکان ازدواج میکنم شما هم خانواده ی من میشین… » آیدان هم با مهربانی در حالی که نوازشش می کند می گوید: «تو میشی دختر من ادا… اگه دوست داشتی میتونی بهم مامان بگی… » ادا که بغض کرده می گوید: «خیلی وقته نگفتمش… زمان میخوام. » آیدان او را درک می کند و بعد ملو فریاد می زند که همه بلند شوند و برقصند چون حمام عروس جایی برای گریه نیست.
اردم پاکتی که برای سرکان ارسال شده را به انگین نشان می دهد و می گوید که همین چند دقیقه پیش رسیده! انگین نگاهی به آن می کند و می گوید حالا که عروسی سرکان است لازم نیست سرش را با کار گرم کنند و بیخیال از ان می گذرد.
شب ادا و دخترها انواع کیک را برای عروسی امتحان می کنند. اخر شب آیفر مقابل ادا می نشیند و با بغض در مورد این که ادا فردا از پیشش خواهد رفت صحبت می کند و ادا هم احساساتی می شود و از او به خاطر این که بزرگش کرده تشکر می کند.
صبح دخترها و آیدان و آیفر و ادا به محل عروسی می روند و با خوشحالی شروع آرایش کردن و اماده شدن می کنند.
فرید متوجه پاکت می شود و ان را باز می کند و می گوید: «اینو باید به سرکان نشون بدیم فقط امضای اون واجبه و باید بره ایتالیا تا کار حل شه. » و همراه انگین پیش سرکان که کت و شلوارش پوشیده رو اماده نشسته می روند و پاکت را نشانش می دهد. سرکان می فهمد که باید حتما امروز به ایتالیا برود.
وقتی سرکان به محل جشن می رسد، دخترها مانع این می شوند که سرکان ادا را ببیند چون می گویند که بدشگونی دارد! اما سرکان می گوید که باید در مورد موضوع مهمی با ادا صحبت کند و پیشش می رود. او با دیدن زیبایی ادا محوش می شود و ادا هم با لبخند به او خیره می شود. سرکان می گوید: «هزار بار هم دنیا بیام بازم با تو ازدواج میکنم… چیزی نمونده تا ادا بولات بشی. » بعد هم می گوید: «یه چیزی میگم ولی قول بده عصبانی نشی. » ادا که نگران شده می گوید: «اگه چیزی باشه که عصبانیم کنه عصبانی میشم! » سرکان توضیح می دهد که باید به ایتالیا برود اما تا ساعت پنج خودش را می رساند و عروسی می کنند. ادا که به او مطمئن است می گوید: «بهت اعتماد میکنم سرکان. » و همدیگر را می بوسند و سرکان می رود. ادا کمی دلخور می شود اما میداند که سرکان برخواهد گشت. چیزی به ساعت عروسی نمانده که سیفی نامه ای از طرف سیمحا به ادا می دهد. سمیحا در نامه به ادا گفته که در عروسی اش حضور نخواهد داشت اما مثل همیشه همه خوبی ها را برای او می خواهد و تمام سهامش در شرکت را به اسم ادا کرده. ادا و بقیه از شنیدن این خبر هم جا می خورند و هم خوشحال می شوند… همان موقع فرید به جرن زنگ میزند و جرن با حرف هایی که فرید به او زده شوکه می شود و فورا تلویزیون را روشن می کند. ادا و بقیه با نگرانی به صفحه ی آن خیره می شوند که خبرنگار در مورد سقوط هواپیمای سرکان می گوید. ادا گریه می کند و همه چیز برایش تیره و تار می شود و بیهوش می شود…

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 91 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 92 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *