خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 26

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 26 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 26

در حالی که فرید و ادا به حرف های سلین و سرکان گوش می دهند، سلین دوباره می پرسد: «واقعا با ادا جدا شدین؟ »

سرکان می گوید: «نمیدونم. مثل این که… »

سلین می گوید: «میدونی جدا شدن از تو برام خیلی سخت بود وقتی انقدر عاشقت بودم… اما برام درس خوبی بود. شاید جدا شدن از ادا برای تو درس خوبی میشه. »

سرکان می پرسد: «چطور یعنی؟ »

سلین می گوید: «فرید ادم عجولیه و من برای تشکیل زندگی با اون خیلی تلاش میکنم. یعنی منطقم میگه با اون بمونم. برای من اون درسته. اما منم نمیدونم چی درسته…. »

سرکان لبخند می زند و می گوید: «به منطقت گوش بده… من همچین کاری کردم. اگه من به منطقم گوش بدم منطقی ترین زن برای من تو هستی. اما تو به منطقت گوش بدی، منطقی ترین ادم برای تو فریده… چیکار کنیم؟ به منطقمون گوش بدیم؟ »

سلین می پرسد: «بین شما ادا به منطقش گوش داد؟ »

سرکان کمی فکر می کند و می گوید: «بهتره الان دیگه بریم کار کنیم… »

فرید و ادا فورا به سمت خروجی خانه می روند. ادا از فرید حالش را می پرسد.

فرید می گوید: «من ذاتا میدونم سلین به خاطر منطقش با من ازدواج کرده… اما من خیلی عاشقشم و حتی اگه اون منو نخواد من بازم دوستش دارم. »

ادا می پرسد: «فرید اون روز فقط سه نفر بودن که میتونستن قرارداد رو به خبرنگارا بدن. من، تو و سلین. به نظر تو سلین میتونه اینکارو کرده باشه؟! »

فرید اول کمی سکوت می کند و بعد می گوید: «نه ادا این کار سلین نبود. کار من بود. ازت خواهش میکنم اینو به سرکان نگو وگرنه به خاطر این که سلین سعی کرده منو لو نده، اخراجش میکنه و سهامش رو هم ازش میگیره. »

ادا هم قول میدهد چیزی نگوید.

سرکان شب سیریوس را به پارک نزدیک خانه ی ادا می برد. سیریوس بو می کشد و ادا را در همان پارک پیدا می کند.

ادا کمی سیریوس را نوازش می کند و بعد از سرکان خداحافظی می کند و می رود.

سرکان رفتن او را با غصه تماشا می کند.

وقتی صبح ادا در مورد کان به دخترها می گوید، ملو بغض می کند و می گوید: «کان آدمیه که به آدم ها نزدیک میشه و با عاشق کردن اونا به خودشون ازشون حرف میکشه؟ »

و گریه اش می گیرد و از ادا معذرت خواهی می کند و می گوید: «من فکر کردم اونم منو دوست داره… »

ادا با دلسوزی ملو را در آغوش می گیرد.

فیفی فکری می کند و می گوید که حتما دزدیدن عکس طرح ها هم کار کان بوده و ملو تعریف می کند که همان روز او کان را به خانه آورده بوده… ادا هم می گوید که او پرونده ها را همان جا کنار پله ها گذاشته بوده و حتما کان فورا عکس ها را گرفته و به خبرنگارها داده است.

ادا تصمیم گرفته تا از این به بعد در گلفروشی کار کند.

از طرفی آلپ تکین به دیدن سرکان می رود و به او می گوید: «تو زندگی همه مون ادمایی مثل ادا هستن که به اومدنشون زندگی رو زیر و رو میکنن… باید قدرشون رو دونست… »

سرکان به فکر فرو می رود و همان موقع پروژه ای که ادا رویش کار کرده را می بیند و تصمیم می گیرد به دیدنش برود.

جرن با انگین نقشه می کشد تا وانمود کنند که قرار است به موزه معماری بروند اما ناگهان کاری برای جرن پیش می آید و برای همین هم انگین از پیرل دعوت می کند.

آنها این نقشه را پیاده می کنند و پیرل علاقه ای نشان نمی دهد.

جرن فورا می گوید: «پیرل تو با انگین برو تا تنها نباشه. از طرفی مربوط به رشته شماهاست تو بهتر از من همراهیش میکنی. » پیرل هم قبول می کند.

در آخر جرن به انگین می گوید اگر پیرل بعد از موزه از او تقاضا کرد با هم برای خوردن قهوه یا ناهار بروند، به هیچ وجه قبول نکند.

سرکان به گلفروشی می رود و از ادا می خواهد به این پروژه ادامه بدهد چون برای خودش خوب است و باعث پیشرفتش می شود و از طرفی زحمت زیادی روی طرح آن کشیده و باید نتیجه اش را هم ببیند.

اما ادا می گوید: «وقتی میام تو اون شرکت که نشونت بدم چطور بهم ناحقی کردی! »

سرکان با ناراحتی آنجا را ترک می کند و ادا بعد از رفتن او گریه اش می گیرد.

ملو و فیفی به دیدن کان می روند و وقتی کان به سمت ملو می چرخد، فیفی دستمال بیهوشی را جلوی صورت او می گیرد و کان را بیهوش می کند.

بعد هم از گوشی کان، عکس هایی را که از طرح سرکان گرفته را برای ادا می فرستد.

ادا فورا به شرکت می رود و مقابل سرکان می ایستد و می گوید: «اینا مدرک اینه که طرحات رو من ندزدیدم. »

سرکان بدون نگاه کردن به پرونده، می گوید: «ادا من تورو باور میکنم. »

ادا می گوید: «دیر شده! »

سرکان می گوید: «ادا این به تو ربطی نداره. من برای اعتماد کردن به ثابت شدن نیاز دارم… این مشکل منه. »

ادا با گفتن این که این بازی تمام شده، انگشتری که سرکان به او داده بود رابه سرکان می دهد و انجا را ترک می کند….

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 26 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 27   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *