خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 164

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 164 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 164

سارپ با عجله بهار و بچه ها را داخل خانه می فرستد و پیرل هم همراه لیلا به انها می پیوندند و با ترس وحشت منتظر می مانند.

بهار سعی می کند بچه ها را ارام کند اما گریه ی نیسان بند نمی آید.

سارپ هم اسلحه ای برمیدارد و با اینکه مونیر به او هشدار می دهد سمت ماشین ها نرود، بدون ترسی به سمت راننده می رود و او را که پسر جوانی است از ماشین بیرون می کشد و اسلحه را به سمت سر او می گیرد و فریاد می زند: «بگو ببینم کی شمارو فرستاده؟ »

پسر جوان که حسابی ترسیده بدون حرفی به سارپ خیره می شود که سارپ متوجه می شود او از ترس شلوارش را خیس کرده و می فهمد که این کاره نیست و پسر بالاخره به حرف امده و می گوید: «بخدا ما داشتیم مسابقه میدادیم با هم داداش. »

سارپ او را رها می کند و داخل خانه برمی گردد و به زن ها می گوید که همه چیز امن و امان است. بچه ها به مادرشان می گویند دلشان می خواهد به خانه برگردند و از ماندن در آنجا خسته شده اند و در ثانی دلشان برای جیدا و ییلز و عارف هم تنگ شده است.

وقتی نیسان اسم ییلز را می آورد به یاد می اورد که او را در تلوزیون داخل ماشین دیده بود و این را برای بهار تعریف می کند. سارپ با نگرانی به او چشم می دوزد و نیسان با اطمینان می گوید: «خاله ییلز رو تو تلوزیون دیدم. اما صداش رو نشنیدم. مطمئنم که خودش بود. »

دوروک هم حرف های او را تایید می کند و سارپ می گوید: «حتما اشتباهی دیدن! مگه ممکنه همچین چیزی! »

اما بهار بلند می شود و می رود تا خودش تلوزیون را نگاه کرده و مطمئن بشود. او به سمت ماشین می رود و سارپ سعی می کند او را منصرف کند. اما بهار تلوزیون را تماشا می کند و چیزی جر برنامه سرگرمی نمی بیند. او قانع نمی شود و به سارپ می گوید که باید با ییلز صحبت بکند تا مطمئن بشود که حال او خوب است.

سارپ هم می گوید نمی تواند همچین اجازه ای به او بدهد چون همه شان در خطر می افتند.

امره به خواست انور و عارف به در خانه ی جیدا می رود و جیدا از دیدن او شوکه می شود. امره به او پیشنهاد کار در کافه را می دهد و می گوید که بهتر است به جای بهار در انجا کار بکند تا بهار هم شغلش را از دست ندهد. جیدا اول قبول نمی کند اما به اصرار خدیجه و به خاطر بهار قبول می کند. حتی امره به خدیجه هم پیشنهاد کار می دهد تا در کنار جیدا مشغول به کار بشود و او هم قبول می کند.
پیرل به سارپ که در فکر فرو رفته پیشنهاد می دهد تا همگی با هم، حتی بهار و بچه هایش هم به خارج از کشور بروند.

سارپ هم به فکر فرو می رود و نمیداند چه تصمیمی بگیرد. همان موقع مونیر پیش سارپ برمی گردد تا بگوید که همه چیز تحت کنترل است.

بهار صدای او را دوباره می شنود و به سمتش می رود. مونیر که فهمیده بهار او را شناخته سریع سعی می کند فرار بکند اما بهار به سمتش می رود و یقه ی او را می چسبد و با عصبانیت می گوید: «تو بودی که بچه های منو دزدیدی! من میدونم تو بودی چون من اون صدارو هیچ وقت فراموش نمیکنم! »

سارپ سعی می کند بهار را آرام بکند و می گوید که مونیر همچین کاری نمی کند. مونیر هم حرف های بهار را انکار می کند اما بهار دست بردار نیست و ناگهان چشمش به پیرل که وحشت زده به انها خیره شده می افتد و به سمتش می رود و می گوید: «اینا همش زیر سر تو بود آره؟ اینا همش نقشه های تو بود؟ »

پیرل به داخل خانه فرار می کند و بهار هم به دنبالش می رود و بعد یقه ی پیرل را می چسبد و او را به دیوار می کوبد و بلندتر از قبل فریاد می زند: «جواب بده! تو بودی که بچه های منو دزدیدی؟ » پیرل ترسیده و چیزی نمی گوید و ناگهان چشم بهار به نیسان و دوروک می افتد که ترسیده و وحشت کرده به مادرشان خیره شده اند. نیسان گریه می کند و داخل اتاق می رود و بهار آرام به سارپ می گوید: «از زنت بپرس که چند ماه پیش چرا اومد مدرسه ی بچه های من! »

و خودش بالا و پیش بچه ها می رود. سارپ با عصبانیت به پیرل خیره می شود و مونیر را هم صدا می کند تا بیاید.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 164 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 165 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *