خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 71 + زیرنویس فارسی ودوبله

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 71 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 71

ناره بالاخره با چشمان سرخ به جمع زهرا و الوان و گدیز می آید و گدیز از او میخواهد که آماده شود چون لاید به جلسه شان برسند.

ناره به او میگوید من به زودی به همراه ملک به سوئیس میرم. وقت به شرکت اومدن ندارم.

گدیز میگوید همیشه به جای مبارزه کردن فرار میکنی، اگه به حرفم گوش ندی به سنجر همه چیز رو میگم.

ناره مجبود میشود تسلیم شود و آماده رفتن به شرکت میشود و به الوان میگوید اگه دلت میخواد میتونی همراه منو ملک به سوییس بیای چون من تو رو خونواده خودم میدونم، فکراتو بکن و شب صحبت میکنیم.

و موقع خارج شدن از منزل با خالصه که به دیدن الوان آمده روبرو میشود و نوه دار شدنش را با کنایه تبریک میگوید.

خالصه از الوان بخاطر اشتباهشان عذرخواهی میکند و از او میخواهد که به خانه برگردد و از آن طرف یحیی هم می آید و دست الوان را میگیرد و از او طلب بخشش میکند.

الوان میداند خالصه برای این از او میخواهد به خانه برگردد چون از پس بنفشه و نادر و برادرش برنمی آید و حمایت اورا لازم دارد.

او قبول میکند.

بنفشه به شرکت گدیز میرود و با دیدن دودو از او میخواهد آدرس جدید ناره را بدهد.

دودو قبول نمیکند و بنفشه تهدید میکند اگر همکاری نکند درمورد رابطه او و یحیی به همه تواهد گفت.

دودو که غافلگیر شده به او میگوید افترا نزن چیزی بین من و یحیی نیست و آدرس را نمیدهد.

بنفشه به خانه برمیگردد و به مادرش میگوید نتوانسته آدرس ناره را پیدا کند ولی فهمیده که چیزی بین یحیی و دودو است و میتواند از این طریق از یحیی سواستفاده کند.

ناره به همراه گدیز به شرکت تازه خریداری شده از قهرمان میرود.

قهرمان با دیدن ناره میگوید زنی که عاشقش بودم توسط خواهر سنجر و گدیز کشته شد و زیر خاک پوسید.

ما افسانه نشدیم ولی زندگی مزخرف تو و سنجر افسانه شد.

ناره به او بخاطر مرگ همسرش تسلیت میگوید و ادامه میدهد همسر شما خوشبخت بوده که با مردی که عاشقش بوده زندگی میکرده،من درد شمارو درک میکنم.

قهرمان که از حرفهایش شرمنده شده ناره را به جلسه دعوت میکند.

زهرا و سنجر به همراه ملک از راه میرسند و قهرمان با دیدن ملک به سنجر میگوید میدونم سهامتو به نام دخترت کردی برای بچه تو راهی خودت میخوای چیکار کنی؟

ملک با شنیدن این حرف ناراحت میشود و سنجر او را پیش ناره میفرستد و زهرا به قهرمان میگوید اگه زن تو توی تصادف مرد من هم معلول شدم.

سنجر مشتی به صورت قهرمان میکوبد.

در جلسه وکیل به قهرمان سندی میدهد که ۵۱ درصد سهام مال ساقدوشهاست و سنجر هم به قهرمان میگوید اگه نتونی پول سرمایه برای شرکت رو جور کنی بقیه سهامت هم مجبور میشی به ما بفروشی ، و در ضمن از این به بعد ناره رئیس هیئت مدیره اینجا خواهد بود.

گدیز که از این حرف خبر نداشته سنجر را بیرون میبرد و میگوید برای این که ناره و من یجا همکار نباشیم مجبورش میکنی اینجا کار کنه.

سنجر میگوید باخرید این شرکت انتقام موگه و زهرا را از قهرمان گرفتم بقیه چیزا به خودم مربوطه.

گیدیز میگوید تو خانواده داری به زودی بچه ات هم به دنیا خواهد اومد.

برو به زندگیت برس و ناره رو به من بسپار، بذار مرهم زخم هایی باشم که به قلب اوک زدی.

سنجر عصبانی میشود و یقه او را میگیرد و ناره می آید و داد میزند دوباره چرا دعوا میکنید؟

گیدیز میگوید سر تو به توافق نمیرسیم

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قسمت سریال دختر سفیر لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 72 مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *