خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 132

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 132 همراه شما هستیم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 132

صبح وقتی آیدان با کمال صحبت می کند و می گوید که فورا باید درخواست سرپرستی را بدهند، ادا این را می شنود و با عصبانیت به سمت او می رود و می گوید: «شما دارین پشت سر من چیکار میکنین؟ بچه کیو از کی میگیرین ها؟ » سرکان هم جلو می رود و می گوید که همچین چیزی نیست و به او اطمینان می دهد این اتفاق نخواهد افتاد. ادا کمی خیالش راحت می شود.
وقتی سیفی به آیدان می گوید که سرکان راضی به گرفتن سرپرستی نیست، آیدان با لبخند می گوید: «پسرم شاید کور شده باشه اما یه مامان داره که حواسش به همه چیز هست! »
وقتی ادا به آیفر و ملو می گوید که آیدان می خواهد سرپرستی کیراز را بگیرد اما سرکان مانع شده، با این حال آیفر که اصلا به سرکان اعتماد ندارد و خیالش راحت نیست، سعی می کند با جمع کردن مدارک بیشتر علیه سرکان دادگاه را برنده بشوند!
ادا و کیراز همراه بوراک برای ماهیگیری می روند. سرکان هم تعقیبشان می کند و با این که تا به حال ماهیگیری نکرده با تجهیزات کامل کمی دورتر از انها می نشیند تا ماهی بگیرد و به کیراز نشان بدهد که او هم می تواند! بوراک پشت سر هم ماهی های کوچک می گیرد و سرکان عصبی می شود تا این که ماهی خیلی بزرگی گیرش می آید که همان را هم از دست می دهد!
کرم که به خاطر پینا ناراحت است پیش او می رود و می بیند که کلی دارد و برای این که خودش را به او ببخشاند می گوید: «بذار کاراتو من انجام بدم تا تو یکم استراحت کنی و شاید اینجوری منو بخشیدی. » پینا قبول می کند و ساعتی بعد کرم او را می بیند که ریلکس کرده و موزیک گوش می دهد و می گوید: «یعنی واقعا منو سر کار گذاشتی؟ همش نقشه بود نه؟ » پینا لبخند کشداری میزند و می گوید: «گلو اونجوری که تو زدی نه، اینجوری میزنن! » کرم زیرلب می گوید: «از اونی که فکر میکردم افعی تری! »
آیدان و سیفی از یک طرف و ملو و آیفر از طرف دیگر، ادا و سرکان و کیراز را زیر نظر دارند تا هر گونه اشتباه از آنها را فیلم و عکس بگیرند تا مدرک بشود. وقتی سرکان اشتباهی پای کیراز را له می کند آیفر فورا از ان عکس می گیرد و وقتی سیب از دست کیراز می افتد و ادا با لباسش آن را تمیز می کند و دوباره به دست کیراز می دهد آیدان عکس می گیرد تا همه اینها را مدرک کنند!!
انگین به پیرل می گوید که کارهای شرکت را نتوانسته خوب پیش ببرد و به مشکل خورده. پیرل هم می گوید در کارهای خانه لنگ میزند و به خاطر همین هردو به هم قول میدهند سر جایشان برگردند و به کار هم کاری نداشته باشند.
سرکان، ادا و کیراز را به جای زیبایی می برد و از انها می خواهد تا منتظر شب بمانند. کیراز وسط آنها می ایستد و می گوید: «خیلی خوشحالم میخوام هردوتون منو ببوسین. » ادا و سرکان همزمان خم می شوند تا لپ های او را ببوسند که کیراز جاخالی می دهد و انها همدیگر را می بوسند و کمی خجالت می کشند! شب که می شود سرکان ستاره های آسمان را نشانشان می دهد و وقتی کیراز از او می خواهد قصه تعریف کند، سرکان در حالی که خیره به ادا است می گوید: «قصه آپولون رو شنیدی؟ » و همراه ادا قصه را برای کیراز تعریف می کند. کیراز به خواب می رود و ادا به خاطر این شب زیبا از سرکان تشکر می کند و بعد می گوید: «به نظرم من و تو میتونیم مثل آدمای متمدن دور از جنگ و دعوا دخترمون رو بزرگ کنیم. » سرکان هم موافق است و برای این کار تصمیم می گیرند سرکان با آیفر و ادا با آیدان صحبت کنند تا کدورت ها را به خاطر کیراز کنار بگذارند.
صبح ادا پیش آیدان می رود و به او می گوید: «ما سختیای زیادی رو با هم پشت سر گذاشتیم آیدان خانم الان هممون یه نقطه مشترک داریم و اون کیرازه. به خاطر کیراز باید کنار هم باشیم. » آیدان قبول می کند که همان موقع کمال برگه به دست وارد می شود و می گوید: «مدارک کامله میتونیم شکایت کنیم. » ادا نگاهی به آیدان و نگاهی به کمال می اندازد و برگه ها را از او می گیرد و با تاسف از آنجا دور می شود.
سرکان پیش آیفر می رود و او هم می خواهد که به خاطر کیراز مثل قبل باشند تا کیراز یک خانواده بزرگ و پر از عشق بزرگ بشود. همان موقع گوشی آیفر زنگ میخورد و او برای لحظه ای دور می شود که سرکان روی میز متوجه برگه و عکس هایی از خودش می شود و به سمت ادا می رود. هردو با عصبانیت برگه ها را نشان هم می دهند و ادا می گوید: «من باز به تو اعتماد کردم اما تو اومدی نزدیک من و دخترم شدی تا اونو ازم بگیری؟ » سرکان هم با عصبانیت می گوید: «تو همیشه منو خر میکنی اما دیگه بسه! »
فردا صبح همه به دادگاه می روند. قاضی از اردم می پرسد که آیا سر حرف هایش می ماند یا نه. اردم نگاهی به سرکان می اندازد و می گوید حرف هایش را پس میگیرد! ایفر و آیدان شروع به دعوا و داد و بیداد می کنند که قاضی همه را جز ادا و سرکان و بیرون می کند. ساعتی بعد ادا و سرکان از اتاق دادگاه بیرون می آیند و رو به خانواده شان می گویند که قاضی از انها خواسته تا مدتی را با هم در یک خانه زندگی کنند. همه از این حکم جا می خورند و ادا و سرکان با لبخند به هم نگاه می کنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 132 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 133 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *