خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 180

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 180 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 152

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 180

خانواده یامان با دیدن ایلماز و مژگان که در حیاط ویلای سابق شرمین مشغول خوردن صبحانه هستند، شوکه می شوند. دمیر با عصبانیت علت آمدن آنها را سوال میکند. ایلماز میگوید که آنها برای آمدن به خانه خودشان از کسی اجازه نمیگیرند. مژگان نیز میگوید که آنها به آنجا اسباب کشی کرده اند و قرار است آنجا زندگی کنند. دمیر بیشتر عصبی می شود. کارگران به خراب کردن دیوار ادامه می دهند. دمیر کلنگ را گرفته و خودش نیز به دیوار ضربه می زند تا به ایلماز بفهماند که با این کارها نمی‌تواند او را حرص بدهد.
دمیر به شرکت می رود. او از ارجان میخواهد که سند زمین هایشان را بیاورد.
در خانه، هولیا آماده می شود تا بیرون برود. او خانه را به ثانیه می سپارد و از او میخواهد که زلیخا نیز باشد.
هولیا به شرکت پیش دمیر می رود تا در مورد همسایه شدن با ایلماز صحبت کند. او به دمیر میگوید که ایلماز برای حرص دادن او این کار را کرده و دمیر نباید واکنش نشان بدهد. وقتی ارکان سند زمین ها را برای دمیر می آورد، دمیر سند زمینی که به تکین فروخته بودند را می بیند و از اینکه هولیا آن را پس گرفته و چیزی نگفته است متعجب و عصبی می شود. او در مورد اینکه چیزی بین هولیا و تکین وجود دارد از هولیا سوال میکند. هولیا میگوید که در گذشته تکین و او یکدیگر را می‌خواستند، اما تکین به خاطر پولدار بودن خانواده هولیا اقدام به خواستگاری نکرده و پدر هولیا نیز که آدم مستبدی بوده، او را به عدنان داده بود، و چیزی غیر از این وجود ندارد.
کسی که قرار بود دمیز زمین ها را به او بفروشد به شرکت می آید. هولیا به او میگوید که آنها قصد فروش ندارند و آن مرد را راهی میکند. دمیر عصبی و کلافه می شود و هولیا را مانعی برای رسیدن به آرزویش می داند. هولیا میگوید که این کار ریسک است و شاید سال بعد پولی دو برابر برای سرمایه‌گذاری نیاز باشد که آن وقت نیز از توان دمیر خارج است و هم زمین ها و هم آرزویش را از دست میدهد.
فادیک در خانه دلمه درست کرده است. زلیخا به آشپزخانه می رود و مقابل ثانیه، به عمد از دستپخت فادیک تعریف میکند. ثانیه نیز با طعنه و کنایه، سعی دارد غیر مستقیم زلیخا را ناراحت کند.
زلیخا یک بشقاب دلمه پر کرده و دم خانه مژگان می رود. مژگان از آمدن زلیخا متعجب می شود‌. زلیخا میگوید‌ که او به خاطر همسایگی آمده و کاری با مشکل دمیر و ایلماز ندارد. مژگان با طعنه میگوید که تصور می‌کرده که او به خاطر اینکه نامزد سابق ایلماز بوده معذب باشد. زلیخا چیزی به روی خودش نمی آورد. مژگان برای صرف قهوه زلیخا. او داخل دعوت میکند. او با حسرت به قاب عکسهای عروسی مژگان و ایلماز خیره می شود. مژگان نیز به عمد از عروسی شان تعریف میکند.
ایلماز پیش تکین می رود. او از تکین به خاطر رفتن از خانه او معذرت خواهی کرده و می‌گوید که به هدف اذیت دمیر به آنجا رفته، زیرا او مانند تکین نمی‌تواند بخشنده باشد و باید انتقامش را بگیرد. تکین میگوید که او در مورد فروش زمین به هولیا اشتباه نکرده زیرا شرایط جنگ برابر نبوده و او به زنی که به خاطر بچه اش در حال تلاش بوده، کمک کرده بود. سپس با دلخوری از پیش ایلماز می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 180 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 181  مراجعه فرمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *