خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 140

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 140 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 140

پنج ساعت قبل از اینکه سارپ به در خانه ی بهار برود از مونیر در مورد نگهبان هایی که 24 ساعته از خانه ای کوچه و آپارتمان بهار را زیر نظر دارند می پرسد.

مونیر می گوید که یکی از نگهبان ها که اسمش جواد است را خریده اما دیگری که اورهان نام دارد یک قاتل خطرناک است و راه نفوذی ندارد.

سارپ با شنیدن کلمه قاتل با نگرانی از سارپ می خواهد که او را برای دو دقیقه هم که شده به دیدن او ببرد تا به بهار بگوید که مراقب خودش و بچه ها باشد وگرنه نمی تواند یکجا بند بشود و اگر بلایی سر بهار و بچه ها بیاید همه را با خودش به اتش می کشد.

مونیر به ناچار قبول می کند. او قبل از رسیدن به کوچه با جواد صحبت می کند و جواد می گوید که اورهان خواب است اما معلوم نیست کی بیدار بشود و بهتر است که نیایند. اما سارپ خیلی بی قرار است و وقتی وارد کوچه می شوند منتظر جواد می مانند تا به آنها علامت بدهد.

در این بین عارف هم متوجه جواد که پشت پنجره ایستاده می شود و بعد هم می فهمد که او به ماشینی علامت می دهد. اما متوجه ورود سارپ به داخل خانه نمی شود. او از پدرش که تازه از اپارتمان خارج شده می پرسد که چه کسی وارد آپارتمان شده اما یوسف چیزی ندیده.

از طرفی، اورهان از خواب بیدار می شود و کنار جواد می ایستد و کوچه را زیر نظر می گیرد.

مونیر با دیدن او فورا روی صندلی ماشین کز می کند تا متوجه او نشود.

وقتی بهار در را باز می کند برای مدت طولانی به سارپ خیره می ماند و اشک در چشمانش حلقه می زند. او زیر لب اسم سارپ را به زبان می آورد. سارپ لبخند می زند و تایید می کند که خودش است. بهار خودش را به آغوش او می اندازد و ناباورانه او را بغل می کند.

سارپ هم محکم او را در آغوش می گیرد و هردو گریه می کنند. اهالی خانه دم در می آیند و آن دو را در آغوش هم می بینند.

نیسان با دیدن پدرش با خوشحالی گریه می کند و بعد جیدا همه را راهنمایی می کند تا به خانه ی او بروند و آن دو تنها باشند.

عارف داخل اپارتمان می شود و از پایین پله ها آن دو را می بیند و با غم زیادی که از چهره اش مشخص است از آپارتمان خارج می شود که شیرین را می بیند و بازوی او را محکم می گیرد و به خارج از آپارتمان می برد.

شیرین از او می خواهد بازویش را رها کند و عارف می گوید: «میدونم به خاطر سارپ اینجایی! » شیرین تعجب می کند و می گوید: «سارپ اینجاست؟! ببین من میتونم کاری کنم سارپ و بهار برای همیشه جدا شن. »

عارف لحظه ای مکث می کند اما بعد با عصبانیت او را سوار تاکسی می کند و راهی اش می کند.

بهار سارپ را داخل خانه می برد. سارپ از او معذرت خواهی می کند و بعد در حالی که صورت او را میان دستانش گرفته و نوازشش می کند می گوید: «بهار باید مواظب خودت و بچه ها باشی… باید تا وقتی من برمیگردم مراقب خودتون باشید. من نمیتونم زیاد اینجا بمونم اما برمیگردم و تو و بچه ها رو با خودم میبرم… باشه ؟» بعد هم قصد رفتن می کند.

بهار که تازه منظور او را فهمیده فورا دوباره او را در آغوش می گیرد و می گوید: «نه نرو سارپ. نمیذارم بری. نباید بری… »

سارپ از او می خواهد که رهایش کند اما قول می دهد که دوباره زود برگردد وگرنه زندگی همه شان در خطر می افتد اما بهار نمی تواند او را رها کند.

دوروک که خواب بوده از سر و صدای انها بیدار می شود و به ان دو خیره می ماند. بعد هم جلو می رود و مادرش را صدا می کند.

بهار و سارپ جلوی او زانو می زنند و با خوشحالی به او خیره می شوند. دوروک کمی صورت پدرش را نوازش می کند و بعد دست مادرش را می گیرد و از او می خواهد که بروند و بخوابند. بهار همراه او وارد اتاق می شود و دوروک می گوید: «اینا همش خوابه مامان… »

بهار وقتی دوباره به هال برمی گردد سارپ را نمی بیند و از خانه خارج می شود تا او را پیدا کند اما سارپ سوار ماشین مونیر شده و می رود. نیسان هم از خانه ی جیدا بیرون می آید و دنبال پدرش می گردد و گریه می کند. بهار جز بغل کردن او چاره ای ندارد.

بهار بچه هایش را محکم در آغوش می گیرد و هرسه گریه می کنند و بعد هم با ناراحتی به نقطه ای خیره می مانند و بهار از همه می خواهد که تنهایشان بگذارد. خدیجه به حال دخترش و بچه ها گریه می کند و انور سعی می کند او را آرام کند.

عارف رو به ییلز می گوید: «گیر داده بودی سارپ بیاد! اینم سارپ. خوب شد؟ برو غم دوستتو تسلی بده دیگه! » ییلز با ناراحتی سرش را پایین می اندازد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 140 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 141 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *