خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 120

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 120 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 104

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 120

وقتی دمیر متوجه میشود که ییلماز سهام جنگاور را خریده بشدت عصبانی میشود و بدون توجه به ارجمند سوار ماشین میشود و آنجا را ترک میکند.

ارجمند تعجب میکند و نمیداند که باید چگونه به خانه برگردد.

ییلماز او را میبیند و میگوید که او را به شهر میرساند.

ارجمند تصور میکند که ییلماز شریک دمیر است.

او میگوید پسرخاله دمیر است و در مسیر درمورد کارهای خودش در پاریس صحبت میکند.

ییلماز هم درباره کارخانه پنبه حرف میزند و ارجمند برای دیدن کارخانه تمایل نشان میدهد و ییلماز او را به کارخانه میبرد.

نهال مدتی در شرکت منتظر دمیر میماند و وقتی او نمی آید او میرود.

دمیر مستقیم به خانه جنگاور میرود و با او دعوا میکند.

جنگاور هم با او دعوا میکند و میگوید نهال تقصیری نداشته و زن استاد ییلماز که به آدانا امده خبر نامزد بودن ییلماز و زلیخا را پخش کرده.

دمیر شکه و ناراحت میشود.

در همان لحظه نهال هم به خانه میرسد و حرف های جنگاور را تایید میکند.

مژگان در خانه مشغول معاینه تکین است و تکین به او اطمینان میدهد که حالش خوب است و مراقب خودش است.

دمیر به بیمارستان میرود و درمورد زن استاد ییلماز از صباح الدین سوال میکند و او هم ماجرا را تایید میکند.

دمیر عصبانی میشود و میگوید که چرا صباح الدین زودتر این قضیه را به او نگفته بود.

صباح الدین میگوید که این مساله به او ارتباطی نداشته و نتهم کردن جنگاور تقصیر خود دمیر است و نباید بی دلیل به کسی تهمت میزد.

در خانه فادیک آرایش کرده و صانیه که میداند او بخاطر ارجمند به خودش رسیده به فادیک طعنه میزند اما فادیک میگوید بخاطر دل خودش آرایش کرده است.

غفور دوباره پیش راجیه خواننده هولیا میرود و به عمد داستان روز مرگ عدنان را تعریف میکند و میگوید تکین قاتل عدنان است.

او میگوید از آمدن تکین در نیمه شب گذشته به خانه خبر دارد.

راجیه کلافه میشود و میگوید این مسائل ارتباطی به او ندارد.

سحر به آشپزخانه میرود و صانیه با او بد اخلاقی میکند و درمورد طویله به او طعنه میزند.

سحر کلافه میشود و میگوید منظور او را نمیفهمد.

هولیا گلتن را صدا میزند تا بوفه پذیرایی را تمیز کند.

زلیخا با دیدن دوباره گلتن در خانه عصبی میشود و از او میخواهد که برود اما هولیا قبول نمیکند و به زلیخا میفهماند که او کاره ای نیست که تصمیم بگیرد چه کسی در خانه کار کند.

زلیخا عصبانی میشود. در همان لحظه دمیر به خانه می آید و زلیخا از او انتظار حمایت دارد اما دمیر که بخاطر کار جنگاور عصبانیست برخلاف انتظار زلیخا با او دعوا میکند و از هولیا دفاع میکند.

زلیخا ناراحت میشود و با عصبانیت به اتاق میرود.

هولیا علت کلافگی دمیر را میپرسد و دمیر میاجرای فروش سهام جنگاور به ییلماز و همچنین بیگناهی نهال و قضاوت اشتباه خودش را تعریف میکند.

هولیا هم از کار جنگاور عصبانی میشود.

دمیر میگوید که او خودش مقصر است چون جنگاور به پول احتیاج داشته اما دمیر با او بد رفتاری کرده و او پولی به او نداده.

هولیا زلیخا را بخاطر تهمت به نهال مقصر میداند.

اما دمیر میگوید که نهال واقعا زلیخا را تهدید کرده بود و زلیخا مقصر نیست اما تهدیدش را عملی نکرده بوده

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 120 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 121  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *