خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 163

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 163 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 163

انور و خدیجه نگران حال جیدا هستند و تصمیم می گیرند به او زنگ بزنند. شیرین از توجه آنها به جیدا عصبی می شود و شروع به متلک انداختن می کند بعد هم برای اینکه بیشتر انها را عصبی بکند می پرسد: «خواهرم حالش چطوره؟ »

انور می گوید که حال بهار در کنار سارپ خیلی خوب است و شیرین پوزخندی می زند و می گوید: «اخه من شنیدم پیرل و بچه هاش هم رفتن پیش اونا! فکر نکنم زیاد حالش خوب باشه! » انور عصبی می شود و فریاد می زند که او از کجا خبر دارد؟ شیرین هم جوابی نمی دهد.

جیدا تمام شب را مشغول نوشیدن بوده و صبح با حال بدی از خواب بیدار می شود و یاد حرف های صاحب کار ییلز می افتد و با عصبانیت از جایش بلند می شود و مستقیم به مغازه ی کامیل می رود و همه ی مغازه را بهم می ریزد و فریاد می زند: «شما به چه حقی به دوست من گفتین کلاهبردار ها؟! »

کامیل و کارکنانش با وحشت از او فاصله می گیرند و جیدا با وسیله ای شیشه ی مغازه را هم می شکند. به عارف خبر می رسد که جیدا خرابکاری به بار اورده و خودش را به مغازه ی کامیل می رساند و جیدا را در ماشین پلیس می بیند. او سعی می کند شکایت کامیل را پس بگیرد و موفق هم می شود.

بعد هم جیدا را سرزنش می کند و می گوید: «چرا همچین کاری کردی؟ » جیدا با بیخیالی می گوید: «مگه چیه! دو روزم تو زندان میخوابم! مهم نیست! »

عارف عصبانی می شود و می گوید: «خودتو جمع کن! هممون به خاطر رفتن ییلز ناراحتیم و نمیتونیم ناراحتی ها و دردسرای تورم به دوش بکشیم! پس حداقل انقدر خدیجه و انور رو اذیت نکن!»

خدیجه و انور هم که نگران منتظر جیدا بوده اند، با دیدن او به سمتش می روند و در آغوشش می گیرند. بعد انور و عارف به دیدن امره می روند و در مورد وضعیت جیدا برایش توضیح می دهند و از او خواهش می کنند تا با جیدا صحبت بکند.

دوروک که شب را پیش پیرل و سارپ خوابیده، متوجه می شود که ییلز نصفه شب پنهانی از جایش بلند می شود و گوشی اش را برمیدارد و به طبقه ی پایین رفته و به مونیر زنگ می زند و می گوید: «من به سارپ گفتم کسی که بهم گفت بهار و بچه ها تو خطر هستن تو بودی! »

مونیر می گوید: «اما با این کارتون سوات رو تو خطر میندازین! » پیرل هم می گوید: «الان بابام اصلا برام مهم نیست! »

کمی بعد هم بهار برای کاری پایین می رود و وقتی پیرل را می بیند، پیرل به سمتش می رود و می گوید: «من میخواستم بهت بگم کسی که بچه هاتو دزدید و تورو هتل صدا کرد من نبودم و امیدوارم حرفمو باور کنی. یه خواهشی هم ازت دارم این که به سارپ در مورد این که منو تو مدرسه دیدی چیزی نگی تا حداقل خودم همه چیزو بهش بگم. »

بهار به او نگاهی می اندازد و می گوید: «من چیزی نمیخواستم به سارپ بگم! چون شوهرتو نمیخوام! »

سر میز صبحانه، نیسان اصرار می کند تا به عارف زنگ بزنند و با او صحبت بکنند. سارپ سریع می گوید که خط ها قطع شده است و دوروک می گوید: «قطع نشدن. خودم دیشب دیدم خاله پیرل با تلفن حرف میزد! » هم بهار و هم سارپ به پیرل خیره می شوند و پیرل دستپاچه می گوید که همچین چیزی نیست.

سوات به شیرین زنگ می زند و از او می خواهد به دیدنش بیاید. شیرین به دیدن او می رود و برایش اخم می کند. سوات دستبند الماسی مقابل او می گذارد و می گوید: «این اواخر باهات بد رفتار کردم امیدوارم منو ببخشی. »

شیرین وانمود می کند که از دستبند خوشش نیامده و می گوید: «انتظار داشتم واسم انگشتر بخری! » سارپ با تعجب به او خیره میشود و شیرین به ظاهر دستپاچه بحث را عوض می کند.

سارپ از مونیر می خواهد به دیدنش بیاید و مونیر در حالی که به ظاهر و برای اینکه بهار چیزی نفهمد صدایش را عوض می کند!

سارپ از او به خاطر اینکه به پیرل رسانده که بهار و بچه ها در خطر هستند تشکر می کند.

از طرفی بهار و بچه ها هم به حیاط می روند و بچه ها با دیدن ماشین مدل بالای پیرل از راننده خواهش می کنند تا آنها را سوار بکند.

ماشین مجهز به تلوزیون هم هست و بچه ها اخبار تماشا می کنند و در ان عکس ییلز را می بینند و تعجب می کنند.

همان موقع ماشینی با سرعت به سمت آنها می آید و محکم به پشت ماشینی که بچه ها داخل ان هستند می کوبد.

بهار فریاد می زند و نگهبان ها فورا بچه ها را که حسابی ترسیده اند بیرون می کشند و مونیر هم جلو می رود و با صدای بلند رو به سارپ می گوید که داخل برود و مراقب بچه ها باشد. بهار در ان هیایو صدای او را تشخیص می دهد و می فهمد که او همان ادمی است که در هتل او را تهدید کرده بود…

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 163 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 164 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *