خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 179

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 179 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 179

نگهبان ها وقتی می فهمند که سارپ همان کسی است که نظیر دنبالش است، فورا به او خبر می دهند که سارپ امده.

عظمی هم سر میز شام در گوش نظیر این خبر را به او می دهد و بهار از حالت نگاه های آنها متوجه می شود که چیزی شده و وقتی نظیر از جایش بلند می شود با ترس می پرسد: «سارپ اومده نه؟ »

نظیر چیزی نمی گوید و عظمی، بهار و بچه هایش را به اتاقشان راهنمایی می کند.

مونیر به عظمی می گوید که سارپ را برایش اورده تا به جای ان پیرل و دوقلوها را با خود ببرد.

سارپ از آن طرف به او گوشزد می کند که باید بهار و بچه هایش را هم با خود ببرد. اما عظمی پوزخندی می زند و می گوید که خود مونیر هم حالا حالاها مهمان آنهاست!

عظمی آنها را دست بسته به حیاط می برد و بهار که از پنجره با نگرانی منتظر است، با دیدن سارپ گریه می کند. نظیر با ابهت روبروی سارپ می ایستد و مدتی به او نگاه می کند.

سارپ هم نترس به او چشم می دوزد تا اینکه نظیر می گوید: «تو همه زندگی و امید منو نابود کردی. تو پسرمو ازم گرفتی. »

سارپ می گوید: «من قصدم این نبود بکشمش. همش یه اتفاق بود. فقط میخواستم پیرل رو نجات بدم. »

نظیر می گوید: «منم اصلا دوست ندارم قاتل باشم اما بعد از مرگ پسرم فقط کشتن تو بود که ترغیبم میکرد تا زندگی کنم. من تورو میکشم و همین جا دفنت میکنم. »

او اسلحه اش را بیرون می آورد و روی پیشانی سارپ می گیرد و مکث می کند. سارپ می گوید: «چرا ماشه رو نمیکشی؟ »

نظیر می گوید: «به همین راحتی و فقط با یه گلوله نمیکشمت. یه کاری میکنم که آرزوی مرگ کنی و خودت بهم التماس کنی تا بکشمت. »

سارپ می گوید: «بچه هام و پیرل و بهار رو ول کن! میدونم تو به زن ها و بچه ها آسیب نمیزنی. » نظیر می گوید: «اینکه به زن ها آسیب نمیرسونم درسته.

اما کی گفته به بچه ها هم آسیبی نمیرسونم؟! » و لبخندی می زند. سارپ با سر به صورت او ضربه می زند و فریاد می زند: «اگه آسیبی به بچه هام بزنی میکشمت. »

افراد نظیر به او حمله می کنند و با زدن مشت و لگد عوض کارش را در می اورند. بهار هم با دیدن این صحنه بیشتر اشک می ریزد و می ترسد.

ایدیل به اتاق شیرین می رود و با لبخند اول حال او را می پرسد و بعد می گوید که آمده تا نصف پول دستبند را از او بگیرد. شیرین هم لبخند می زند و می گوید: «تو نصف سهمتو وقتی بار اول دستبند رو فروختی گرفتی. » ایدیل متعجب و عصبی به او خیره می شود و شیرین می گوید: «اگه ناراحتی میتونی بری از پلیس شکایت کنی! »

ایدیل به او فحش می دهد و از اتاق خارج می شود. شیرین هم به طرحی که از امره کشیده خیره می شود و لبخند می زند.

وقتی عظمی، سارپ را به اتاق می برد تا پیش مونیر بیندازد، مونیر به او می گوید: «یادت نیست چقدر پیرل رو دوست داشتی؟ اون تو دستای تو بزرگ شد. بذار بره. »

عظمی می گوید: «تورم دوست داشتم؟ من بودم که همیشه دستتو گرفتم اما تو به من تهمت دزدی زدی و آبرو حیثیت من رو بردی. » مونیر می گوید: «من نمیدونستم آخر این قضیه به تو میرسه. فقط خواستم گزارش بدم. »

عظمی با عصبانیت می گوید :«تو میخواستی جای منو بگیری و شدی دست راست سوات. من تا آخر عمر بابام نتونستم تو چشماش نگاه کنم و مامانم از خجالت من زمین گیر شد! حالا هم اسم سوات رو نیار. من دیگه به نظیر وفادارم. اون کسیه که تو نداریا و بدبختیام دستمو گرفت! »

مونیر به او می گوید که سوات هیچ وقت این کار آنها را بی جواب نخواهد گذاشت. از طرفی هم سوات با عصبانیت اماده می شود تا دنبال پیرل برود و سوار ماشینش می شود، یکی از همراهانش به محض سوار شدن او، به طرفش اسلحه می گیرد.

عارف و یوسف بالاخره از بازداشتگاه به زندان منتقل می شوند و یوسف او را تهدید می کند که اگر آزاد بشود بهار و بچه هایش را از اپارتمان بیرون خواهد کرد.

امره از جیدا و خدیجه می پرسد که اگر اشکالی نداشته باشد شیرین انجا کار بکند، جیدا فورا با عصبانیت بلند می شود و می گوید: «تو حق نداری اون شیطان رو جایی که بهار کار میکنه بیاری! اونا با هم دشمنن و شیرین بدترین کارهارو باهاش کرده. اگه هم مشکل تو اینه که بهار واست مهم نیست و حتما شیرین اینجا باشه، پس منم از اینجا میرم! »

خدیجه که از حرف های جیدا خجالت کشیده، پیش او می رود و با دلخوری می گوید: «این حرفا چیه جیدا؟ مسئله این نیست تو از شیرین بدت میاد. ما تورو مثل دخترمون دونستیم و تو حرمت مارو شکستی و با این رفتارت نشون دادی که نه من و نه انور خاطرمون برات عزیز و مهم نیست… » جیدا با ناراحتی به او چشم می دوزد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 179 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 180 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *