خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 194

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 194 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 194

الوان در تنهایی برای خانواده ی از دست رفته اش گریه می کند. او به تلفن یحیا و بورا که هردو از او می خواهند همراهشان باشد جواب سربالا می دهد. یحیا به او خبر می دهد که فردا ساعت نه باید به دفتر وکیل قهرمان بروند چون موسسه قرار است برادرزاده اش را به آنجا بیاورد. الوان هنوز هم تصمیم نگرفته که مسئولیت نگهداری از برادرزاده اش را بپذیرد و سکوت می کند.
سر میز شام در خانه ی سنجر، ملک با خوشحالی به مادربزرگش می گوید که به زودی خواهر خواهد شد و خالصه به سنجر و ماوی تبریک می گوید و در ضمن از ماوی می خواهد به عمارت بیایند و تا زمان زایمان آنجا زندگی کنند تا او و گولسیه به آنها برسند. ماوی جواب می دهد: «اجازه بدین ما فکرامونو بکنیم و بعد خبر بدیم. » ملک می گوید: «دلم برای گولسیه و اهالی عمارت تنگ شده. » سنجر از این تغییر ناگهانی رفتار مادرش تعجب کرده و احساس می کند مادرش نقشه ای کشیده است. بعد از رفتن خالصه، ماوی به سنجر می گوید: «معلومه که مادرت دلش برای همه تنگ شده. حالا که مشتاق دیدار ماست بهتره بریم و مدتی در عمارت زندگی کنیم. همین که تا وقتی خالصه، گاوروک رو به عنوان شوهر زهرا بپذیره کنار اونا هم باشیم. » سنجر از این حرف ماوی خوشش می آید و او را می بوسد و سپس فردا صبح سراغ مادرش می رود و می پرسد: «باز چی تو سرت داری؟ چند روز بهم میگفتی ماوی بچه دار شدنش رو از من مخفی میکنه و ازش بد میگفتی. دیشب ازش خواهش میکردی تو عمارت پیش تو زندگی کنه. » خالصه جواب می دهد: «اگه بچه شو سقط میکرد بازم با اون مخالفت میکردم. ولی حالا که میدونم قراره مادر بچه ی تو باشه احساسم به اون عوض شده. در مورد گاوروک هم این که اون به من خیانت کرده و به این راحتی از خیانتش نمیگذرم. »سنجر هرکاری می کند نمی تواند نظر مادرش را در مورد گاوروک عوض کند. خالصه دوباره از او می خواهد به عمارت برگردد. سنجر سراغ گولسیه می رود و می گوید: «دیروز مادرم از ماوی عذرخواهی کرد. تو میدونی که مادرم اهل عذرخواهی نیست. یکم بهش مشکوکم. گولسیه جواب می دهد: «ولی این روزا دلش برای همه تنگ شده و از شدت تنهایی توی آشپزخونه با نجدت غذا میخوره. » سنجر می رود و خالصه از گولسیه تشکر می کند که هوایش را دارد.
سدات دودو را به رستوران دعوت می کند و وانمود می کند که از او خوشش آمده. دودو که از اول مجذوب سدات شده بوده سر از پا نمی شناسد. اما فردا وقتی دودو با سدات روبرو می شود سدات به او بی محلی می کند و دودو از رفتار دوگانه ی او تعجب می کند. چلبی از سدات در مورد رابطه اش با دودو می پرسد و سدات می گوید: «دودو انقدر لقمه ی آسونیه که آدم نمی خواد حتی بهش فکر کنه. »
در دفتر وکیل قهرمان، یحیا منتظر امدن الوان است تا به دیدن برادرزاده اش بیاید. بالاخره الوان از راه می رسد و از دیدن گیدیز کوچک هیجان زده می شود و برگه ی حضانت را امضا می کند. یحیا خوشحال می شود و الوان از او می خواهد به کسی چیزی نگوید چون معلوم نیست که در آن شهر بماند یا همراه بورا به استانبول برود.
سنجر و ماوی برای زندگی کردن به عمارت می روند و خالصه از دیدن انها داد می زند که امروز بهترین روز زندگی اش است و به ماوی می گوید: «مطمئنم سنجر با حرفای تو موافقت کرده که برگشته. »
الوان برادرزاده اش را به خانه اش می برد و یحیا هم از او می خواهد برای مدتی پیش انها باشد و کمکشان کند و الوان قبول می کند.
در عمارت افه اغلو خالصه در مورد رابطه ی الوان و یحیا می پرسد و سنجر می گوید: «دیگه تو کار و زندگی کسی دخالت نمیکنم ولی ممکنه الوان و یحیا به هم برگردن. » خالصه می گوید: «زن و شوهر رو بچه به هم پیوند میده. اونا ممکن نیست بهم برگردن. » او در مورد گاوروک هم نظر خوبی ندارد و همچنان مخالف ازدواج او و زهراست. سنجر که از رابطه ی دوگانه ی مادرش تعجب کرده به ماوی خیره می شود و ماوی او را به سکوت دعوت می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 194 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 195 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *