خلاصه داستان سریال ترکی دستم را رها نکن قسمت ۱۸۹ + زیرنویس فارسی و دوبله

سلام همراهان عزیز در این بخش قسمت ۱۸۹ سریال ترکی دستم را رها نکن را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

دستم رارها نکن قسمت ۱۸۹

 

فریده خانم وقتی که میشنودجنک قصد جدایی از ازرا را دارد شکه میشود و حالش بد میشود.

جنک و سراب سریع به او رسیدگی میکنند.

وقتی که حال او کمی بهتر میشود با عصبانیت با جنک دعوا میکند و میگوید که هرطور شده باید ازرا را به خانه برگرداند.

جنک میگوید که جای ازرا در همین خانه است اما دیگر قصد زندگی مشترک با او را ندارد.

فریده خانم که میداند رفتار جنک باعث ازردگی ازرا شده با تهدید به او میگوید که اگر اتفاقی برای ازرا بیفتد جنک را حلال نخواهد کرد.

جنک از خانه بیرون می آید تا به دنبال ازرا برود.

اردا دنبال جنک میرود و او هم بخاطر تصمیم جنک با او دعوا میکند.

ازرا به ترمینال رفته و قصد دارد از شهر برود.

او بی هدف و سردرگم است و فقط گریه میکند.

دختری کنار او مینشیند و وقتی وضعیت او را میبیند پیشنهاد میدهد همراه او به شهرشان بیاید.

جنک از طریق سیگنال موبایل ازرا مکان او را پیدا میکند و به سمت ترمینال میرود.

ازرا وقتی از پشت شیشه جنک را میبیند دستپاچه میشود و سریع به گوشه ای میرود تا پنهان شود.

ان دختر هم به ازرا کمک میکند.

جنک داخل می اید و ازرا را پیدا نمیکند.

ازرا تصمیم میگیرد به همراه ان دختر که داملا نام دارد سوار اتوبوس شود و به شهر انها برود.

او از پنجره اتوبوس جنک را میبیند که همچنان با درماندگی به دنبالش میگردد و بعد در دل خود از عشقش خدا حافظی میکند.

ازرا و داملا صبح به شهر مولا میرسند.

داملا ازرا را به هتلی طاحلی میبرد و میگوید که هتل به انها تعلق دارد و بعد اتاقی را به ازرا میدهد.

ازرا از داملا میخواهد که به کسی اطلاع ندهد او انجاست.

داملا هم از ازرا میخواهد به کسی نگوید همراه او در استانبول بوده اند چون همه فکر میکنند او در لندن بوده.

داملا به سمت خانه شان که نزدیک هتل است میرود.

پدر او باریش از امدن بی خبر داملا متعجب شده و از او استقبال میکند.

ازرا که خوابش نمیبرد از جایش بلند میشود و به همراه حلقه ازدواج و نقاشی مرت بی هدف در اطراف هتل قدم میزند و به سمت پرتگاه میرود.

باریش از دور ازرا را میبیند و کنجکاو میشود.

ازرا لب پرتگاه می ایستد و به دریا نگاه میکند.

او حلقه هارا در پرتگاه می اندازد.

بادی میوزد و نقاشی مرت از دست ازرا می افتد.

ازرا میخواهد دنبال نقاشی برود اما باریش از پشت سریع دست او را میگیرد تا پرت نشود.

ازرا در بغل باریش از حال میرود

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال دستم را رها نکن لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۹۰ مراجعه فرمایید .

 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *