خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت ۶۲ + زیرنویس فارسی و دوبله

یحیا الوان را که حسابی عصبی شده از منکشه جدا کرده و بیرون می برد و می گوید که بیشتر از این ابروریزی نکند.

سپس به سنجر می گوید: «مردم دارند درمورد عکس ها پچ پچ می کنند..! »

سنجر وارد حیاط می شود و به دنبال او ناره و گیدز و الوان هم می روند همگی به گاوروک و اشه تبریک می گویند و به مردم خوش آمد می گویند

سنجر رو به مهمان ها میگوید هیچ مشکلی بین من و شریکم و مادر دخترم وجود نداره همه اینها یک توطئه است لطفا همه اون عکسهارو پاک کنید.

مردم عکسها را از گوشیشان پاک میکنند و دوباره مشغول جشن میشوند.

سنجر کنار گیدیز مینشیند و به ارامی به او میگوید نگران نباش اکین زنده است.

بنفشه در اتاق گریه میکند و خالصه میگوید رفتار خیلی بدی داشتی نباسد با ناره در گیر میشدی.

بنفشه با گریه میگوید اون زن همزمان با دوتا شریک ارتباط داره اون وقت کسی که بیرون انداخته میشه منم توهم سکوت میکنی درحالی که من به اشاره تو همه این کار هارو انجام دادم.

خالصه میگوید من از چیزی خبر نداشتم و قدرت اون رو هم ندارم که در مقابل سنجر از تو دفاع کنم.

بنفشه التماس میکند که نگذارد سنجر اورا بیرون کند.

اما خالصه به حیاط میرود و به ناره خوش امد میگوید و از او بخاطر اشتباه خودش و بنفشه عذرخواهی میکند و کنار ناره مینشیند.
ناره هم از او تشکر میکند.

بعد از رفتن مهمان ها یحیا به مادرش میگوید کم مونده بود دست ناره رو هم ببوسی مراقب باش بیشتر از این اشتباه نکنیم.

سنجر ناره را به گوشه ای میبرد و میگوید من باید بنفشه رو به خونه مادرش برسونم .

ناره جواب میدهد دوباره میخوای یه زن دیگه رو بیرون بندازی و بعد از اون بری و اکین رو بکشی.

سپس ادامه میدهد دخترت اینجا منتظرته زود برگرد.

بنفشه به خیال این که ناره سنجر را برای خودش میخواهد با خشم به او خیره میشود.

وقتی ناره و الوان تصمیم میگیرند به خانه برگردند ملک خودش را به مریضی میزند و ناره را مجبور میکند که کنار او در عمارت بماند.

سنجر بنفشه را به خانه عاتکه میبرد بنفشه پاهای اورا میچسبد و التماسش میکند که اورا ببخشد.

سنجر حلقه ازدواج را به دست بنفشه میدهدو میگوید برات خونه میخرم اما من دیگه نیستم.

بنفشه داد میزند ناره با گیدیز ارتباط داره و تو بعدا اینو خواهی فهمید.

سنجر با خشم به او میگوید که هرگز بخاطر این حرفش اورا نخواهد بخشیدو سپس از خانه خارج میشود.

گیدیز که در گوشه ای در ماشین پنهان شده سنجر را تعقیب میکند تا از طریق او به اکین برسد.

اما بعد از چند ساعت تعقیب و گریز متوجه میشود که به جای سنجر کاوروگ رانندگی میکرده.

گاوروک میگوید سنجر توی کارگاه روغن کشی منتظرته.

از ان طرف سنجر به اسیاب بادی میرود و به اکین میگوید ۳ روز بی ابی به کلیه ات صدمه زده وقتی حالت بهتر شد حسابتو خواهم رسید.انقد پست هستی که نمیتونی حتی به چشمام نگاه کنی.

سپس به افرادش دستور میدهد که سفیر چلبی را برایش بیاورند.

ولی سفیر که دیگر پولی برایش باقی نمانده به بار هتل میرود و انجا بی حال میافتد.

چند نفر از افراد قهرمان اورا میدزدند و پیش قهرمان میبرند.

قهرمان به او میگوید من دشمن گیدیز و سنجر هستم و میخواهم درس حسابی به اونها بدم.

چلبی که قصد انتقام از انها را دارد با خوشحالی به قهرمان نگاه میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قسمت سریال دختر سفیر لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال دختر سفیر قسمت ۶۳ مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *